کلمه جو
صفحه اصلی

outrank


معنی : برتر بودن، رتبه بالاتر داشتن
معانی دیگر : (از نظر رتبه یا درجه ی نظامی) مافوق بودن، ارشدیت داشتن

انگلیسی به فارسی

برتر بودن، رتبه بالاترداشتن


فراتر رفتن، برتر بودن، رتبه بالاتر داشتن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: outranks, outranking, outranked
• : تعریف: to be higher in rank or standing than.

• rank higher than; be superior in rank; have more military power than

مترادف و متضاد

برتر بودن (فعل)
outrank

رتبه بالاتر داشتن (فعل)
outrank

جملات نمونه

1. As a Chief Superintendent, she outranked all the other police officers in the room.
[ترجمه ترگمان]به عنوان رئیس پلیس، او تمام افسران پلیس را در اتاق زندانی می کند
[ترجمه گوگل]او به عنوان سرپرست ارشد، همه افسران پلیس دیگر را در اتاق بالا برد

2. The most junior executive officer outranked the senior engineer officer aboard ship.
[ترجمه ترگمان]The افسر اجرایی ارشد، افسر ارشد مهندس کشتی بود
[ترجمه گوگل]مربی اجرایی کم سنتر از مهندس ارشد مهندس کشتی بر روی کشتی بالاتر بود

3. That meant that he, notionally at least, outranked them all.
[ترجمه ترگمان]این بدان معنا بود که او، دست کم، دست کم همه آن ها را فریب می داد
[ترجمه گوگل]این بدان معناست که او، حداقل از لحاظ ذهنی، همه آنها را برتری داد

4. Since he outranked Beauregard, Johnston assumed top command.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که او Beauregard outranked، Johnston فرمانده خود را به عهده گرفته بود
[ترجمه گوگل]از آنجا که او Beauregard فوقالعاده بود، جانستون فرماندهی عالی را به عهده گرفت

5. He outranked me; he was the aircraft commander, with years of experience.
[ترجمه ترگمان]او مرا متهم کرد؛ او فرمانده هواپیما بود و سال ها تجربه داشت
[ترجمه گوگل]او مرا فراتر گذاشت؛ او فرمانده هواپیما بود، با سالها تجربه

6. Colonel Jones outranks everyone here.
[ترجمه ترگمان]کلنل جونز از همه برتر است
[ترجمه گوگل]سرهنگ جونز همه را در اینجا برتری می دهد

7. The survey shows that humor and shared activities outrank sex as features of a good relationship.
[ترجمه ترگمان]این نظرسنجی نشان می دهد که طنز و فعالیت های مشترک رابطه جنسی را به عنوان ویژگی های یک رابطه خوب نمایش می دهند
[ترجمه گوگل]این نظرسنجی نشان می دهد که طنز و فعالیت های مشترک بیش از رابطه جنسی به عنوان ویژگی های یک رابطه خوب است

8. Peaches now outrank cotton as the chief crop.
[ترجمه ترگمان]هلو در حال حاضر کاشت پنبه را به عنوان محصول اصلی کشت
[ترجمه گوگل]هلو امروزه از محصولات پنبه به عنوان محصول اصلی برتر است

9. Peanuts now outrank cotton as the chief crop.
[ترجمه ترگمان]بادام زمینی حالا از پنبه بیشتر است به عنوان محصول عمده
[ترجمه گوگل]بادام زمینی اکنون پنبه را به عنوان محصول اصلی انتخاب می کند

10. I outrank you both . Major. and don't you forget it! You report to me at my say - so!
[ترجمه ترگمان]من از هر دوی شما برتری دارم سرگرد و تو هم آن را فراموش نکن! تو به من در این مورد به من گزارش می دهی - خوب!
[ترجمه گوگل]من هر دو شما را برتر می بینم عمده و شما آن را فراموش نکنید! شما به من بگویید به من بگویید - پس!

11. Wine may outrank citrus as Sicily's most valuable product.
[ترجمه ترگمان]شراب ممکن است مرکبات را به عنوان ارزشمندترین محصول سیسیلی تلقی کند
[ترجمه گوگل]شراب ممکن است مرکبات را به عنوان ارزشمندترین محصول سیسیلی انتخاب کند

12. Men and women of action always outrank armchair intellectuals.
[ترجمه ترگمان]مردان و زنان اهل عمل همیشه intellectuals هستند
[ترجمه گوگل]مردان و زنان عمل همیشه از روشنفکران صندلی فراتر میروند

13. Learn how queens outrank other wildcards in the Follow the Queen poker card game in this free stud poker instructional video from our expert card player and professional casino gambler.
[ترجمه ترگمان]یاد بگیرید که چگونه ملکه ها، بازی پوکر ملکه را در این بازی آموزشی پوکر آزاد، از بازیکن کارت متخصص و قمارباز حرفه ای کازینو، دنبال می کنند
[ترجمه گوگل]بدانید که چگونه Quees بیشتر از سایر بازی های رایانه ای در بازی کارت بازی پوکر ملکه در این فیلم آموزش ویدئویی پوکر رایگان از بازیکنان کارت ویزیت حرفه ای و قمارباز کازینو حرفه ای خود استفاده کنید

14. And since when did a baroness outrank a countess?
[ترجمه ترگمان]از کی تا حالا مادام بارون از کنتس بالاتر بود؟
[ترجمه گوگل]و از چه زمانی بارونیس یک حساب بانکی را بالاتر برد؟

A colonel outranks a captain.

یک سرهنگ، مافوق یک سروان است.


پیشنهاد کاربران

برتری
It depends on you and meets my taste
بستگی به خودت و اشنایی با سلیقه ی من داره

در بازی پاسور یعنی کارتی که امتیازش از بقیه کارت ها بالاتر و سرتر است


کلمات دیگر: