کلمه جو
صفحه اصلی

meliorate


معنی : اصلاح کردن، ترقی دادن، بهتر شدن، بهتر کردن، بهبود یافتن
معانی دیگر : بهتر کردن یا شدن، بهبود بخشیدن، رو به خوبی گذاشتن (بیشتر می گویند: ameliorate)

انگلیسی به فارسی

بهتر شدن، بهبود یافتن، بهتر کردن، اصلاح کردن، ترقی دادن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: meliorates, meliorating, meliorated
مشتقات: meliorable (adj.), meliorative (adj.), meliorator (n.)
• : تعریف: to make or become better; improve; ameliorate.
مشابه: ameliorate, improve

• improve; upgrade; be improved

مترادف و متضاد

اصلاح کردن (فعل)
right, accord, accommodate, improve, reclaim, modify, correct, rectify, meliorate, alter, remedy, ameliorate, amend, dulcify, emend, revise

ترقی دادن (فعل)
raise, advance, boost, promote, meliorate

بهتر شدن (فعل)
meliorate, ameliorate, better

بهتر کردن (فعل)
improve, meliorate, ameliorate, better, amend

بهبود یافتن (فعل)
meliorate, recover

جملات نمونه

1. Film mulch can effectively meliorate the root entironment of crop and decrease ground roughness and evaporation.
[ترجمه ترگمان]mulch می تواند به طور موثر the محصول را به طور موثر تجزیه و تحلیل کند و زبری زمین و تبخیر را کاهش دهد
[ترجمه گوگل]مالچ فیلم می تواند به طور موثری ریشه یابی زودهنگام محصول و کاهش زبری زمین و تبخیر را کاهش دهد

2. Fly ash can meliorate IIobviously the transient zone of interface of the cement paste and aggregate.
[ترجمه ترگمان]خاکستر بادی را می توان در منطقه گذرا واسط خمیر سیمان و سنگ جمع کرد
[ترجمه گوگل]خاکستر پرواز می تواند منجر به بهبود منطقه II مواجهه رابط خیس و سیمان سیمان

3. The fat substitute could meliorate the sensory properties of low fat ice cream.
[ترجمه ترگمان]جانشین چاق می تواند ویژگی های حسی بستنی کم چرب را meliorate کند
[ترجمه گوگل]جایگزین چربی می تواند ویژگی های حساسیت بستنی کم چربی را بهبود بخشد

4. The result shows that plowing can meliorate soil environment very well, and deep plowing did better in the pasture of the western Jilin.
[ترجمه ترگمان]این نتیجه نشان می دهد که شخم زدن می تواند به خوبی محیط خاکی را بهبود بخشد و شخم عمیق در چراگاه های غرب Jilin بهتر عمل کرد
[ترجمه گوگل]نتیجه نشان می دهد که شخم زدن می تواند محیط خوبی از خاک را بهبود بخشد و دهقانی عمیق در مرتعۀ جیلین غربی بهبود یافته است

5. We could certify delivery meliorate whether you would take it now.
[ترجمه ترگمان]می تونیم به این نتیجه رسیدیم که می خو ای این رو قبول کنی یا نه
[ترجمه گوگل]ما می توانیم تأییدیه تحویل را تایید کنیم که آیا شما آن را در حال حاضر می گیرید

6. Solution treatment is helpful to meliorate the electrochemical property and to improve the electrochemical stability of the cold worked material in corrodent medium.
[ترجمه ترگمان]درمان راه حل برای تعیین خاصیت الکتروشیمیایی و بهبود پایداری الکتروشیمیایی مواد موثر در محیط corrodent مفید است
[ترجمه گوگل]درمان حلال برای بهبود ویژگی های الکتروشیمیایی و بهبود پایداری الکتروشیمیایی مواد سرد کار شده در محیط خورنده مفید است

7. The seventh part put forward the measures to meliorate sex segregation.
[ترجمه ترگمان]بخش هفتم اقدامات مربوط به تبعیض جنسی را مطرح کرد
[ترجمه گوگل]بخش هفتم اقداماتی را جهت بهبود بخشیدن به جنسیت ارائه می دهد

8. It can meliorate your hands and make hands free from dryness, roughness, callus, chap, darkness, pigmentation and so on.
[ترجمه ترگمان]ممکن است دست های شما از خشکی و خشونت، پینه بسته و پینه بسته و رنگ و رنگ خود را آزاد کنید
[ترجمه گوگل]این می تواند دست های شما را بهبود بخشد و دست ها را از خشکی، زبری، کولوس، چپ، تاریکی، رنگدانه و غیره خلاص کند

9. The result shows that microwave could speed up the sugar permeability in short time during processing sugared chestnut and meliorate browning characteristic.
[ترجمه ترگمان]نتیجه نشان می دهد که مایکروویو می تواند نفوذپذیری شکر را در زمان کوتاهی در حین پردازش sugared chestnut و مشخصه قهوه ای meliorate سرعت بخشد
[ترجمه گوگل]نتیجه نشان می دهد که مایکروویو می تواند نفوذ پذیری شکر را در کوتاه مدت در طول فرآیند فرآوری زغال اخته تقویت کرده و ویژگی های قهوه ای را بهبود بخشند

10. Those who get a "B" grade alternatively better in math or science later achieving the way will be fit for a perquisite of 125 dollars, leaving them potentially 605 dollars meliorate off in total.
[ترجمه ترگمان]آن هایی که نمره \"B\" می گیرند، در ریاضیات یا علوم پس از رسیدن به این روش، برای a ۱۲۵ دلار مناسب خواهند بود و آن ها را به طور بالقوه ۶۰۵ دلار در مجموع خواهد کرد
[ترجمه گوگل]کسانی که رتبه B را به صورت متناوب در ریاضی یا علم بهتر می کنند، بعد از رسیدن به این هدف، به اندازه 125 دلار ارزش دارند و به طور بالقوه می توانند 605 دلار را از بین ببرند

11. At the time of insuring the development of economy, it must to improve the rate of using resource efficiency, protect and meliorate entironment, achieve the durative development of housing industry.
[ترجمه ترگمان]در زمان بیمه کردن توسعه اقتصادی، باید نرخ استفاده از بهره وری منابع، حفاظت و meliorate entironment را بهبود بخشد، به توسعه پایدار صنعت مسکن دست یابد
[ترجمه گوگل]در زمان تأمین مالی توسعه اقتصاد، باید میزان استفاده از بهره وری منابع را بهبود بخشد، حفاظت و بهینه سازی مجدد آن، دستیابی به توسعه دوامدار صنعت مسکن

12. On the algorithm research, several techniques and strategies are developed so as to reduce the complexity and meliorate the quality of the solutions.
[ترجمه ترگمان]در تحقیقات الگوریتم، چندین تکنیک و راهبردها به گونه ای توسعه داده می شوند که پیچیدگی و پیچیدگی راه حل ها را کاهش دهند
[ترجمه گوگل]در تحقیق الگوریتم، تکنیک ها و استراتژی های متعددی برای کاهش پیچیدگی و بهبود کیفیت راه حل ها توسعه داده شده است

13. The technique of Shunt Active Power Filter (PAPF) is an important method that can be used to realize reactive power compensation and harmonic suppression, so as to meliorate the quality of Power.
[ترجمه ترگمان]تکنیک فیلتر قدرت فعال Shunt (PAPF)یک روش مهم است که می توان از آن برای درک جبران توان راکتیو و سرکوب هارمونیک استفاده کرد تا کیفیت توان را افزایش دهد
[ترجمه گوگل]تکنیک فیلتر شات فعال قدرت (PAPF) یک روش مهم است که می تواند برای تحقق جبران توان راکتیو و سرکوب هارمونیک استفاده شود تا کیفیت انرژی را بهبود بخشد

14. To develop inventory financing actively is an effective approach to meliorate the financing difficulty for the small-and-medium enterprises in China.
[ترجمه ترگمان]توسعه فعالانه سرمایه موجودی یک روش موثر برای حل مشکل مالی شرکت های کوچک و متوسط در چین است
[ترجمه گوگل]برای توسعه فعالیت های موجودی به طور فعال، یک رویکرد موثر برای بهبود مشکل تامین مالی برای شرکت های کوچک و متوسط ​​در چین است


کلمات دیگر: