1. He can play in the outfield.
[ترجمه ترگمان] اون می تونه توی محوطه بیرون بازی کنه
[ترجمه گوگل]او می تواند در خارج از زمین بازی کند
2. We had the depth in the outfield.
[ترجمه ترگمان]ما عمق زمین را داشتیم
[ترجمه گوگل]ما عمق در خارج از محوطه داشتیم
3. We got locked into the outfield situation once Greg accepted arbitration.
[ترجمه ترگمان]وقتی گرگ حکمیت را پذیرفت، ما وارد وضعیت outfield شدیم
[ترجمه گوگل]هنگامی که گرگ داوری را پذیرفت، ما به موقعیت خارج از محدوده قفل شدیم
4. Their outfield play is weak.
[ترجمه ترگمان]بازی outfield ضعیف است
[ترجمه گوگل]بازی خارج از زمین آنها ضعیف است
5. I hurt shoulder playing the outfield.
[ترجمه ترگمان]شانه ام را به زمین زدم
[ترجمه گوگل]من شانه ای بازی می کنم که در خارج از زمین بازی می کند
6. We know Montreal did try him in the outfield.
[ترجمه ترگمان]ما میدونیم که \"مونترال\" اون رو توی محوطه قلعه امتحان کرده
[ترجمه گوگل]ما می دانیم مونترال او را در خارج از زمین امتحان کرد
7. They also actually moved the outfield fences in and out to favor their own guys.
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین در واقع حصار outfield را به داخل و خارج انتقال دادند تا به نفع افراد خود عمل کنند
[ترجمه گوگل]آنها نیز حصارهای خارج از محوطه را در داخل و خارج به طرفداران خود هدایت کردند
8. Finally, the outfield experimental results of the meter wave radar angle super - resolution were given out.
[ترجمه ترگمان]در نهایت، نتایج تجربی outfield از زاویه رادار موج سنج مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه گوگل]در نهایت، نتایج تجربی خارج از میدان فرکانس رادار فوق العاده وضوح موج داده شد
9. The batter hits a fly ball to the outfield, right in between the left fielder and the center fielder.
[ترجمه ترگمان]توپ به توپ پرنده برخورد می کند و درست بین بازیکن میانی و مدافع میانی قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]خمیر یک توپ پرواز را به میدان خارج می کند، درست در بین طرفداران سمت چپ و طرفدار مرکز
10. There would be just 16 accomplished outfield players, four youngsters and three goalkeepers.
[ترجمه ترگمان]تنها ۱۶ بازیکن outfield، چهار نوجوان و سه goalkeepers وجود خواهند داشت
[ترجمه گوگل]تنها 16 بازیکن خارج از میدان، چهار جوان و سه دروازه بان وجود دارد
11. Most home runs are hit over the outfield fences around fair territory.
[ترجمه ترگمان]اغلب زمین های خانگی از حصارهای outfield اطراف قلمرو عادلانه عبور می کنند
[ترجمه گوگل]بیشتر خانه ها بر روی نرده های خارج از محوطه اطراف محصور می شوند
12. Goalkeepers, outfield players and coaches all lined up to lambast the Jabulani.
[ترجمه ترگمان]Goalkeepers، outfield و and همگی در صف lambast صف کشیده اند
[ترجمه گوگل]دروازه بانان، بازیکنان و مربیان خارج از محوطه جابولانی در کنار یکدیگر قرار دارند
13. Even if it is just Pete Schourek rocketing across the outfield so that his loopy boss can pretend to be an innovator.
[ترجمه ترگمان]حتی اگر به سر پت Schourek سر بزند، به طوری که رئیس loopy بتواند وانمود کند که یک نوآور باشد
[ترجمه گوگل]حتی اگر این فقط پیت شوورک است که در خارج از زمین پرتاب می شود تا رئیس او بتواند وانمود کند که یک نوآور است
14. So basically your team would have the 11 starters, 1 reserve keeper, and 6 outfield players.
[ترجمه ترگمان]بنابراین تیم شما ۱۱ starters، ۱ نگهدار ذخیره و ۶ بازیکن outfield خواهد داشت
[ترجمه گوگل]بنابراین اساسا تیم شما 11 شروع کننده، 1 نگهبان ذخیره و 6 بازیکن خارج از زمین خواهد داشت