کلمه جو
صفحه اصلی

orotund


معنی : رسا، نیرومند، پر صدا، قوی و واضح، بلند صدا
معانی دیگر : (صدای انسان) بلند و واضح، پرجوهر، پرطنین و ژرف، درمورد صدا قوی و واضح

انگلیسی به فارسی

نیرومند، (درمورد صدا) قوی و واضح، پرصدا، بلند صدا، رسا


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: orotundity (n.)
(1) تعریف: having a full, rich sound, as in voice or speech.
مترادف: resonant, rich, rotund, round, sonorous
مشابه: big, booming, consonant, mellifluous, powerful, reverberating

- The orator saved his most orotund effects for the dramatic climax of his speech.
[ترجمه ترگمان] خطیب مهم ترین آثار خود را برای نقطه اوج سخنرانی اش حفظ کرد
[ترجمه گوگل] هوادار برجسته ترین جلوه های خود را برای اوج جلوه های بصری سخنانش نجات داد

(2) تعریف: pretentiously grand or eloquent.
مترادف: bombastic, grandiloquent, magniloquent, rhetorical
مشابه: fustian, grandiose, high-flown, ornate, pompous, showy, superlative, tumid

- orotund, theatrical speeches
[ترجمه ترگمان] orotund، سخنرانی های نمایشی
[ترجمه گوگل] سخنرانی های تئاتری

• imposing; dignified; pompous; having a strong or full voice

مترادف و متضاد

رسا (صفت)
adequate, expressive, loud, stentorian, audible, orotund

نیرومند (صفت)
mighty, puissant, main, solid, strong, orotund, formidable, stout, rugged, brawny, nervy, powerful, potent, valiant, vigorous, hale, prolific, red-blooded, robustious, sinewy, sthenic

پر صدا (صفت)
loud, orotund, noisy, full-mouthed, sonorous, plangent, uproarious

قوی و واضح (صفت)
orotund

بلند صدا (صفت)
orotund

جملات نمونه

1. The "call my hunter . . . . . . " orotund Piao is getting farer.
[ترجمه ترگمان]این خبر را \"شکارچی من \" (orotund Piao)دریافت می کند
[ترجمه گوگل]'تماس با شکارچی من 'orotund Piao رو به زوال است

2. If neat Yuan mountain the orotund inflow of the pure spring bathes inside in the small quiet world and brokes off the flare of full world to receive.
[ترجمه ترگمان]اگر یوآن روند ورود orotund به داخل دنیای کوچک آرام را ادامه دهد و the جهان کامل را به خود جلب کند
[ترجمه گوگل]در صورتی که کوه یوان خالص باشد، جریان ورودی گرد و غبار خالص در داخل دنیای آرام کوچک درهم و برهم می گذارد و شعله ور شدن دنیای کامل را برای دریافت می کند

3. Australia is an orotund supporter at the agriculture with is a member of.
[ترجمه ترگمان]استرالیا یکی از حامیان سرسخت کشاورزی است که عضوی از آن است
[ترجمه گوگل]استرالیا یکی از حامیان اصلی در کشاورزی است که عضو آن است

4. The youth's orotund beginning becomes illegible not pure, the voice that he originally sobs, by now transformed to take out to take of weep over voice.
[ترجمه ترگمان]آغاز جوانی s و illegible می شود، صدایی که در ابتدا هق هق گریه می کند، با این حال تغییر شکل می دهد تا بتواند گریه کند
[ترجمه گوگل]آغاز سرخوردگی جوان، قابل خواندن نیست، خالص است، صدایی که او در ابتدا شنیده است، اکنون تبدیل شده است تا صدای گریه را بشنود

5. That is orotund but don't give up, he tells you, telling a friend's story for you.
[ترجمه ترگمان]او به تو که داستان دوست را برای تو تعریف می کند، می گوید: نه، اما تسلیم نشو
[ترجمه گوگل]این بسیار ناراحت کننده است، اما از دست ندهید، او به شما می گوید، داستان یک دوست برای شما بگویید

6. The orotund Yin of small fox measures of seam from the tooth in pushed out, what adore letter?
[ترجمه ترگمان]The یین از measures کوچک روباه از دندان از دندان به بیرون کشیده شد، چه حرف adore؟
[ترجمه گوگل]آیا یین وحشت از اندازه های روباه کوچکی از جوش از دندان در بیرون کشید، چه نامه ای را دوست دارد؟

7. Orotund blue sky, white cloud, gives you good mood.
[ترجمه ترگمان]آسمان آبی آسمانی، ابره ای سفید، به شما روحیه خوبی می دهند
[ترجمه گوگل]آسمان آبی آسمان، ابر سفید، به شما می دهد خلق و خوی خوب است

8. An area disunity, is an orotund tone color that points three voice Districts different from volume.
[ترجمه ترگمان]An ناحیه ای، یک رنگ orotund است که سه ناحیه صدا متفاوت از حجم را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]یک ناحیه منطقه، یک رنگ تیره است که سه منطقه صدای متفاوت را مشخص می کند

9. The week mutters after the gentleman, orotund low oneself must can only listen to pure.
[ترجمه ترگمان]یک هفته بعد از آن مرد، زیر لب می گوید: انسان باید به پاک و خالص گوش بدهد
[ترجمه گوگل]هفته ای که پس از نجیب زاده می آید، ممکن است تنها کسی که می تواند به خالص گوش دهد، تنها می تواند گوش دهد

10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!

11. So as long as attain the each area orotund and opposite to unify, just match the principle for sing.
[ترجمه ترگمان]پس تا زمانی که به هر منطقه orotund و مخالف آن دست پیدا کنید، تنها با اصل آواز خوانی بازی کنید
[ترجمه گوگل]بنابراین تا زمانی که به هر منطقه برسید و در مقابل برای متحد شدن، فقط اصل را برای آواز مطابقت دهید

12. The week mutters after the gentleman, orotund cheap oneself have to can only hear to pure.
[ترجمه ترگمان]یک هفته بعد از آن مرد، زیر لبی می گوید: آدم خسیس فقط می تواند فقط به پاک و خالص گوش بدهد
[ترجمه گوگل]این هفته پس از نجیب زاده، خود را ارزان می شود تنها می تواند به خالص را بشنود

13. This orotund inside many sound out for several cents and impatient.
[ترجمه ترگمان]این صداها برای چند سنت و بی حوصلگی چند سنت به گوش می رسید
[ترجمه گوگل]این ناراحتی درون بسیاری از صداها برای چند سنت و بی قراری است

14. The orotund and distinct loud and remove voice of east Qing metropolis alternately rings out.
[ترجمه ترگمان]با صدای بلند و واضح و واضح و واضح و واضح پایتخت qing شرقی در حال بیرون آمدن است
[ترجمه گوگل]صدای بلند و صدای متمایز صدای متروپولیس جمهوری چینگ را به طور متناوب از بین می برد

15. "Stand up, please" she said in a orotund tone.
[ترجمه ترگمان]او با لحن orotund گفت: \" لطفا بلند شوید \"
[ترجمه گوگل]او می گوید: 'صبر کنید، لطفا'


کلمات دیگر: