1. We have overspent . We'll have to let up our expenditures next month.
[ترجمه ترگمان] ما \"overspent\" داریم ماه بعد باید به expenditures بپردازیم
[ترجمه گوگل]ما غریب هستیم ما باید هزینه هایمان را در ماه آینده بپردازیم
2. Let up on Jane. She is sick.
[ترجمه ترگمان]بیا بریم سراغ جین اون مریضه
[ترجمه گوگل]بیایید جین او بیمار است
3. The rain didn't let up all day.
[ترجمه خدیجه] باران تمام روز قطع نشد.
[ترجمه ترگمان]باران تمام روز را بیدار نکرد
[ترجمه گوگل]باران تمام روز را ندید
4. Don't let up before you get all things finished.
[ترجمه ترگمان]پیش از این که همه چیز را به آخر برسانی دست از سرم بردار
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه تمام کارها تمام شود، اجازه ندهید
5. We can't let up on our efforts to compete with other more successful firms.
[ترجمه ترگمان]ما نمی توانیم به تلاش های خود برای رقابت با شرکت های موفق تر دیگر اجازه بدهیم
[ترجمه گوگل]ما نمی توانیم تلاش خود را برای رقابت با سایر شرکت های موفق تر انجام دهیم
6. When he was with her, his nerve never let up.
[ترجمه ترگمان]، وقتی با اون بود اعصابش هیچ وقت تسلیم نشد
[ترجمه گوگل]هنگامی که او با او بود، عصبش هرگز باقی نمی ماند
7. The rain had let up.
[ترجمه ترگمان]باران راه افتاده بود
[ترجمه گوگل]باران بیرون رفته بود
8. The wind let up during the night.
[ترجمه ترگمان]باد در طول شب می وزید
[ترجمه گوگل]باد در طول شب خاموش شد
9. Mother thought the pain would never let up.
[ترجمه ترگمان]مادر فکر می کرد که درد هرگز از پا در نخواهد آمد
[ترجمه گوگل]مادر فکر کرد که درد هرگز اجازه نخواهد داد
10. We mustn't let up, even though we're winning.
[ترجمه ترگمان]ما نباید از هم جدا بشیم، حتی با وجود اینکه داریم برنده میشیم
[ترجمه گوگل]ما نباید اجازه دهیم، حتی اگر ما برنده شویم
11. Will the rain ever let up?
[ترجمه ترگمان]آیا باران هرگز از پا در نخواهد آمد؟
[ترجمه گوگل]آیا باران تا کنون خاموش شده است؟
12. The wind had dropped and the rain gradually let up.
[ترجمه ترگمان]باد از زمین افتاده بود و باران کم کم شروع به وزیدن کرده بود
[ترجمه گوگل]باد کم شد و باران به تدریج بیرون آمد
13. That O'Neill man isn't going to let up now he's got his teeth into it.
[ترجمه ترگمان]این مرد Neill حالا دیگر نمی خواهد بلند شود، دندان هایش را در آن فرو می کند
[ترجمه گوگل]این مرد O'Neill در حال حاضر نمی خواهد اجازه دهید تا او دندان های خود را به آن
14. The moral is simple: do not let up until the time-up bell sounds.
[ترجمه ترگمان]اخلاقی ساده است: تا زمانی که زنگ ساعت به صدا در آید، رها نکنید
[ترجمه گوگل]اخلاق ساده است: اجازه ندهید تا زمانی که زنگ تایم برای تلفن های موبایل
15. The pressure at work continued without any letup.
[ترجمه ترگمان]فشار کار بدون وقفه ادامه یافت
[ترجمه گوگل]فشار در کار ادامه داشت بدون هیچ مشکلی
16. Streets were flooded, but still there was no let-up in the rain.
[ترجمه ترگمان]خیابان ها پر از سیل بود، اما هنوز باران نمی بارید
[ترجمه گوگل]خیابانها آب گرفتند، اما هنوز هم در باران نبود
17. There was no let-up in the battle on the money markets yesterday.
[ترجمه ترگمان]دیروز در نبرد با پول در بازار پولی وجود نداشت
[ترجمه گوگل]دیروز در بازار پول نتوانستم بگذارم
18. There can be no let-up in the war against drugs.
[ترجمه ترگمان]در جنگ علیه مواد مخدر نمی توان اجازه داد
[ترجمه گوگل]در جنگ علیه مواد مخدر نمیتوان در مورد آن صحبت کرد
19. At peak times there is no let-up with an endless string of calls back-to-back.
[ترجمه ترگمان]در زمان اوج، هیچ راه حلی برای یک رشته پایان ناپذیر از تماس های پشت به عقب وجود ندارد
[ترجمه گوگل]در اوج زمان هیچ رونده با یک رشته بی پایان از تماس برگشت به عقب وجود دارد
20. The second period saw no let-up from either side with both still determined to play 15-man rugby.
[ترجمه ترگمان]دوره دوم اجازه خروج از هر دو طرف را نداشت و هر دوی آن ها هنوز مصمم به بازی راگبی ۱۵ نفره بودند
[ترجمه گوگل]دومین دوره از هر دو طرف با هر دو هنوز مصمم به بازی راگبی 15 نفره بود
21. On past form he need fear no let-up in the fight.
[ترجمه ترگمان]در حالت گذشته او به ترس نیاز دارد، نه در جنگ
[ترجمه گوگل]در فرم گذشته او نیاز به ترس ندارد تا در مبارزه
22. Conference speakers repeatedly called for no let-up against the unions.
[ترجمه ترگمان]سخنرانان کنفرانس به طور مکرر خواستار عدم اجازه در برابر اتحادیه ها شدند
[ترجمه گوگل]سخنرانان کنفرانس بارها و بارها خواستار عدم توفیق در برابر اتحادیه ها شده اند
23. There was to be no let-up for more than three months.
[ترجمه ترگمان]بیش از سه ماه بود که اجازه ورود به آنجا را نداشتیم
[ترجمه گوگل]بیش از سه ماه طول کشید تا هیچ مشکلی نداشته باشد
24. The winds howled and moaned without letup.
[ترجمه ترگمان]باد زوزه می کشید و ناله می کرد
[ترجمه گوگل]باد با صدای بلند و صدای بی حوصله نشست
25. There's going to be no let-up, you know.
[ترجمه ترگمان]هیچ راه فراری در کار نیست، خودت که می دونی
[ترجمه گوگل]می دانید که هیچ اتفاقی نمی افتد
26. They pressed on without letup until they got to the top of the hill.
[ترجمه ترگمان]به راه افتادند، تا اینکه به بالای تپه رسیدند
[ترجمه گوگل]آنها تا زمانی که به بالای تپه رسیدند، بدون فریاد می کشیدند
27. We must develop the advanced productive forces without letup.
[ترجمه ترگمان]ما باید نیروهای تولیدی پیشرفته را بدون letup توسعه دهیم
[ترجمه گوگل]ما باید نیروهای پیشرفته تولیدی را بدون نیاز به توسعه آماده کنیم
28. There was never a letup in the noise.
[ترجمه ترگمان]هیچ وقت صدایی در این سر و صدا نمی آمد
[ترجمه گوگل]هرگز سر و صدایی در میان نبود