1. He busked to supplement his meagre wages.
[ترجمه ترگمان]به بیت ناچار شد حقوق meagre خود را تکمیل کند
[ترجمه گوگل]او برای تکمیل دستمزدهای مضرش تلاش کرد
2. She supplements her meagre income by cleaning at night.
[ترجمه ترگمان]او درآمد ناچیز خود را با تمیز کردن در شب تکمیل می کند
[ترجمه گوگل]او با تمیز کردن در شب، درآمد ناچیز خود را اضافه می کند
3. Our appeal for help met with a meagre response.
[ترجمه ترگمان]درخواست ما برای کمک در پاسخ به این سوال ناچیز بود
[ترجمه گوگل]درخواست تجدید نظر برای کمک به پاسخ ناکافی رسیده است
4. The refugees queued up for their meagre rations of soup.
[ترجمه ترگمان]پناهندگان برای جیره meagre صف صف صف کشیده بودند
[ترجمه گوگل]پناهندگان برای جیره های ناتوان خود از سوپ صف می کنند
5. The meagre result hardly justified the risks they took to get it.
[ترجمه ترگمان]این نتیجه ناچیز به ندرت خطراتی را که برای رسیدن به آن به دست می آوردند توجیه می کرد
[ترجمه گوگل]نتیجه ناقص به سختی توجیه خطراتی را که برای به دست آوردن آن در نظر گرفته بود، تصحیح کرد
6. She eked out a meagre living as an artist's model.
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک مدل هنرمند در حال زندگی بود
[ترجمه گوگل]او یک زندگی ناچیز را به عنوان یک مدل هنرمند به نمایش گذاشت
7. The bank's staff were already angered by a meagre 1% pay rise.
[ترجمه ترگمان]کارکنان این بانک قبلا از یک افزایش ناچیز ۱ درصدی به خشم آمده بودند
[ترجمه گوگل]کارکنان بانک در ابتدا با افزایش ناچیز 1٪ خشمگین شدند
8. The injured climbers had only meagre supplies of water and peanuts to live off.
[ترجمه ترگمان]کوهنوردان آسیب دیده تنها مقدار ناچیزی از آب و بادام زمینی را برای زندگی داشتند
[ترجمه گوگل]کوه نوردان آسیب دیده تنها منابع نابجا از آب و بادام زمینی را برای زنده ماندن داشتند
9. The prisoners existed on a meagre diet of rice and fish.
[ترجمه ترگمان]زندانیان در رژیم غذایی بسیار کوچکی از برنج و ماهی وجود داشتند
[ترجمه گوگل]زندانیان در یک رژیم غذایی ناقص برنج و ماهی وجود داشتند
10. The prisoners were queuing for their meagre rations .
[ترجمه ترگمان]زندانی ها منتظر جیره غذایشان بودند
[ترجمه گوگل]زندانیان در معرض نوشیدنی های ضعیف خود قرار می گیرند
11. It offers meagre consolation for Mr Barak after Monday's killing in Jerusalem.
[ترجمه ترگمان]این گزارش، پس از قتل روز دوشنبه در اورشلیم، باعث تسلای خاطر برای آقای باراک می شود
[ترجمه گوگل]پس از کشته شدن دوشنبه در اورشلیم، باراک، مایه تاسف است
12. That sum augmented the meagre penny per week given by Dad.
[ترجمه ترگمان]این مبلغ سهم ناچیز پنی را در هفته پیش از پدر افزایش داد
[ترجمه گوگل]این مبلغ در هر هفته، توسط پدر تضعیف شده است
13. The meagre little peelings falling from her knife into water eased her, their ordinariness was a link with real life.
[ترجمه ترگمان]پوست کوچک meagre که از چاقو به درون آب می افتاد، او را آرام می کرد، معمولی بودن آن ها یک پیوند با زندگی واقعی بود
[ترجمه گوگل]کمی نازک انداختن از چاقوی او به آب او را تسکین داد، عادت او ارتباطی با زندگی واقعی بود
14. Government regulation offers a meagre defence against Hollywood.
[ترجمه ترگمان]مقررات دولتی، یک دفاع ناچیز در برابر هالیوود ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]مقررات دولتی دفاعی ضعیف علیه هالیوود ارائه می دهد