1. before the night of the play's opening, we must rehearse it three more times
قبل از شب آغاز نمایش باید سه بار دیگر آن را تمرین کنیم.
2. I think we need to rehearse the first scene again.
[ترجمه ستایش سربندی] فکر کنم باید دوباره سکانس اول رو تمرین کنیم
[ترجمه پارسا محمد پور نامی] من فکر میکنم که ما بایدصحنه اول رو دوباره تمرین کنیم
[ترجمه ترجمه REYHANEH JAFARI] من فکر میکنم لازم است که ما سکانس اول را دوباره مرور کنیم
[ترجمه Kosar.Asadi] فک کنم ما نیاز داریم سکانس اول رو دوباره تمرین کنیم.
[ترجمه Melika] فکر کنم نیاز به تمرین دوباره سکانس اول هست
[ترجمه www] من فکر می کنم نیاز داریم سکانس اول رو تمرین کنیم
[ترجمه genocide] من فکر میکنمک که سکانس اول رو باید دوباره تمرین کنیم
[ترجمه 🎈sadaty 🎈] من فکر میکنم ما نیاز به تمرین دوباره ی سکانس اول داریم
[ترجمه ℳ�Ħ�Ї∃Ħ] من فکر میکنم ما نیاز داریم سکانس اول را دوباره مرور کنیم
[ترجمه ترگمان]فکر کنم باید دوباره صحنه اول رو تمرین کنیم
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم که ما مجددا صحنه را دوباره تمرین می کنیم
3. We continued to rehearse/continued rehearsing the chorus after the break.
[ترجمه ترگمان]ما به تمرین ادامه دادیم و بعد از تعطیلات، آواز دسته جمعی را تمرین کردیم
[ترجمه گوگل]ما بعد از تعطیلات ادامه دادیم و تمرین را ادامه دادیم
4. Anticipate any tough questions and rehearse your answers.
[ترجمه ترگمان]هر گونه سوال سختی را تکرار کنید و پاسخ های خود را تمرین کنید
[ترجمه گوگل]پیش بینی هر گونه سوالات سخت و پاسخ های خود را تمرین کنید
5. Good gymnasts rehearse their moves mentally before a competition.
[ترجمه ترگمان]gymnasts خوب تمرین خود را قبل از مسابقه تمرین می کنند
[ترجمه گوگل]ژیمناستهای خوب قبل از رقابت، حرکات ذهنی خود را تمرین می کنند
6. We encouraged them to rehearse what they were going to say.
[ترجمه ترگمان]ما آن ها را تشویق کردیم تا آنچه را که می خواهند بگویند تمرین کنند
[ترجمه گوگل]ما آنها را تشویق کردیم تا آنچه را که می خواستیم بیان کنیم
7. We were given only two weeks to rehearse.
[ترجمه ...] ما برای تمریت تنها 3 هفته وقت داشتیم.
[ترجمه ترگمان]فقط برای تمرین فقط دو هفته وقت داشتیم
[ترجمه گوگل]ما تنها دو هفته به تمرین پرداختیم
8. The actors began to rehearse a few scenes.
[ترجمه ترگمان]بازیگران شروع به تمرین چند صحنه کردند
[ترجمه گوگل]بازیگران شروع به تکرار چند صحنه کردند
9. We had no time to rehearse for the play.
[ترجمه ترگمان]ما زمانی برای تمرین برای نمایش نداشتیم
[ترجمه گوگل]ما زمان زیادی برای بازی کردن نداشتیم
10. Rehearse and role-play the interview with a friend beforehand.
[ترجمه داتون] زمانی برای تمرین بازی نداشتیم
[ترجمه ترگمان]نقش و نقش بازی را قبلا با یکی از دوستان بازی کنید
[ترجمه گوگل]بازنگری و نقش مصاحبه با یک دوست قبل از آن
11. We had scant time to rehearse.
[ترجمه مینا] ما برای تمرین وقت کمی داشتیم
[ترجمه ناشناس] ما برای تمرین وقت کم داشتیم
[ترجمه ترگمان]وقت کمی برای تمرین داشتیم
[ترجمه گوگل]ما وقت کم تری برای تمرین داشتیم
12. The director made us rehearse the opening scenes over and over.
[ترجمه ترگمان]کارگردان ما را وادار کرد تا صحنه های آغازین را بارها و بارها تمرین کنیم
[ترجمه گوگل]این کار ما را مجبور کرد صحنه های باز را دوباره و دوباره ادامه دهد
13. I eat in my room, and usually I rehearse with the cast.
[ترجمه ترگمان]در اتاقم غذا می خورم و معمولا با گچ تمرین می کنم
[ترجمه گوگل]من در اتاقم غذا می خورم، و معمولا با بازیگران تمرین می کنم
14. Mind, I did rehearse the walk-on, which is quite critical.
[ترجمه ترگمان]توجه کنید، من تمرین پیاده روی را تمرین کردم، که کاملا مهم است
[ترجمه گوگل]ذهنم این است که قدم زدن را اصلاح می کنم، که کاملا بحرانی است