1. he seems to be a candidate for the penitentiary
چنین پیداست که روزی سر و کارش به ندامتگاه خواهد افتاد.
2. If forced to choose between the penitentiary and the White House for four years, I would say the penitentiary, thank you.
[ترجمه آرزو] اگر من مجبور به انتخاب بین زندان و کاخ سفید برای چهار سال باشم می گویم زندان متشکرم.
[ترجمه ترگمان]اگر قرار بود چهار سال بین زندان و کاخ سفید انتخاب شود، از شما متشکرم
[ترجمه گوگل]اگر من مجاز به انتخاب بین زندان و کاخ سفید برای چهار سال هستم، می گویم این زندان، از شما سپاسگزارم
3. Such places are the antechamber to the penitentiary.
[ترجمه ترگمان]این جا، اتاق انتظار زندان است
[ترجمه گوگل]چنین مکان هایی در محوطه زندان قرار دارند
4. If Kili is a penitentiary, Bikini is the penthouse suite.
[ترجمه ترگمان]اگه \"kili\" زندان - ه، \"Bikini\" یه پنت هاوس - ه
[ترجمه گوگل]اگر کیلی یک زندان است، بیکینی مجموعه پنت هاوس است
5. The turn-off for the penitentiary appears too suddenly out of flat scrub.
[ترجمه ترگمان]بازگشت به زندان ناگهان خیلی ناگهانی به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]خاموش کردن مجازات به نظر می رسد بیش از حد ناگهانی از اسکراب مسطح
6. When I arrived back from the penitentiary, Gloria was in my room asleep.
[ترجمه ترگمان]وقتی از زندان برگشتم، گلوریا تو اتاق من خوابیده بود
[ترجمه گوگل]وقتی من از زندان برگشتم، گلوریا در اتاق من خوابید
7. The murderer served 10 years at the penitentiary in Stillwater.
[ترجمه ترگمان]قاتل به ۱۰ سال زندان در penitentiary خدمت کرد
[ترجمه گوگل]قاتل 10 سال در زندان Stillwater خدمت کرده است
8. Are we running a penitentiary, or are we running a hotel?
[ترجمه ترگمان]ما داریم از زندان فرار می کنیم یا داریم یه هتل رو اداره می کنیم؟
[ترجمه گوگل]آیا ما مجازات زندان را اجرا می کنیم یا هتل را اداره می کنیم؟
9. I learned that in the penitentiary.
[ترجمه ترگمان]اینو تو زندان یاد گرفتم
[ترجمه گوگل]من این را در زندان یاد گرفتم
10. He helped me get out the penitentiary.
[ترجمه ترگمان]اون به من کمک کرد که از زندان بیام بیرون
[ترجمه گوگل]او به من کمک کرد تا از زندان بیرون بروم
11. Except when I was in the penitentiary.
[ترجمه ترگمان]به جز وقتی که توی زندان بودم
[ترجمه گوگل]به غیر از زمانی که من در زندان بودم
12. Willie had just spent two years in federal penitentiary.
[ترجمه ترگمان]ویلی فقط ۲ سال تو زندان فدرال بوده
[ترجمه گوگل]ویلی دو سال در زندان فدرال صرف کرده بود
13. He has been out of the penitentiary for one week and the suit is his prison issue.
[ترجمه ترگمان]یک هفته است که از زندان خارج شده است و این دادخواست مربوط به زندان وی است
[ترجمه گوگل]او برای یک هفته از زندان رفته است و پرونده زندان وی است
14. I done been in the penitentiary.
[ترجمه ترگمان]من توی زندان بودم
[ترجمه گوگل]من در زندان بوده ام