کلمه جو
صفحه اصلی

nubbin


معنی : میوه ناقص
معانی دیگر : هر چیز کوچک و ناقص، خرده ریزه، ذرت معیوب، ذرت بد رشد کرده، میوه نارس

انگلیسی به فارسی

میوه ناقص، میوه نارس


nubbin، میوه ناقص


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a small, stunted ear of corn, piece of fruit, or the like.

(2) تعریف: a small piece or part; chunk; bit.

• undeveloped fruit; small ear of corn

مترادف و متضاد

میوه ناقص (اسم)
nubbin

جملات نمونه

1. What happens if you lose that nubbin or accidentally leave it in another laptop, though?
[ترجمه ترگمان]اگه اون میوه رو از دست بدی یا تصادفی تو یه لپ تاپ دیگه ولش کنی چی میشه؟
[ترجمه گوگل]چه اتفاقی می افتد اگر شما از بین بردن آن nubbin یا به طور تصادفی آن را در یکی دیگر از لپ تاپ را ترک، هر چند؟

2. Mammonism phenomenon form a nubbin quoted by medical morality base line and d. . .
[ترجمه ترگمان]پدیده Mammonism شکل nubbin را شکل می دهد که از طریق خط پایه اخلاق پزشکی و d
[ترجمه گوگل]پدیده مامونیزم یک نابین را با خط پایه ی اخلاق پزشکی و د ارئه می کند

3. Mammonism phenomenon form a nubbin quoted by medical morality base line and duties of medical risk.
[ترجمه ترگمان]پدیده Mammonism از طریق خط پایه اخلاق پزشکی و وظایف مربوط به ریسک پزشکی شکل می گیرد
[ترجمه گوگل]پدیده مامونیزم یک نابین را با خط پایه اخلاق پزشکی و وظایف ریسک پزشکی مطرح می کند

4. The third part is the research's nubbin .
[ترجمه ترگمان]بخش سوم nubbin تحقیقات است
[ترجمه گوگل]قسمت سوم، قطعه تحقیق است

5. Everything on Nubbin Ridge—and on a majority of the small farms in Texas—was built around cotton as the money crop.
[ترجمه ترگمان]همه چیز در nubbin ریج - و بیشتر مزارع کوچک در تگزاس - در اطراف پنبه به عنوان محصول پول ساخته شده است
[ترجمه گوگل]همه چیز در Nubbin Ridge - و اکثریت مزارع کوچک در تگزاس - در اطراف پنبه به عنوان محصول پول ساخته شده است

6. The ethic holds the nubbin status in the system info.
[ترجمه ترگمان]این اصول اخلاقی وضعیت nubbin را در اطلاعات سیستم حفظ می کند
[ترجمه گوگل]این اخلاق دارای وضعیت nubbin در اطلاعات سیستم است

7. Joey, what did you think a nubbin was?
[ترجمه ترگمان]جویی تو فکر کردی میوه چیه؟
[ترجمه گوگل]جوی، شما چه فکر می کنید؟

8. Falun Dafa's ideological nubbin is to strangle rational.
[ترجمه ترگمان]Falun فکری فالون دافا می تواند به طور منطقی خفه شود
[ترجمه گوگل]فاعل ایدئولوژیک فالون دافا برای فریب دادن عقلانیت است

9. The Zhejiang granite landforms may be classified into the granitic peak cluster, granitic hill, granite nubbin and collapse pile landforms and so on.
[ترجمه ترگمان]لند فرم های گرانیت Zhejiang ممکن است در خوشه پیک granitic، تپه granitic، گرانیت nubbin و لند فرم های توده زمین و غیره طبقه بندی شوند
[ترجمه گوگل]شکلهای گرانیت ژجیانگ ممکن است به گروه خوشه گرانیتی، تپه گرانیتی، گرانیت نابین و فروپاشی شکلهای شبه و غیره طبقهبندی شوند

nubbins of coal

آت و آشغال زغال‌سنگ



کلمات دیگر: