1. to do penance
توبه کردن
2. We prayed and did penance together.
[ترجمه ترگمان]دعا می کردیم و با هم توبه می کردیم
[ترجمه گوگل]ما دعا کردیم و مجازات کردیم
3. As a penance, she said she would buy them all a box of chocolates.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک ریاضت، او گفت که او همه آن ها را یک جعبه شکلات می خرید
[ترجمه گوگل]به عنوان یک معافیت، او گفت که همه آنها یک جعبه شکلات را خریداری می کنند
4. She knelt at her mother's feet in penance.
[ترجمه ترگمان]به خاطر ریاضت در پای مادرش زانو زد
[ترجمه گوگل]او در پایمال شدن مادرش پایمال شده است
5. They had confessed their sins and done their penance.
[ترجمه ترگمان]آن ها به گناهان خود اعتراف کرده بودند و توبه خود را انجام داده بودند
[ترجمه گوگل]آنها گناهان خود را اعتراف کرده و مجازات خود را انجام داده اند
6. He decided to do public penance for his sins.
[ترجمه ترگمان]تصمیم گرفت برای گناهان خود توبه کند
[ترجمه گوگل]او تصمیم گرفت که برای گناهانش عفو عمومی کند
7. Working in the garden was a kind of penance.
[ترجمه ترگمان]کار کردن در باغ نوعی ریاضت بود
[ترجمه گوگل]کار در باغ نوعی از آزادی بود
8. She regards living in New York as a penance; she hates big cities.
[ترجمه ترگمان]او در نیویورک به عنوان کفاره زندگی می کند؛ از شهرهای بزرگ نفرت دارد
[ترجمه گوگل]او می گوید زندگی در نیویورک به عنوان یک گناه؛ او از شهرهای بزرگ متنفر است
9. She made him do the washing-up as penance for forgetting her birthday.
[ترجمه ترگمان]او او را مجبور کرد که به خاطر فراموش کردن تولدش، به خاطر فراموش کردن تولدش، کار را انجام دهد
[ترجمه گوگل]او را به خاطر فراموشی روز تولد او به عنوان گناه به او تحمیل کرد
10. They are doing penance for their sins.
[ترجمه ترگمان]آن ها برای گناهان خود طلب بخشش می کنند
[ترجمه گوگل]آنها برای گناهان خود مجازات می شوند
11. His penance was to build an inn and hospital for the poor at the mouth of a river.
[ترجمه ترگمان]توبه او این بود که یک مسافرخانه و بیمارستان برای فقرا در دهانه رود بسازد
[ترجمه گوگل]مجازات او ساختن خانه و بیمارستان برای فقرا در دهانه رودخانه بود
12. Edwin did public penance, appearing, for a change, in church the next day.
[ترجمه ترگمان]ادوین برای یک تغییر، روز بعد در کلیسا، به جرم تغییر ظاهر شد
[ترجمه گوگل]ادوین روز بعد در کلیسا مجازات عفو عمومی کرد و برای تغییر در کلیسا ظاهر شد
13. Just to look at it was to do penance for her failures.
[ترجمه ترگمان]فقط برای نگاه کردن به آن به خاطر شکست های او بود
[ترجمه گوگل]فقط نگاه کردن به آن این بود که برای شکستهایش مجازات شود
14. He subsequently decided to do penance for the deed, and set off to his foundation at Agaune.
[ترجمه ترگمان]پس از آن تصمیم گرفت که توبه کند و در Agaune به راه خود ادامه دهد
[ترجمه گوگل]پس از آن تصمیم گرفت که برای این کار مجازات شود و در آگونا به پایه او برود
15. In penance, Nynex has this month been forced to pay customers a rebate.
[ترجمه ترگمان]در توبه، Nynex در ماه جاری مجبور به پرداخت تخفیف به مشتریان شده است
[ترجمه گوگل]در ماه رمضان، Nynex این ماه مجبور شده است که به مشتریان تخفیف پرداخت کند