کلمه جو
صفحه اصلی

reformative


معنی : اصلاحی
معانی دیگر : اصلاحی

انگلیسی به فارسی

اصلاحی


اصلاحطلب، اصلاحی


انگلیسی به انگلیسی

• correcting, fixing, changing, amending

مترادف و متضاد

اصلاحی (صفت)
amendatory, corrective, reformative, revisory

جملات نمونه

1. Method 17 cases were operated via the reformative transcortical transventricular approach and have been followed - up 6 to 36 months.
[ترجمه ترگمان]روش ۱۷ مورد از طریق رویکرد reformative transcortical transventricular انجام شد و ۶ تا ۳۶ ماه پی گیری شد
[ترجمه گوگل]روش 17 مورد از طریق رویکرد ترانسکتروکالی اصلاحی ترانسکورکتال انجام شد و از 6 تا 36 ماه پیگیری شد

2. Conclusion It is suggested that reformative transcortical transventricular approach is safe, available and effective.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری این امر حاکی از آن است که رویکرد reformative transcortical transventricular، در دسترس و موثر است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: پیشنهاد می شود که رویکرد ترانس عروق کرونر اصلاح ناپذیر امن، در دسترس و موثر باشد

3. A automatic Abstracting method based on reformative co - occurrence model is proposed.
[ترجمه ترگمان]یک روش اتوماتیک automatic مبتنی بر مدل co reformative پیشنهاد شده است
[ترجمه گوگل]یک روش قرائت خودکار بر اساس مدل همکاری مجدد پیشنهاد شده است

4. Postmodern management view is a reformative theory on management based on the postmodern philosophy.
[ترجمه ترگمان]دیدگاه مدیریت فرامدرن یک نظریه reformative بر مدیریت مبتنی بر فلسف فرامدرن است
[ترجمه گوگل]دیدگاه مدیریت پسامدرن یک نظریه انتقادی بر مدیریت بر اساس فلسفه پست مدرن است

5. Finally, as the object of study, a reformative framework based on IME Standard is proposed.
[ترجمه ترگمان]در نهایت، به عنوان هدف مطالعه، چارچوب reformative مبتنی بر استاندارد ime پیشنهاد شده است
[ترجمه گوگل]در نهایت، به عنوان هدف مطالعه، یک چارچوب اصلاحی مبتنی بر استاندارد IME پیشنهاد شده است

6. A reformative BP arithmetic is used in fault diagnosis of aircraft fuel system. The simulation results show that this arithmetic has the capability of low misdiagnosing rate and rapid diagnosis.
[ترجمه ترگمان]یک حساب reformative BP در تشخیص عیب سیستم سوخت هواپیما مورد استفاده قرار می گیرد نتایج شبیه سازی نشان می دهد که این حساب توانایی نرخ پایین misdiagnosing و تشخیص سریع را دارد
[ترجمه گوگل]یک ارزیابی BP اصلاح کننده در تشخیص خطا در سیستم سوخت رسانی هواپیما استفاده می شود نتایج شبیه سازی نشان می دهد که این محاسبات توانایی کم سرعت تشخیص و تشخیص سریع را دارد

7. The third part is aboutthe reformative policies of higher education were implemented in that period.
[ترجمه ترگمان]بخش سوم در مورد سیاست های reformative آموزش عالی در آن دوره اجرا شد
[ترجمه گوگل]بخش سوم درمورد سیاست اصلاحی آموزش عالی در آن دوره اجرا شد

8. Patients undergoing reformative labia minora flap vaginoplasty had good configuration of vulvae and higher satisfactory of coital function (6 7%) after surgery.
[ترجمه ترگمان]بیمارانی که تحت فشار flap labia minora قرار می گیرند، آرایش خوبی از عملکرد coital و رضایت از عملکرد coital (۶ % %)بعد از عمل جراحی دارند
[ترجمه گوگل]بیماران تحت واژینوپلاستی مونورا فلپ لگن اصلاحطلب دارای تنظیم خوبی از تومورها و رضایت بخش بودن عملکرد کلیه (6/7٪) پس از جراحی بودند

9. Arrangements for committal proceedings should be reviewed, and short term imprisonment discouraged as being expensive and of little reformative value.
[ترجمه ترگمان]ترتیباتی برای رسیدگی به اقدامات committal باید مورد بررسی قرار گیرد، و حبس کوتاه مدت به عنوان گران بودن و ارزش reformative کوچک دلسرد کننده است
[ترجمه گوگل]تدابیری برای رسیدگی به مجازات باید مورد بازنگری قرار گیرد و زندانی شدن کوتاه مدت به عنوان گران قیمت و ارزش کمی اصلاح شود

10. The results of experiment and computation indicate that the shimming process can be completed effectually by the reformative method.
[ترجمه ترگمان]نتایج آزمایش و محاسبات نشان می دهد که فرآیند shimming می تواند با استفاده از روش reformative تکمیل شود
[ترجمه گوگل]نتایج آزمایش و محاسبات نشان می دهد که فرایند شفت کردن می تواند به طور موثر توسط روش اصلاح پذیر انجام شود


کلمات دیگر: