1. Shadows of the pendent lamps flickered on the wall.
[ترجمه ترگمان]سایه چراغ های آویخته بر دیوار آویخته بود
[ترجمه گوگل]سایه های لامپ آویزان روی دیوار فریاد زدند
2. There is a pendent lamp.
[ترجمه ترگمان]چراغی آویزان است
[ترجمه گوگل]یک لامپ آویزان وجود دارد
3. Pendant ( or pendent ): In architecture a sculpted ornament suspended from a vault or ceiling.
[ترجمه ترگمان]در معماری، یک مجسمه ساخته شده از سقف یا سقف اویزان است
[ترجمه گوگل]آویز (یا آویزان) در معماری یک تزئین مجسمه ای از طاق یا سقف معلق است
4. Each pendent twig and leafy festoon was in a blaze.
[ترجمه ترگمان]هر یک از شاخ و برگ درختان و شاخ و برگ درختان به چشم می خورد
[ترجمه گوگل]هر جفت آویز آویز و پرتقال پرتقال در آتش بود
5. The pendent lamps lighten the whole hall.
[ترجمه ترگمان]چراغ های آویزان تا سرسرا را روشن می کنند
[ترجمه گوگل]لامپ های آویزان تمام سالن را روشن می کند
6. When will the pendent problem be solved?
[ترجمه ترگمان]چه زمانی مساله مورد نظر حل خواهد شد؟
[ترجمه گوگل]وقتی مشکل حل شود، حل خواهد شد؟
7. To explore the structure of heroin dependent personality and develop heroin de pendent personality scale.
[ترجمه ترگمان]تحقیق در مورد ساختار شخصیت وابسته به هروئین و توسعه در مقیاس شخصیتی heroin
[ترجمه گوگل]برای کشف ساختار شخصیت وابسته به هروئین و توسعه شخصیت شخصیت هروئین
8. Begin nearly one year from the project, because commercial pattern is pendent, be without progress almost.
[ترجمه ترگمان]تقریبا یک سال از پروژه شروع می شود، زیرا الگوی تجاری در حال آویزان شدن است، بدون اینکه پیشرفت داشته باشد
[ترجمه گوگل]شروع به تقریبا یک سال از پروژه، چرا که الگوی تجاری مستحکم است، تقریبا بدون پیشرفت است
9. Polystyrenes with 1 - diphenylethene ( DPE ) pendent groups were synthesized via atom transfer radical polymerization ( ATRP ).
[ترجمه ترگمان]Polystyrenes با گروه های ۱ - diphenylethene (DPE)، از طریق پلیمریزاسیون رادیکالی انتقال اتم (ATRP)سنتز شدند
[ترجمه گوگل]پلی استایرن ها با گروه های آویزان 1 - دیفینیلتن (DPE) از طریق پلیمریزاسیون رادیکال انتقال اتم (ATRP) سنتز شدند
10. But unfortunately, society has re - defined marriage to be one - to - one pendent and needful relationship between two people.
[ترجمه ترگمان]اما متاسفانه، جامعه ازدواج را دوباره تعریف کرده است تا رابطه بین دو نفر را داشته باشد
[ترجمه گوگل]اما متأسفانه، جامعه از تعریف دوباره تعریف شده است تا روابط دوجانبه و منسجم بین دو نفر باشد
11. As coming to an agreement, we maked a substantive progress in solving pendent trouble.
[ترجمه ترگمان]همانطور که به توافق می رسیم، ما پیشرفت قابل توجهی را در حل مشکل به سر می بریم
[ترجمه گوگل]همانطور که به یک توافق رسیدیم، ما پیشرفت های اساسی در حل مشکلات مضاعف انجام دادیم
12. Among the synthetic helical polymers, polyacetylene derivatives with conjugated main chains and functional pendent groups, have gathered much more attention.
[ترجمه ترگمان]در میان پلیمرهای helical مصنوعی، مشتقات polyacetylene با زنجیره های اصلی مزدوج و گروه های عملکردی، توجه بیشتری به خود جلب کرده اند
[ترجمه گوگل]در میان پلیمرهای اسپکتروفتومی مصنوعی، مشتقات پلی اتیلن با زنجیره اصلی و گروه های فعال عملکرد، توجه بیشتری را به خود جلب کرده اند