چند واژه را با یک حرف یا یک صدا آغاز کردن، همگونی آغازین داشتن (مثلا: a sweet summer season)، چند کلمه ء نزدیک بهم را با یک حرف اغاز کردن، اوردن کلمات با صدای مترادف مثل :sun the was soft whenseason summer in
alliterate
چند واژه را با یک حرف یا یک صدا آغاز کردن، همگونی آغازین داشتن (مثلا: a sweet summer season)، چند کلمه ء نزدیک بهم را با یک حرف اغاز کردن، اوردن کلمات با صدای مترادف مثل :sun the was soft whenseason summer in
انگلیسی به فارسی
چند کلمه نزدیک بههم را با یک حرف آغاز کردن، آوردن کلمات با صدای مترادف مثل: sun the was soft season when summer
تقلید کردن
انگلیسی به انگلیسی
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: alliterates, alliterating, alliterated
حالات: alliterates, alliterating, alliterated
• : تعریف: to display or use alliteration.
فعل گذرا ( transitive verb )
مشتقات: alliterative (adj.), alliteratively (adv.), alliterativeness (n.)
مشتقات: alliterative (adj.), alliteratively (adv.), alliterativeness (n.)
• : تعریف: to form or compose (speech or verse) using alliteration.
• use the same phonetic sounds at the beginning of adjoining words
پیشنهاد کاربران
واج آرایی
در فارسی: خیزید و خز آرید که هنگام خزان است
در فارسی: خیزید و خز آرید که هنگام خزان است
کلمات دیگر: