• throughout the night, during the whole night
all night long
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. He racketed about all night long.
[ترجمه ترگمان]او تمام شب را از خواب بیدار کرد
[ترجمه گوگل]او در تمام طول شب به سر می برد
[ترجمه گوگل]او در تمام طول شب به سر می برد
2. While he had the fever,he raved all night long.
[ترجمه ترگمان]در حالی که او تب داشت تمام شب در حال هذیان بود
[ترجمه گوگل]در حالی که تب داشت، تمام شب را به هم ریخت
[ترجمه گوگل]در حالی که تب داشت، تمام شب را به هم ریخت
3. The young girls and boys boogied all night long.
[ترجمه ترگمان]دخترها و پسرها تمام شب را با هم دوست بودند
[ترجمه گوگل]دختران و پسران جوان در تمام طول شب بیدار شدند
[ترجمه گوگل]دختران و پسران جوان در تمام طول شب بیدار شدند
4. We boogied away all night long.
[ترجمه ترگمان]تمام شب را از اینجا دور شدیم
[ترجمه گوگل]ما تمام شب را بیدار کردیم
[ترجمه گوگل]ما تمام شب را بیدار کردیم
5. All night long fireworks soared into the sky.
[ترجمه ترگمان]تمام شب آتش بازی به آسمان پرواز کرد
[ترجمه گوگل]طوفان تمام شب به آسمان پرتاب شد
[ترجمه گوگل]طوفان تمام شب به آسمان پرتاب شد
6. After their victory they were whooping it up all night long.
[ترجمه ترگمان]بعد از پیروزی، تمام شب آن را خراب کردند
[ترجمه گوگل]پس از پیروزی، آنها تمام شب را کتک زدند
[ترجمه گوگل]پس از پیروزی، آنها تمام شب را کتک زدند
7. He was moaning all night long.
[ترجمه ترگمان]تمام شب ناله می کرد
[ترجمه گوگل]او تمام شب را ناله کرد
[ترجمه گوگل]او تمام شب را ناله کرد
8. The mother sat by the sick child all night long.
[ترجمه ترگمان]مادر تمام شب کنار کودک بیمار نشسته بود
[ترجمه گوگل]مادر تمام شب در بیمارستان بستری بود
[ترجمه گوگل]مادر تمام شب در بیمارستان بستری بود
9. We played that record all night long.
[ترجمه ترگمان]ما تمام شب اون ضبط رو اجرا کردیم
[ترجمه گوگل]ما این رکورد را تمام شب پخش کردیم
[ترجمه گوگل]ما این رکورد را تمام شب پخش کردیم
10. He wrestled with his conscience all night long.
[ترجمه ترگمان]تمام شب با وجدان خود کلنجار می رفت
[ترجمه گوگل]او در تمام طول شب با وجدانش مبارزه کرد
[ترجمه گوگل]او در تمام طول شب با وجدانش مبارزه کرد
11. She said that all night long, like a lullaby, sometimes shaking me to keep me from nodding off.
[ترجمه ترگمان]او گفت که تمام شب، مانند یک لالایی، گاهی مرا تکان می دهد تا سرم را تکان دهم
[ترجمه گوگل]او گفت که در تمام طول شب، مانند یک لالایی، گاهی اوقات مرا می ترساند که مرا از تکان دادن من جلوگیری کند
[ترجمه گوگل]او گفت که در تمام طول شب، مانند یک لالایی، گاهی اوقات مرا می ترساند که مرا از تکان دادن من جلوگیری کند
12. It had, whatever way, and all night long for all she knew, to amount to a pretty penny.
[ترجمه ترگمان]به هر حال، به هر حال، تمام شب، تا آن که همه چیز را می دانست، مقدار زیادی پول داشت
[ترجمه گوگل]هر دوی این راهها و تمام شب برای همه او می دانستند که به یک پنی عظیم تبدیل شده اند
[ترجمه گوگل]هر دوی این راهها و تمام شب برای همه او می دانستند که به یک پنی عظیم تبدیل شده اند
13. All night long the thought of his being hand in glove with Harry Martin had lingered at the back of her mind.
[ترجمه ترگمان]تمام شب فکر دست او در دستکش با هری مارتین در پشت سرش درنگ کرده بود
[ترجمه گوگل]در تمام طول شب اندیشه دست بودن او در دست هری مارتین در پشت ذهن او تنگ شده بود
[ترجمه گوگل]در تمام طول شب اندیشه دست بودن او در دست هری مارتین در پشت ذهن او تنگ شده بود
14. I coughed all night long.
[ترجمه ترگمان]تمام شب سرفه کردم
[ترجمه گوگل]من تمام شب را سرفه کردم
[ترجمه گوگل]من تمام شب را سرفه کردم
15. I slept peacefully all night long.
[ترجمه ترگمان]تمام شب را با آرامش خوابیدم
[ترجمه گوگل]من تمام شب صلح آمیز خوابیدم
[ترجمه گوگل]من تمام شب صلح آمیز خوابیدم
کلمات دیگر: