کلمه جو
صفحه اصلی

sunflower


معنی : گل افتاب گردان، گیاه افتاب گرا
معانی دیگر : (گیاه شناسی) آفتابگردان (جنس helianthus از خانواده ی composite)، گل این گیاه

انگلیسی به فارسی

(گیاه‌شناسی) گل افتاب گردان، گیاه افتاب گرا


آفتابگردان، گل افتاب گردان


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: any of several tall plants bearing large, yellow, roughly sun-shaped flowers with edible seeds in the center.

• tall plant with a large yellow-petalled flower that produces edible seeds
a sunflower is a tall plant with large yellow flowers. sunflowers are usually grown for their seeds, which are a source of oil and can be eaten.

مترادف و متضاد

گل افتاب گردان (اسم)
daisy, sunflower, heliotrope, fire opal, girasol, turnsole

گیاه افتاب گرا (اسم)
sunflower

جملات نمونه

1. sunflower oil
روغن گل آفتابگردان

2. sunflower seed
تخمه ی آفتابگردان

3. shelled sunflower seeds
تخمه ی آفتاب گردان مغز کرده

4. Even without the sun, sunflower can still smile.
[ترجمه ترگمان] حتی بدون خورشید، سانفلاور \"هنوزم می تونه لبخند بزنه\"
[ترجمه گوگل]حتی بدون خورشید، آفتابگردان هنوز هم می تواند لبخند بزند

5. I'm just a sunflower, waiting for belong to me only sunshine.
[ترجمه ترگمان]من فقط یه sunflower، منتظرم که فقط نور خورشید باشم
[ترجمه گوگل]من فقط یک گل آفتابگردان هستم، انتظار دارم که تنها در آفتاب به من تعلق داشته باشد

6. He carefully tended his sunflower plants all summer.
[ترجمه ترگمان]تمام تابستان به دقت گل آفتابگردان از گل آفتابگردان درست می کرد
[ترجمه گوگل]او تابستان به دقت از گیاهان آفتابگردان خود تمایل داشت

7. Just like the sunflower proud alive.
[ترجمه ترگمان] درست مثل گل آفتابگردان که زنده به نظر میاد
[ترجمه گوگل]درست مانند آفتابگردان زنده ماندنی است

8. Corn, sunflower and grapeseed oils are all for general cooking and are relatively inexpensive.
[ترجمه ترگمان]ذرت، روغن آفتابگردان و روغن زیتون همه برای پخت وپز عمومی هستند و نسبتا ارزان هستند
[ترجمه گوگل]روغن های ذرت، روغن آفتابگردان و روغن زیتون برای پخت و پز عمومی هستند و نسبتا ارزان هستند

9. Whole food Try eating sunflower seeds instead of using the oil, whole pineapple instead of juice, whole grains rather than flower.
[ترجمه ترگمان]غذاهای طبیعی استفاده از روغن آفتابگردان را به جای استفاده از روغن، تمام آناناس به جای آب میوه، تمام حبوبات به جای گل، امتحان می کنند
[ترجمه گوگل]غذای کامل سعی کنید به جای استفاده از روغن دانه های آفتابگردان، به جای آب، کل دانه به جای گل استفاده کنید

10. Almost level with the last sunflower and she didn't think she could make it.
[ترجمه ترگمان]تقریبا با آخرین گل آفتابگردان درست شده بود و فکر نمی کرد که بتواند آن را درست کند
[ترجمه گوگل]تقریبا سطح با آفتابگردان گذشته و او فکر نکرد که او بتواند آن را بسازد

11. Even the stir-fry my wife sometimes does with sunflower oil is edible.
[ترجمه ترگمان]حتی the که همسرم گاهی اوقات با روغن آفتابگردان انجام می دهد، قابل خوردن است
[ترجمه گوگل]حتی هم بزنید همسر من گاهی اوقات با روغن آفتابگردان خوراکی است

12. In another pan, warm the sunflower oil.
[ترجمه ترگمان]در یک ماهی تابه دیگر روغن آفتابگردان را گرم کنید
[ترجمه گوگل]در یک تابه دیگر، روغن آفتابگردان را گرم کنید

13. Gently cook in hot sunflower oil for 3-4 minutes.
[ترجمه ترگمان]به آرامی در روغن داغ گل آفتابگردان برای ۳ تا ۴ دقیقه بپزید
[ترجمه گوگل]به آرامی در روغن آفتابگردان داغ 3-4 دقیقه بخورید

14. One day she carried a tall moulting sunflower into the Staff Room.
[ترجمه ترگمان]یک روز او یک moulting بلند به داخل اتاق کارکنان حمل کرد
[ترجمه گوگل]یک روز او یک گل آفتابگردان بلند را به اتاق کارخانه برد

اصطلاحات

sunflower seed

تخمه‌ی آفتابگردان


پیشنهاد کاربران

گل آفتاب گردان

گل چرخنده رو به افتاب
گل افتابگردان


افتابگردان


کلمات دیگر: