(در مورد درد) فروکش کردن، تسکین دادن، کم کردن، گساریدن، (در مورد ترس و اندوه) تسلی دادن، کاستن (ترس)، خواباندن، (دستور نواختن موسیقی) به تدریج آهسته تر و بلندتر
allargando
(در مورد درد) فروکش کردن، تسکین دادن، کم کردن، گساریدن، (در مورد ترس و اندوه) تسلی دادن، کاستن (ترس)، خواباندن، (دستور نواختن موسیقی) به تدریج آهسته تر و بلندتر
انگلیسی به فارسی
(دستور نواختن موسیقی) بهتدریج آهستهتر و بلندتر
Allargando
انگلیسی به انگلیسی
صفت و ( adjective, adverb )
• : تعریف: gradually slower and broader, with more weight or power (used as a musical direction).
• gradually getting slower and broader in tempo (music)
کلمات دیگر: