کلمه جو
صفحه اصلی

all and sundry


همه کس، مرد و زن و پیر و جوان

انگلیسی به انگلیسی

• one and all; everyone; each person

جملات نمونه

1. She invited all and sundry to her party.
[ترجمه ترگمان]همه آن ها را به مهمانی دعوت کرد
[ترجمه گوگل]او همه را دعوت کرد و به حزبش متکی بود

2. The club is open to all and sundry.
[ترجمه ترگمان]کلوپ در حال باز شدن است
[ترجمه گوگل]باشگاه برای همه و همه چیز باز است

3. I don't want all and sundry knowing about our problems.
[ترجمه ترگمان]من نمی خوام همه و بقیه در مورد مشکلات ما بدونن
[ترجمه گوگل]من نمی خواهم همه چیز و همه چیز را در مورد مسائل ما دانست

4. He was well known to all and sundry.
[ترجمه ترگمان]همه چیز را به خوبی می دانست
[ترجمه گوگل]او به خوبی و همه چیز شناخته شده بود

5. She was known to all and sundry as Bella.
[ترجمه ترگمان]او همه چیز را به عنوان بلا می شناخت
[ترجمه گوگل]او برای همه شناخته شده بود و به عنوان بلا شناخته شده بود

6. He was up and about and shouting at all and sundry.
[ترجمه ترگمان]او بلند شده بود و سر و صدا می کرد
[ترجمه گوگل]او بالا و پایین بود و فریاد می زد

7. Her sister told her mother, who then told all and sundry.
[ترجمه ترگمان]خواهرش به مادرش که در آن موقع همه چیز را برای مادرش تعریف کرده بود، تعریف کرد
[ترجمه گوگل]خواهر او به مادرش گفت که پس از آن به همه و همه چیز گفت

8. He was, of course, revered by all and sundry in the hutted West Camp, Cranwell.
[ترجمه ترگمان]البته او مورد احترام همگان بود و در کمپ غربی hutted، Cranwell مورد احترام بود
[ترجمه گوگل]مطمئنا، او توسط همه و همه در کمپ غربی پناهگاه کرانول احترام می گذاشت

9. Rex spied out Sam Maggott hollering at all and sundry and making good use of his over-sized red gingham handkerchief.
[ترجمه ترگمان]رکس at در حال مراقبت از سام Maggott و با آن دستمال چیت سرخی که در دست داشت به خوبی از او استفاده کرد
[ترجمه گوگل]رکس با استفاده از دستمال کاغذی قرمز جینگهام خود را به اندازه کافی سمگگوت را به طرز شگفت انگیزی سوق داد

10. He throws his largesse to all and sundry.
[ترجمه ترگمان]He را به همه و sundry می رساند
[ترجمه گوگل]او همه چیز را به همه و همه چیز می اندازد

11. I made tea for all and sundry at the office.
[ترجمه ترگمان]برای همه آن ها چای درست کردم و در دفتر کار کردم
[ترجمه گوگل]من چای را برای همه و همه چیز در دفترم ساختم

12. Over the last all and sundry has about group and domestic refinancing home mortgage.
[ترجمه ترگمان]طی این چند سال گذشته، انواع مختلفی از وام مسکن و مسکن در خانه وجود دارد
[ترجمه گوگل]در طول آخرین همه و همه چیز در مورد گروه و داخلی refinancing خانه وام مسکن

13. He invited all and sundry to celebrate his 20 th birthday.
[ترجمه ترگمان]او همه را دعوت کرده بود تا بیست سالگیش را جشن بگیرد
[ترجمه گوگل]او همه و همه را دعوت کرد تا روز تولد 20 سالگی خود را جشن بگیرد

14. About myPhotoEdit The image editor for all and sundry.
[ترجمه ترگمان]درباره myPhotoEdit، ویرایشگر تصویر برای همه و sundry مختلف
[ترجمه گوگل]درباره myPhotoEdit ویرایشگر تصویر برای همه و غیره


کلمات دیگر: