کلمه جو
صفحه اصلی

bilateralism

انگلیسی به فارسی

دوگانگی


انگلیسی به انگلیسی

• two-sidedness

جملات نمونه

1. For a number of reasons bilateralism is no longer appropriate as the paradigm model for the regulation of activities in the international arena.
[ترجمه ترگمان]برای چند دلیل bilateralism دیگر به عنوان مدل پارادایم برای تنظیم فعالیت ها در عرصه بین المللی مناسب نیست
[ترجمه گوگل]به دلایلی به نظر می رسد دوجانبه سازی به عنوان الگوی پارادایم تنظیم فعالیت در عرصه بین المللی مناسب نیست

2. So, what form should such bilateralism take today?
[ترجمه ترگمان]بنابراین، چه شکلی باید امروز صورت بگیرد؟
[ترجمه گوگل]بنابراین، چه نوع چنین دوجانبه سازی امروز باید باشد؟

3. The bilateralism is a theory that two countries (or regions) take part in and work out problems by negotiation.
[ترجمه ترگمان]bilateralism نظریه ای است که دو کشور (یا مناطق)در آن شرکت می کنند و با مذاکره مشکلات را حل می کنند
[ترجمه گوگل]دوجانبه سازی یک نظریه است که دو کشور (یا مناطق) با مذاکره مشارکت می کنند و مشکلات را حل می کنند

4. It is this kind of muscular bilateralism which I believe points the way forward for climate negotiations and, ultimately, for an international agreement on emissions reductions.
[ترجمه ترگمان]این نوعی of عضلانی است که من بر آن اعتقاد دارم راه را به سمت جلو برای مذاکرات آب و هوا و در نهایت منجر به یک توافق بین المللی درباره کاهش انتشار گازهای گلخانه ای می شود
[ترجمه گوگل]این نوع دوگانگی عضلانی است که به اعتقاد من، راه پیش رو برای مذاکرات آب و هوایی است و در نهایت برای توافق بین المللی در مورد کاهش انتشار گازهای گلخانه ای

5. For advocates of the new bilateralism, such deep Franco-British co-operation, which was originally conceived as a way to make shrinking national defence budgets go further, is a big prize.
[ترجمه ترگمان]برای طرفداران of جدید، چنین هم کاری deep - انگلیسی، که در اصل به عنوان راهی برای کاهش بودجه های دفاعی ملی مطرح شده بود، یک جایزه بزرگ است
[ترجمه گوگل]برای طرفداران دوجانبه جدید، این همکاری عمیق فرانکو و بریتانیا که ابتدا به عنوان راهی برای کاهش بودجه های ملی در نظر گرفته شده، بیشتر شده است، یک جایزه بزرگ است

6. A general right of accession would have created a major inroad into the continuing bilateralism of even multilateral treaties.
[ترجمه ترگمان]حق کلی جلوس بر تخت سلطنت، یورش بزرگی به the ادامه دار حتی معاهدات چند جانبه، به وجود می آورد
[ترجمه گوگل]یک حق عمومی برای پیوستن به یک دوجنسگرایانه ادامه حتی معاهدات چندجانبه را در سرتاسر جهان ایجاد خواهد کرد

7. The rule protected States from intervention by other States in their external affairs and maintained the inherent bilateralism of international law.
[ترجمه ترگمان]این قانون کشورها را از دخالت کشورهای دیگر در امور خارجی خود محافظت می کرد و قانون اساسی حقوق بین الملل را حفظ می کرد
[ترجمه گوگل]این حکومت ایالات متحده را از دخالت دولت های دیگر در امور خارجی اش محافظت می کرد و دوجانبه بودن حقوق بین الملل را به وجود می آورد

8. Firstly, the PRC can easily operate "Shanghai Five" because of the characteristics of incrementalism, bilateralism, and major power relations that "Shanghai Five" implies.
[ترجمه ترگمان]اول اینکه، جمهوری خلق چین به دلیل ویژگی های of، bilateralism، و روابط قدرت اصلی که \"شانگهای پنج\" به آن اشاره دارد، به راحتی می تواند \"شانگهای پنج\" را اجرا کند
[ترجمه گوگل]در ابتدا، چین به راحتی می تواند 'شانگهای پنج' را به دلیل ویژگی های افزایشی، دوجنسگرایی و روابط قدرت بزرگ که 'شانگهای پنج' می گوید، به کار گیرد

9. Nor need we here examine the effect of import quotas, exchange controls, bilateralism and other means of reducing, diverting or preventing international trade.
[ترجمه ترگمان]نیازی نیست که ما در اینجا تاثیر سهمیه های واردات، کنترل تبادل، bilateralism ها و راه های دیگر کاهش، منحرف کردن و جلوگیری از تجارت بین المللی را بررسی کنیم
[ترجمه گوگل]همچنین نیازی نیست که ما در اینجا بررسی تاثیر سهمیه واردات، کنترل ارز، دوجانبه سازی و سایر ابزارهای کاهش، هدایت یا جلوگیری از تجارت بین المللی را مورد بررسی قرار دهیم

10. Other countries, and the EU, should actively encourage US-Chinese bilateralism as far as energy is concerned.
[ترجمه ترگمان]کشورهای دیگر و اتحادیه اروپا، تا جایی که به انرژی مربوط می شود، باید فعالانه bilateralism آمریکایی - چینی را تشویق کنند
[ترجمه گوگل]کشورهای دیگر و اتحادیه اروپا باید به طور فعال از دوجانبه سازی ایالات متحده و چین تا آنجا که انرژی دارد، تشویق کند


کلمات دیگر: