کلمه جو
صفحه اصلی

go before

انگلیسی به فارسی

از قبل وجود داشتن


مترادف و متضاد

To exist or happen in an earlier time


پیشنهاد کاربران

until=
تا

آنچه که قبلا رخ داده است

پیش رو

بستگی به متن دارد . . در جایی چیزی که در قبل اتفاق افتاد . . . مثلا we owe a great deal of debt to those who went before خیلی مدیون و بده کار یم به افرادی که قبلا بودند . . . . در جایی هم مثلا the case will go before the court . پروند قبلا از ارجاع به دادگاه روش برسی خواهد شد


کلمات دیگر: