کلمه جو
صفحه اصلی

all along the line


1- همه جا، هرجا 2- درهر مرحله (از رویدادها)، درامتدادهمه خط، در همه جا کامیاب

انگلیسی به انگلیسی

• all the way, the entire time

جملات نمونه

1. The enemy is surrendering all along the line.
[ترجمه ترگمان]دشمن در حال تسلیم شدن در امتداد خط است
[ترجمه گوگل]دشمن تمام خطوط را تسخیر می کند

2. I've trusted you all along the line and now you've let me down.
[ترجمه ترگمان]تو تمام طول راه به تو اعتماد کردم و حالا تو منو ناامید کردی
[ترجمه گوگل]من شما را در طول خط اعتماد کردم و اکنون به من اجازه داده اید

3. The project's been plagued with financial problems all along the line.
[ترجمه ترگمان]این پروژه در تمام طول خط دچار مشکلات مالی شده بود
[ترجمه گوگل]این پروژه در طول خط مشکالت مالی رخ داده است

4. He's been opposing me all along the line.
[ترجمه ترگمان]او در طول صف مخالف من بوده
[ترجمه گوگل]او در طول خط مبارزه با من است

5. And on housing estates all along the line, residents came out to watch the strange scene.
[ترجمه ترگمان]و در املاک مسکونی در امتداد این خط، ساکنان برای تماشای صحنه عجیب بیرون آمدند
[ترجمه گوگل]و در محل های مسکونی در طول خط، ساکنان خارج شدند تا صحنه عجیب را تماشا کنند

6. The enemy troops were put to rout all along the line.
[ترجمه ترگمان]نیروهای دشمن در طول صف ازدحام کرده بودند
[ترجمه گوگل]سربازان دشمن در سراسر خط قرار گرفتند

7. The mailman was greeted with smiles all along the line.
[ترجمه ترگمان]پستچی در تمام طول صف با لبخند به او سلام و تعارف می کرد
[ترجمه گوگل]mailman با لبخند در سراسر خط آورده شد

8. They attacked all along the line and gave the enemy no breathing spell.
[ترجمه ترگمان]ان ها در طول صف حمله کردند و به دشمن هیچ افسون تنفس ندادند
[ترجمه گوگل]آنها در تمام طول خط حمله کردند و دشمن را طلسم نمی کردند

9. The enemy was put to rout all along the line.
[ترجمه ترگمان]دشمن در طول صف به هزیمت داده شد
[ترجمه گوگل]دشمن در سراسر خط قرار گرفت


کلمات دیگر: