کلمه جو
صفحه اصلی

sunder


معنی : جدا کردن، بریدن
معانی دیگر : پاره کردن، دریدن، گسستن، در اصطلاح شاعرانه جدا کردن

انگلیسی به فارسی

(در اصطلاح شاعرانه) جدا کردن، بریدن


سوزش، جدا کردن، بریدن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: sunders, sundering, sundered
• : تعریف: to tear, force, or break apart; divide.
مشابه: bust, tear

- One blow from the sledgehammer sundered the rock.
[ترجمه ترگمان] یک ضربه از پتک جدا شده از سنگ جدا می شود
[ترجمه گوگل] یک ضربه از چکش سنگ را سد کرد
فعل ناگذر ( intransitive verb )
مشتقات: sunderable (adj.)
• : تعریف: to become broken into pieces.
مشابه: shatter

• separation, division, severance
divide, break apart, sever, separate; be severed, be divided

مترادف و متضاد

جدا کردن (فعل)
chop, cut off, disconnect, intercept, rupture, analyze, choose, part, divide, dispart, amputate, separate, unzip, detach, segregate, try, calve, select, rive, cleave, unlink, pick out, sequester, insulate, dissociate, disassociate, individuate, disunite, draw off, enisle, excide, exscind, lixiviate, uncouple, prescind, seclude, sequestrate, sever, sunder, untwist

بریدن (فعل)
chop, truncate, dock, cut off, cut, intercept, carve, rift, slice, flick, amputate, sliver, cut back, haggle, knife, shred, gash, engrave, whittle, incise, shear, mangle, raze, hack, exsect, hew, lancinate, resect, scarp, sever, skive, stump, sunder

separate, sever


Synonyms: break, break apart, break off, come apart, cut in two, detach, disconnect, disjoin, divide, part, rend, slice, split, split up, uncouple, undo, wedge apart


جملات نمونه

1. in sunder
تکه تکه،پاره پاره،به صورت قطعات مجزا

2. The city is being sundered by racial tension.
[ترجمه ترگمان]این شهر براثر تنش های نژادی از هم جدا شده است
[ترجمه گوگل]این شهر با تنش نژادی روبرو است

3. I don't want to sunder us.
[ترجمه ترگمان]من نمی خواهم به ما کمک کند
[ترجمه گوگل]من نمی خواهم ما را بسوزانیم

4. These two points are related and cannot be sundered.
[ترجمه ترگمان]این دو نقطه به هم مرتبط هستند و نمی توانند از هم جدا شوند
[ترجمه گوگل]این دو نکته مرتبط هستند و نمیتوانند آن را از بین ببرند

5. Lightning tore the tree in sunder.
[ترجمه ترگمان]رعد و برق درخت را شکافت
[ترجمه گوگل]رعد و برق درخت درختان را خرد می کند

6. Now, Venusruled Libra has been sundered from Virgo, whose lord is androgynous Mercury.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، طالع ماهیانه برج میزان از برج سنبله جدا شده است که در آن سرورم androgynous عطارد قرار دارد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، Libra Venusruled شده است از Virgo، که پروردگارش Mercury آندروژنی است، سوزانده شده است

7. Balmy, near-equatorial currents from Panthalassa rushed between the sundered continents along the newly formed Tethyan Seaway.
[ترجمه ترگمان]balmy، نزدیک - استوایی از Panthalassa میان قاره های جدا شده در امتداد the که بتازگی شکل گرفته اند، عبور کردند
[ترجمه گوگل]جریانهای نزدیک به استواوری از پانتالالاسا، بین قارههای سرسبز در امتداد رودخانه تیتیان، تازه وارد تشکیل شده است

8. War and the reality of her marriage had sundered all obligation to her parents' expectations.
[ترجمه ترگمان]جنگ و واقعیت ازدواجش با انتظارات والدینش از هم جدا شده بود
[ترجمه گوگل]جنگ و واقعیت ازدواج او، تمام وظایف خود را به انتظارات والدین خود بست

9. During his twenties his father and he were sundered by religion.
[ترجمه ترگمان]در طی بیست سالگی، براثر دین از هم جدا شد
[ترجمه گوگل]در طول دوازده سالگی پدرش و او توسط دین سواد داشتند

10. Is there any reason at all to use Sunder Armor when you have Devastate?
[ترجمه ترگمان]آیا دلیلی وجود داره که از زره \"Sunder\" استفاده کنی وقتی که \"devastate\" داری؟
[ترجمه گوگل]آیا دلیلی برای استفاده از Sunder Armor وجود دارد؟

11. There is a snake; cut it in sunder.
[ترجمه ترگمان]یک مار است، آن را در sunder ببر
[ترجمه گوگل]یک مار وجود دارد؛ قطع آن را در حالت خفیف

12. In what ways is Devastate better than Sunder Armor?
[ترجمه ترگمان]به چه طریقی بهتر از Sunder آرمور؟
[ترجمه گوگل]به چه شیوه ای بهتر از زره پوش ساندر است؟

13. Will you sunder nitrogen from air?
[ترجمه ترگمان]آیا شما نیتروژن را از هوا می گیرید؟
[ترجمه گوگل]آیا نیتروژن را از هوا می گیرید؟

14. Time and distance often sunder friends.
[ترجمه ترگمان]زمان و فاصله اغلب با هم دوست می شوند
[ترجمه گوگل]زمان و فاصله اغلب دوستان را دوست دارند

اصطلاحات

in sunder

تکه‌تکه، پاره‌پاره، به‌صورت قطعات مجزا



کلمات دیگر: