به طور کامل رشد کرده
fully grown
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• fully-grown means the same as full-grown.
جملات نمونه
1. The bear was a fully grown adult.
[ترجمه ترگمان]خرس یک آدم بزرگ کامل بود
[ترجمه گوگل]خرس بالغ به طور کامل رشد کرد
[ترجمه گوگل]خرس بالغ به طور کامل رشد کرد
2. It is the largest living bird - a fully grown male weighing 140 kilograms and reaching 5 metres in height.
[ترجمه ترگمان]این پرنده بزرگ ترین پرنده زنده با وزن ۱۴۰ کیلوگرم و رسیدن به ۵ متر ارتفاع است
[ترجمه گوگل]این بزرگترین پرنده زندگی است - یک مرد کاملا رشد کرده وزن 140 کیلوگرم و رسیدن به 5 متر در ارتفاع
[ترجمه گوگل]این بزرگترین پرنده زندگی است - یک مرد کاملا رشد کرده وزن 140 کیلوگرم و رسیدن به 5 متر در ارتفاع
3. Elsewhere fully grown trees were uprooted, and were found laid out in the direction of the blast.
[ترجمه ترگمان]در جای دیگر، درختان کاملا رشد یافته ریشه کن شدند و در جهت انفجار به خاک سپرده شدند
[ترجمه گوگل]درختان دیگر به طور کامل رشد کردند و در مسیر انفجار قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]درختان دیگر به طور کامل رشد کردند و در مسیر انفجار قرار گرفتند
4. This fish feeds readily on larval Artemia, but fully grown adults are too large.
[ترجمه ترگمان]این ماهی ها به راحتی در artemia های لاروی تغذیه می کنند، اما بزرگسالان کاملا بالغ خیلی بزرگ هستند
[ترجمه گوگل]این ماهی به راحتی بر روی آرتمیا لارو تغذیه می کند، اما بزرگسالان به طور کامل رشد می کنند بیش از حد بزرگ است
[ترجمه گوگل]این ماهی به راحتی بر روی آرتمیا لارو تغذیه می کند، اما بزرگسالان به طور کامل رشد می کنند بیش از حد بزرگ است
5. When the caterpillar is fully grown it usually hangs upside down from a leaf or plant stem, and begins to pupate.
[ترجمه ترگمان]زمانی که کرم به طور کامل رشد می کند، معمولا از ساقه یا ساقه گیاه وارونه آویزان می شود و شروع به pupate می کند
[ترجمه گوگل]هنگامی که کوتوله به طور کامل رشد می کند، معمولا از یک برگ یا ساقه گیاه عقب می ماند و شروع به خرد شدن می کند
[ترجمه گوگل]هنگامی که کوتوله به طور کامل رشد می کند، معمولا از یک برگ یا ساقه گیاه عقب می ماند و شروع به خرد شدن می کند
6. The jaw does not become fully grown until the horse is between five and eight years old.
[ترجمه ترگمان]فک تا زمانی که اسب بین ۵ تا ۸ سال سن دارد کاملا رشد نمی کند
[ترجمه گوگل]فک به طور کامل رشد نمی کند تا زمانی که اسب بین پنج تا هشت ساله باشد
[ترجمه گوگل]فک به طور کامل رشد نمی کند تا زمانی که اسب بین پنج تا هشت ساله باشد
7. By this time Dawn was fully grown.
[ترجمه ترگمان]در این زمان، سپیده دمید
[ترجمه گوگل]تا این زمان سحر کاملا رشد کرد
[ترجمه گوگل]تا این زمان سحر کاملا رشد کرد
8. I would like to put a fully grown male in with her.
[ترجمه ترگمان]من دوست دارم یه مرد کاملا بالغ رو باه اش جور کنم
[ترجمه گوگل]من می خواهم یک مرد کاملا رشد کرده با او داشته باشم
[ترجمه گوگل]من می خواهم یک مرد کاملا رشد کرده با او داشته باشم
9. A fully grown woman, the muscles on her arms and legs as thick and obvious as a man's.
[ترجمه ترگمان]یک زن کاملا بالغ، ماهیچه دست و پایش به اندازه یک مرد بالغ و واضح است
[ترجمه گوگل]یک زن کاملا رشد کرده، عضلات بر روی دستها و پاهای خود ضخیم و واضح است به عنوان یک مرد
[ترجمه گوگل]یک زن کاملا رشد کرده، عضلات بر روی دستها و پاهای خود ضخیم و واضح است به عنوان یک مرد
10. Wont it be strange when all fully grown.
[ترجمه ترگمان]حتی وقتی که کاملا بزرگ بشود برایش عجیب و غریب به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]آیا عجیب است وقتی که همه به طور کامل رشد کرد
[ترجمه گوگل]آیا عجیب است وقتی که همه به طور کامل رشد کرد
11. Snuggling up to a fully grown male lion seems foolish enough. To then climb on its back is surely suicide.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد شیر نر کاملا بالغ به نظر می رسد و بعد از آن بالا برود مطمئنا خودکشی خواهد بود
[ترجمه گوگل]دروغ گفتن به یک شیر کاملا مردانه به اندازه کافی احمقانه به نظر می رسد پس از آن صعود بر روی پشت خود قطعا خودکشی است
[ترجمه گوگل]دروغ گفتن به یک شیر کاملا مردانه به اندازه کافی احمقانه به نظر می رسد پس از آن صعود بر روی پشت خود قطعا خودکشی است
12. The years passed and the young eagle became fully grown.
[ترجمه ترگمان]سال ها گذشت و عقاب جوان به طور کامل رشد کرد
[ترجمه گوگل]سالها گذشت و عقاب جوان کاملا رشد کرد
[ترجمه گوگل]سالها گذشت و عقاب جوان کاملا رشد کرد
13. When the baby bird is fully grown, the egg shell breaks and the baby bird come out of the egg shell.
[ترجمه ترگمان]وقتی که پرنده به طور کامل رشد می کند، پوسته تخم مرغ می شکند و پرنده نوزاد از پوسته تخم مرغ بیرون می آید
[ترجمه گوگل]هنگامی که پرنده کودک به طور کامل رشد می کند، پوسته تخم مرغ شکسته می شود و پرنده کودک از پوسته تخم مرغ خارج می شود
[ترجمه گوگل]هنگامی که پرنده کودک به طور کامل رشد می کند، پوسته تخم مرغ شکسته می شود و پرنده کودک از پوسته تخم مرغ خارج می شود
14. This parrot was fully grown with a bad attitude and worse vocabulary.
[ترجمه ترگمان]این طوطی با کلمات زشت و زشت خود کام لا رشد کرده بود
[ترجمه گوگل]این طوطی به طور کامل با نگرش بد و واژگان بدتر رشد کرد
[ترجمه گوگل]این طوطی به طور کامل با نگرش بد و واژگان بدتر رشد کرد
پیشنهاد کاربران
به معنای بالغ در علوم دامی
رشد یافته ، کامل شده
بالغ، کامل، کاملا رشدکرده، دارای رشد کامل
کلمات دیگر: