از روى اعتقاد
credibly
از روى اعتقاد
انگلیسی به فارسی
معتبر
انگلیسی به انگلیسی
• believably, plausibly, conceivably
جملات نمونه
1. We can credibly describe the band's latest album as their best yet.
[ترجمه ترگمان]ما به شدت می توانیم آخرین آلبوم گروه را به بهترین شکل توصیف کنیم
[ترجمه گوگل]ما معتبر می توانیم آخرین آلبوم گروه را به عنوان بهترین آنها معرفی کنیم
[ترجمه گوگل]ما معتبر می توانیم آخرین آلبوم گروه را به عنوان بهترین آنها معرفی کنیم
2. Not even Jack Kemp could credibly explain how the Dole plan would work without tapping entitlements like Medicare or busting the budget.
[ترجمه ترگمان]حتی جک کمپ نمی تواند به طور قابل قبولی توضیح دهد که چگونه برنامه دول بدون استفاده از مزایایی مانند درمان یا تخریب بودجه کار خواهد کرد
[ترجمه گوگل]حتی جک کمپ نمیتوانست به طور قابل اعتماد توضیح دهد که چگونه برنامه داول بدون استفاده از حقوق مانند Medicare یا جابجایی بودجه کار می کند
[ترجمه گوگل]حتی جک کمپ نمیتوانست به طور قابل اعتماد توضیح دهد که چگونه برنامه داول بدون استفاده از حقوق مانند Medicare یا جابجایی بودجه کار می کند
3. The credibly guarantee that makes the medical resource integrate success would include scientific demonstration, powerful policy and effective ladder of management.
[ترجمه ترگمان]تضمین اعتبار که باعث می شود منبع پزشکی موفقیت آمیز باشد شامل تظاهرات علمی، سیاست قدرتمند و نردبان موثر مدیریت می شود
[ترجمه گوگل]تضمین معتبر که باعث ایجاد موفقیت آمیز منابع پزشکی می شود شامل تظاهرات علمی، سیاست قدرتمند و نردبان موثر مدیریت می باشد
[ترجمه گوگل]تضمین معتبر که باعث ایجاد موفقیت آمیز منابع پزشکی می شود شامل تظاهرات علمی، سیاست قدرتمند و نردبان موثر مدیریت می باشد
4. Saddam Hussein has not credibly explained these activities.
[ترجمه ترگمان]صدام حسین به شدت این فعالیت ها را توضیح نداده است
[ترجمه گوگل]صدام حسین این فعالیت ها را به درستی توضیح نداده است
[ترجمه گوگل]صدام حسین این فعالیت ها را به درستی توضیح نداده است
5. This week America can claim more credibly than any other western country to have at last become politically colour-blind.
[ترجمه ترگمان]این هفته آمریکا می تواند بیش از هر کشور غربی دیگری ادعا کند که سرانجام از لحاظ سیاسی نابینا شده اند
[ترجمه گوگل]این هفته آمریکا می تواند اعتبار بیشتری نسبت به هر کشوری دیگر غربی داشته باشد تا در نهایت به لحاظ سیاسی رنگین باشد
[ترجمه گوگل]این هفته آمریکا می تواند اعتبار بیشتری نسبت به هر کشوری دیگر غربی داشته باشد تا در نهایت به لحاظ سیاسی رنگین باشد
6. We credibly promise an expansionary monetary policy that will persist for years into the future.
[ترجمه ترگمان]ما از روی اعتقاد به یک سیاست مالی مشترک که سال ها در آینده باقی خواهد ماند، قول می دهیم
[ترجمه گوگل]ما اعتقاد داریم سیاست پولی انبساطی که سالها به آینده ادامه خواهد یافت وعده داده می شود
[ترجمه گوگل]ما اعتقاد داریم سیاست پولی انبساطی که سالها به آینده ادامه خواهد یافت وعده داده می شود
7. There is zero plan to lift growth, credibly close the savings and capital deficit, or deliver much-needed assistance to low- and middle-income New Zealand.
[ترجمه ترگمان]برنامه صفر برای بلند کردن رشد، اعتبار مالی، پس انداز و کمبود سرمایه، یا ارائه کمک مورد نیاز به نیوزیلند و درآمد متوسط وجود دارد
[ترجمه گوگل]برنامه صفر برای افزایش رشد وجود دارد، به طور قابل توجهی پس انداز و کسری بودجه را نزدیک می کند یا کمک های بسیار لازم برای نیوزیلند با درآمد پایین و متوسط را فراهم می کند
[ترجمه گوگل]برنامه صفر برای افزایش رشد وجود دارد، به طور قابل توجهی پس انداز و کسری بودجه را نزدیک می کند یا کمک های بسیار لازم برای نیوزیلند با درآمد پایین و متوسط را فراهم می کند
8. The safety information of vessels cannot be reported credibly to the shore station in time, which makes the so call assistance SAR difficult to be realized.
[ترجمه ترگمان]اطلاعات ایمنی کشتی ها را نمی توان به طور قابل استناد به ایستگاه ساحلی در زمان گزارش کرد، که این امر باعث می شود SAR به مشکل تبدیل شود
[ترجمه گوگل]اطلاعات ایمنی کشتی ها را نمی توان به طور قابل اعتماد به ایستگاه ساحلی در زمان گزارش کرد، که باعث می شود که کمک های فراوانی به SAR دشوار شود
[ترجمه گوگل]اطلاعات ایمنی کشتی ها را نمی توان به طور قابل اعتماد به ایستگاه ساحلی در زمان گزارش کرد، که باعث می شود که کمک های فراوانی به SAR دشوار شود
9. Relinquishing control allows you to credibly claim that you cannot increase wages.
[ترجمه ترگمان]کنترل Relinquishing به شما این امکان را می دهد که به شدت ادعا کنید که نمی توانید دستمزدها را افزایش دهید
[ترجمه گوگل]کنترل از دست رفته اجازه می دهد تا به طور معتبر ادعا کنید که نمیتوانید دستمزد را افزایش دهید
[ترجمه گوگل]کنترل از دست رفته اجازه می دهد تا به طور معتبر ادعا کنید که نمیتوانید دستمزد را افزایش دهید
10. An effective management software ensures network to run credibly.
[ترجمه ترگمان]یک نرم افزار مدیریت موثر، شبکه را تضمین می کند تا به طور قابل قبولی اجرا شود
[ترجمه گوگل]یک نرم افزار مدیریت موثر، شبکه را به طور قابل اعتماد اجرا می کند
[ترجمه گوگل]یک نرم افزار مدیریت موثر، شبکه را به طور قابل اعتماد اجرا می کند
11. He was the only figure who could credibly run the country.
[ترجمه ترگمان]او تنها کسی بود که می توانست این کشور را اداره کند
[ترجمه گوگل]او تنها کسی بود که می توانست کشور را به درستی اجرا کند
[ترجمه گوگل]او تنها کسی بود که می توانست کشور را به درستی اجرا کند
12. Ministers can equally credibly claim that the opposition is to blame.
[ترجمه ترگمان]وزرا می توانند به طور مساوی ادعا کنند که مخالفان مقصر هستند
[ترجمه گوگل]وزیران می توانند به همان اندازه معتبر ادعا کنند که مخالفان سرزنش می کنند
[ترجمه گوگل]وزیران می توانند به همان اندازه معتبر ادعا کنند که مخالفان سرزنش می کنند
13. I am credibly informed that.
[ترجمه ترگمان]من به شدت به این موضوع اطلاع دارم
[ترجمه گوگل]من به طور قابل اعتماد این را مطلع می کنم
[ترجمه گوگل]من به طور قابل اعتماد این را مطلع می کنم
14. The family in the television programme could not be credibly compared with a real one.
[ترجمه ترگمان]خانواده در برنامه تلویزیونی نمی تواند به طور قابل قبولی در مقایسه با یک خانواده واقعی باشد
[ترجمه گوگل]خانواده در برنامه تلویزیونی قابل اعتماد نیست در مقایسه با یک واقعی
[ترجمه گوگل]خانواده در برنامه تلویزیونی قابل اعتماد نیست در مقایسه با یک واقعی
پیشنهاد کاربران
به طور قابل قبول، به طور قابل باوری، به صورت متقاعدکننده، به طرز مجاب کننده، به شکل قانع کننده ای
کلمات دیگر: