وابسته به تجانس آوایی آغازین واژه ها، دارای تجانس خطی
alliterative
وابسته به تجانس آوایی آغازین واژه ها، دارای تجانس خطی
انگلیسی به فارسی
وابسته به تجانس آوایی آغازین واژهها، دارای تجانس خطی
انگلیسی به انگلیسی
• of alliteration, characterized by similar phonetic sounds at the beginning of adjoining words
جملات نمونه
1. They must each compose a poem in strict alliterative metre.
[ترجمه ترگمان]آن ها باید هر کدام یک شعر را در alliterative متری ترکیب بندی کنند
[ترجمه گوگل]هر کدام از آنها باید یک شعر را در یک مترجم متداول متمایز کند
[ترجمه گوگل]هر کدام از آنها باید یک شعر را در یک مترجم متداول متمایز کند
2. Neutral, euphemistic, alliterative, you distanced yourself from the idea of neighbours killing each other.
[ترجمه ترگمان]Neutral، euphemistic، alliterative، شما خودتان را از ایده کشتن یکدیگر دور کردید
[ترجمه گوگل]خنثی، عصب شناختی، همه جانبه، شما خود را از این ایده از همسایگان که یکدیگر را می کشند دور می کنند
[ترجمه گوگل]خنثی، عصب شناختی، همه جانبه، شما خود را از این ایده از همسایگان که یکدیگر را می کشند دور می کنند
3. He described the claim in alliterative fashion as a composite of fantasy, fallacy and fiction.
[ترجمه ترگمان]او این ادعا را در مد alliterative به عنوان ترکیبی از خیال پردازی، مغالطه و افسانه توصیف کرد
[ترجمه گوگل]او این ادعا را به صورت ناپایدار توصیف کرد، به عنوان ترکیبی از فانتزی، اشتباه و داستان
[ترجمه گوگل]او این ادعا را به صورت ناپایدار توصیف کرد، به عنوان ترکیبی از فانتزی، اشتباه و داستان
4. He knew he wanted the names to be alliterative, much like Luke and Leia.
[ترجمه ترگمان]اون می دونست که اون اسم رو می خواد مثل لوک و لیا
[ترجمه گوگل]او می دانست که می خواهد نام ها را به عنوان سرزنده، بسیار شبیه لوک و لیا باشد
[ترجمه گوگل]او می دانست که می خواهد نام ها را به عنوان سرزنده، بسیار شبیه لوک و لیا باشد
5. The most accessible (and alliterative) source of finer-grained parallelism in mainstream server applications is sorting, searching, selection, and summarizing of data sets.
[ترجمه ترگمان]The accessible (و alliterative)source grained finer در کاربردهای اصلی سرور، مرتب سازی، جستجو، انتخاب و خلاصه کردن مجموعه داده ها است
[ترجمه گوگل]منبع قابل دسترس ترین (و همه جانبه) منبع موازی دقیق تر در برنامه های کاربردی اصلی سرور، مرتب سازی، جستجو، انتخاب و خلاصه مجموعه داده ها است
[ترجمه گوگل]منبع قابل دسترس ترین (و همه جانبه) منبع موازی دقیق تر در برنامه های کاربردی اصلی سرور، مرتب سازی، جستجو، انتخاب و خلاصه مجموعه داده ها است
6. But their law picked up the alliterative and rhythmical fashions of the day, and the earliest forms of language mixture arose.
[ترجمه ترگمان]اما قانون آن ها سبک alliterative و rhythmical روز را به خود گرفت و نخستین شکل های ترکیب زبان به وجود آمد
[ترجمه گوگل]اما قانون آنها سبک های فراگیر و ریتمیک روز را فرا گرفت و اولین فرم های مخلوط زبان را بوجود آورد
[ترجمه گوگل]اما قانون آنها سبک های فراگیر و ریتمیک روز را فرا گرفت و اولین فرم های مخلوط زبان را بوجود آورد
7. After a VERY long, very alliterative introduction, it is my very great pleasure to meet you, and you may call me V.
[ترجمه ترگمان]بعد از یک مقدمه بسیار طولانی، خیلی خوشحالم که شما را ملاقات کردم، و شما می توانید مرا V صدا کنید
[ترجمه گوگل]پس از معرفی بسیار طولانی، بسیار انتزاعی، لذت بردن از شما بسیار عالی است، و شما ممکن است من را به نام V
[ترجمه گوگل]پس از معرفی بسیار طولانی، بسیار انتزاعی، لذت بردن از شما بسیار عالی است، و شما ممکن است من را به نام V
8. Her campaign slogan, "a president for the people", was pleasantly alliterative but empty.
[ترجمه ترگمان]شعار کمپین او، \"رئیس جمهور برای مردم\"، خوشایند بود اما خالی بود
[ترجمه گوگل]شعار مبارزات انتخاباتی او، 'رئیس جمهور برای مردم'، خوشایند کمکی بود اما خالی بود
[ترجمه گوگل]شعار مبارزات انتخاباتی او، 'رئیس جمهور برای مردم'، خوشایند کمکی بود اما خالی بود
9. The bank's definition of extreme poverty is stark, simple and even alliterative.
[ترجمه ترگمان]تعریف بانک از فقر مطلق ساده، ساده و یکنواخت است
[ترجمه گوگل]تعریف بانک از فقر شدید کاملا، ساده و حتی همه جانبه است
[ترجمه گوگل]تعریف بانک از فقر شدید کاملا، ساده و حتی همه جانبه است
10. It means if we want to keep eating mussels marinara, clams casino, or other alliterative seafood dishes, we'd better kick our carbon-emitting fossil fuels habit right quick.
[ترجمه ترگمان]این به این معنی است که اگر ما می خواهیم به خوردن صدف ها، کازینوی صدف، یا دیگر غذاهای دریایی غیر دریایی ادامه دهیم، بهتر است که سوخت های فسیلی خود را سریعا منتشر کنیم
[ترجمه گوگل]این بدان معنی است که اگر ما بخواهیم غذای مازندران، کازینو یا دیگر غذاهای دریایی غذای خوشمزه را بخوریم، بهتر است که عادت سوخت فسیلی کربن را سریعتر ببندیم
[ترجمه گوگل]این بدان معنی است که اگر ما بخواهیم غذای مازندران، کازینو یا دیگر غذاهای دریایی غذای خوشمزه را بخوریم، بهتر است که عادت سوخت فسیلی کربن را سریعتر ببندیم
11. Fortunately, and with no disrespect to Nigerians in general, 98% of the plane continued onwards to Lagos, depositing us in the alliterative capital of Addis Ababa .
[ترجمه ترگمان]خوشبختانه، و با عدم بی احترامی به نیجریه ای ها در کل، ۹۸ % از هواپیما به راه خود به لاگوس ادامه داد و ما را در پایتخت alliterative آدیس آبابا قرار داد
[ترجمه گوگل]خوشبختانه، بدون هیچگونه بی احترامی به نیجریه ها به طور کلی، 98 درصد از این هواپیما به لاگوس ادامه دادند و ما را در پایتخت آتیستی آبابا سپری کردند
[ترجمه گوگل]خوشبختانه، بدون هیچگونه بی احترامی به نیجریه ها به طور کلی، 98 درصد از این هواپیما به لاگوس ادامه دادند و ما را در پایتخت آتیستی آبابا سپری کردند
12. A short pitch saying in common and recognized use, a concise sentence, often metaphorical or alliterative in form, which is held to express some truth ascertained by experience and familiar to all.
[ترجمه ترگمان]یک تبلیغ کوتاه که در کاربرد متداول و شناخته شده، یک جمله مختصر، اغلب استعاری یا غیر استعاری به شکل، که برای بیان حقیقتی که توسط تجربه و آشنایی با همه شناخته می شود، انجام می شود
[ترجمه گوگل]یک اصطلاح کوتاه که با استفاده مشترک و شناخته شده بیان می شود، یک جمله مختصر است، اغلب استعاری یا التهابی در فرم، که برای بیان برخی حقیقت که توسط تجربه و آشنا به همه بیان شده است
[ترجمه گوگل]یک اصطلاح کوتاه که با استفاده مشترک و شناخته شده بیان می شود، یک جمله مختصر است، اغلب استعاری یا التهابی در فرم، که برای بیان برخی حقیقت که توسط تجربه و آشنا به همه بیان شده است
13. In fact, the works of the Gawain-poet belong to a type of literature traditionally known as the Alliterative Revival, usually associated with northern England.
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، آثار شاعر Gawain به نوعی ادبیات تعلق دارد که به طور سنتی به عنوان احیای یونانی شناخته می شود و معمولا با انگلستان شمالی مرتبط است
[ترجمه گوگل]در حقیقت، آثار شاعر گاوین متعلق به یک نوع ادبیات است که به طور معمول به عنوان تجدید حیات شناخته می شود، که معمولا با شمال انگلیس همراه است
[ترجمه گوگل]در حقیقت، آثار شاعر گاوین متعلق به یک نوع ادبیات است که به طور معمول به عنوان تجدید حیات شناخته می شود، که معمولا با شمال انگلیس همراه است
کلمات دیگر: