1. I'm a bit chary of using a travel agency that doesn't have official registration.
[ترجمه ترگمان]من از استفاده از یک آژانس مسافرتی استفاده کرده ام که ثبت رسمی ندارد
[ترجمه گوگل]من کمی از استفاده از یک آژانس مسافرتی که ثبت نام رسمی ندارد استفاده می کنم
2. You can book at your local travel agency.
[ترجمه Ma] شما میتوانید در آژانس محلی خود جا رزرو کنید
[ترجمه ترگمان]می توانید در آژانس مسافرتی محلی خود کتاب بخوانید
[ترجمه گوگل]شما می توانید در آژانس مسافرتی محلی خود رزرو کنید
3. Travel agency jacked the whole thing up for the tourists.
[ترجمه ترگمان]آژانس مسافرتی کل پول را برای توریست ها تحویل داد
[ترجمه گوگل]آژانس مسافرتی همه چیز را برای گردشگران جلب کرد
4. The travel agency completely cocked up the arrangements.
[ترجمه ترگمان]آژانس مسافرتی کاملا تدارکات را آماده کرد
[ترجمه گوگل]آژانس مسافرتی کاملا ترتیب داد
5. The start-up costs of a travel agency have been relatively small.
[ترجمه ترگمان]هزینه های راه اندازی یک آژانس مسافرتی نسبتا کوچک بوده است
[ترجمه گوگل]هزینه های راه اندازی یک آژانس مسافرتی نسبتا کم است
6. Go to a travel agency you trust, and inquire if it does business with consolidators.
[ترجمه ترگمان]برو به یک آژانس مسافرتی برو و بپرس ببین با consolidators کار می کند یا نه
[ترجمه گوگل]به آژانس مسافرتی که به آن اعتماد دارید، بروید و در صورتی که مشاغل خود را با سازندگان انجام دهید، تحقیق کنید
7. Some travel agency offices normally closed on Saturdays will stay open if there is a strike.
[ترجمه ترگمان]بعضی از دفاتر آژانس های مسافرتی که معمولا روزه ای شنبه بسته می شوند در صورتی که اعتصاب وجود داشته باشد باز خواهند ماند
[ترجمه گوگل]برخی از دفاتر آژانس های مسافرتی معمولا در روز شنبه ها بسته می شوند، اگر اعتصاب وجود داشته باشد
8. Head whirling, she went into a travel agency and enquired the air fare to Toronto.
[ترجمه ترگمان]سرش را به دوار انداخته بود، به یک آژانس مسافرتی رفت و برای enquired به Toronto رفت
[ترجمه گوگل]سرگردان، او به یک آژانس مسافرتی رفت و از پرواز ایر در تورنتو پرسید
9. The court had heard Mrs Fitchew's travel agency business had failed and her home was about to be repossessed.
[ترجمه ترگمان]دادگاه شنیده بود که اداره مسافرتی خانم Fitchew شکست خورده است و خانه او قرار است پس گرفته شود
[ترجمه گوگل]دادگاه شغل مسافرتی خانم فیتچو را شنیده بود و خانه اش در دست داشت
10. Nicholas Winton identified the state travel agency as the source of the trouble.
[ترجمه ترگمان]Nicholas Winton آژانس مسافرتی دولتی را به عنوان منبع مشکل شناسایی کرد
[ترجمه گوگل]نیکلاس وینتون آژانس مسافرتی دولتی را به عنوان منبع مشکل شناسایی کرد
11. The travel agency industry has changed drastically since Thomas Cook's own day.
[ترجمه ترگمان]صنعت آژانس های مسافرتی از زمان خود توماس کوک بطور چشمگیری تغییر کرده است
[ترجمه گوگل]صنعت آژانس های مسافرتی به شدت تغییر کرده است از روز توماس کوک
12. The only retail travel agency in Britain specialising in passenger journeys on board cargo ships.
[ترجمه ترگمان]تنها آژانس مسافرتی خرده فروشی در بریتانیا که در سفره ای مسافران سوار بر کشتی های باری کشتی تخصص دارد
[ترجمه گوگل]تنها آژانس مسافرتی خرده فروشی در بریتانیا متخصص در سفر مسافران در کشتی های باربری
13. I'm still waiting for confirmation from the travel agency about my tickets.
[ترجمه ترگمان]هنوز منتظر تایید آژانس مسافرتی در مورد بلیت های من است
[ترجمه گوگل]من هنوز در انتظار تأیید آژانس مسافرتی در مورد بلیط هایم هستم
14. As the head of tour industry, the travel agency is designer and organizer of tour product, the vendition channel for provider, as well as the bridge between destination and customers.
[ترجمه ترگمان]به عنوان رئیس صنعت تور، آژانس مسافرتی طراح و سازمان دهنده محصولات تور، کانال vendition برای عرضه کننده، و نیز پلی بین مقصد و مشتری است
[ترجمه گوگل]به عنوان رئیس صنعت تور، آژانس مسافرتی طراح و سازماندهنده محصول تور، کانال فروش مجدد برای ارائه دهنده، و همچنین پل بین مقصد و مشتریان است