کلمه جو
صفحه اصلی

sliding door


در کشوی، در کشودار

انگلیسی به فارسی

در کشویی


انگلیسی به انگلیسی

• door that slides on a horizontal axis

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] درب کشویی

جملات نمونه

1. The sliding doors fit into these plastic channels.
[ترجمه ترگمان]دره ای کشویی در این کانال های پلاستیکی قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]درب کشویی مناسب این کانال های پلاستیکی است

2. Sliding doors and windows move in groove.
[ترجمه ترگمان]درها و پنجره ها در groove حرکت می کنند
[ترجمه گوگل]درب و پنجره کشویی در شیار حرکت می کنند

3. He walked me to the sliding door, open just wide enough for a person to slip through.
[ترجمه ترگمان]او مرا به سمت در کشویی هدایت کرد، به اندازه کافی بزرگ بود که بتواند از آن عبور کند
[ترجمه گوگل]او به درب کشویی رفت و به اندازه کافی گسترده شد تا فردی بتواند از آن عبور کند

4. Lighted curio cabinets with sliding doors range from $ 650 to $ 100.
[ترجمه ترگمان]Lighted curio با از ۶۵۰ دلار تا ۱۰۰ دلار در قفسه های کشویی قرار دارند
[ترجمه گوگل]کابینت های روشنایی کابینت با درهای کشویی بین 650 تا 100 دلار می باشد

5. I stood at the sliding doors of Crosshouse Hospital, my arm around my grandmother.
[ترجمه ترگمان]کنار در ورودی بیمارستان Crosshouse ایستاده بودم، دستم را دور مادربزرگم انداخته بودم
[ترجمه گوگل]من در درهای کشویی بیمارستان Crosshouse ایستادم، بازوی من در اطراف مادربزرگم بود

6. To make the best use of space, use sliding doors.
[ترجمه ترگمان]برای استفاده بهتر از فضا، از دره ای کشویی استفاده کنید
[ترجمه گوگل]برای استفاده بهتر از فضا، از درهای کشویی استفاده کنید

7. Large sliding doors open from the oak-floored corridor in the pavilion into the conference rooms.
[ترجمه ترگمان]دره ای سنگی بزرگی که از سرسرای بزرگ چوب بلوط در کلاه فرنگی باز شده بود، در سالن کنفرانس باز شد
[ترجمه گوگل]درب های کشویی بزرگ از گودال بلوط در گیلان به اتاق کنفرانس باز می شود

8. And the sliding door that stylist still changes backstairs into a whole, the daylighting of the kitchen is better, look also more atmosphere.
[ترجمه ترگمان]و در کشویی که مد sliding هنوز از backstairs پشتی به یک کل تغییر می کند، daylighting آشپزخانه بهتر است و فضای بیشتری را نیز بررسی می کند
[ترجمه گوگل]و درب کشویی که سبک هنوز هم به عقب تغییر می یابد به طور کامل، نور روز آشپزخانه بهتر است، همچنین نگاه فضای بیشتر

9. His sliding door is distinctive, for music rings as you open or close it.
[ترجمه ترگمان]در sliding مشخص است که در باز است و در آن را باز یا بسته نگه می دارد
[ترجمه گوگل]درب کشویی آن متمایز است، برای حلقه های موسیقی زمانی که شما آن را باز یا بسته کنید

10. Sliding door variation and then a same foot lunge.
[ترجمه ترگمان]صدای باز شدن در به راه افتاد و سپس یک قدم به راه افتاد
[ترجمه گوگل]تنوع کشویی درب و پس از آن یک شیب پا

11. We're at Beiqiao Station. Be careful sliding door, and mind your step.
[ترجمه ترگمان]ما در ایستگاه Beiqiao هستیم مراقب در باشید و مواظب step باشید
[ترجمه گوگل]ما در ایستگاه Beiqiao هستیم مراقب درب کشویی باشید و گام خود را در نظر بگیرید

12. Toilet compartment door is locked from inside by sliding door latch into keeper.
[ترجمه ترگمان]در کوپه توالت از داخل قفل می شود و چفت در قفل می شود
[ترجمه گوگل]درب توالت از داخل به وسیله کشویی درب کشویی به دروازه قفل شده است

13. Entrance doors including sliding door and swing doors and ironmongery for the doors.
[ترجمه ترگمان]دره ای ورودی از هم باز می شوند و درها و درها را برای درها نصب می کنند
[ترجمه گوگل]درب های ورودی از قبیل درب کشویی و درب های نوسان و آرمه برای درب ها

14. There a sliding door at the butt plate. Push up a copper tube containing cleaning tools.
[ترجمه ترگمان]در ته قنداق یک در کشویی وجود داشت یک لوله مسی که حاوی ابزار تمیز کردن است را فشار دهید
[ترجمه گوگل]یک درب کشویی در صفحه بالایی وجود دارد لوله مس را که حاوی ابزار تمیز کردن است، فشار دهید


کلمات دیگر: