کلمه جو
صفحه اصلی

upsurge


(مثلا موج دریا) فراز کشند، غلیان، بسوی بالا موج زدن، صعود ناگهانی، قیام فوری وناگهانی

انگلیسی به فارسی

بسوی بالا موج زدن، صعود ناگهانی، قیام فوری وناگهانی


بالا رفتن، قیام فوری و ناگهانی، صعود ناگهانی، بسوی بالا موج زدن


انگلیسی به انگلیسی

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: upsurges, upsurging, upsurged
• : تعریف: to rise or increase, esp. greatly, rapidly, or violently; surge up.
اسم ( noun )
• : تعریف: a great, rapid, or violent increase or rise.
متضاد: lull
مشابه: epidemic, surge

• sudden rise or increase
if there is an upsurge in something, there is a sudden, large increase in it; a formal word.

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] مد امواج فشاری- فراکشنده امواج فشاری

جملات نمونه

1. food prices were pacing the upsurge
قیمت مواد غذایی پیشگام افزایش قیمت ها بود.

2. There was an upsurge in violence during June and July.
[ترجمه ترگمان]در ماه های ژوئن و ژوئیه خشونت شدیدی در خشونت به وجود آمد
[ترجمه گوگل]در طول ماه های ژوئن و ژوئیه، خشونت در حال افزایش بود

3. Saudi bankers say there's been an upsurge of business confidence since the end of the war.
[ترجمه ترگمان]بانکداران سعودی می گویند از زمان پایان جنگ، افزایش اعتماد به نفس در این کشور افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]بانکداران عربستان می گویند از زمان پایان جنگ، اعتماد به نفس کسب و کار افزایش یافته است

4. There was a genuine upsurge of religious feeling.
[ترجمه ترگمان]احساس مذهبی شدیدی در وجودش موج می زد
[ترجمه گوگل]یک افزایش واقعی احساس مذهبی وجود داشت

5. An upsurge of/in violence in the district has been linked to increased unemployment.
[ترجمه ترگمان]افزایش شدید \/ در خشونت در منطقه با افزایش بیکاری مرتبط بوده است
[ترجمه گوگل]افزایش شدید خشونت در منطقه با افزایش بیکاری ارتباط دارد

6. There has been a recent upsurge of violence in the area.
[ترجمه ترگمان]اخیرا افزایش ناگهانی خشونت در منطقه رخ داده است
[ترجمه گوگل]اخیرا افزایش خشونت در منطقه بوده است

7. The worst drought in 30 years and an upsurge in fighting has created huge armies of refugees.
[ترجمه ترگمان]بدترین خشکسالی در ۳۰ سال گذشته و صعود ناگهانی در نبرد، ارتش های عظیم پناهندگان را ایجاد کرده است
[ترجمه گوگل]بدترین خشکسالی در 30 سال و افزایش درگیری باعث ایجاد ارتش های بزرگ پناهندگان شده است

8. The forecast upsurge in takings did not happen.
[ترجمه ترگمان]صعود ناگهانی پیش بینی شده در این زمینه رخ نداد
[ترجمه گوگل]پیش بینی افزایش در تعهد رخ نداد

9. Even more striking was the upsurge in heavy industry, and for this the State itself was primarily responsible.
[ترجمه ترگمان]مهم تر از همه، صعود ناگهانی در صنعت سنگین بود و خود دولت اصولا مسئول این کار بود
[ترجمه گوگل]حتی بیشتر شگفت انگیز افزایش در صنعت سنگین بود، و برای این بود که دولت در درجه اول مسئولیت داشت

10. They reacted, in particular, to the upsurge in proletarian and, from the turn of the century, peasant unrest.
[ترجمه ترگمان]آن ها به طور خاص، نسبت به افزایش رنجبران و از اواخر قرن، نا آرامی واکنش نشان دادند
[ترجمه گوگل]آنها به ویژه در برابر پرولتاریا و از نویدۀ قرن ناآرامی دهقانان واکنش نشان دادند

11. The upsurge in our activity and in our public demands in the mid-1980s represented a declaration that our tolerance was running out.
[ترجمه ترگمان]صعود ناگهانی در فعالیت و خواسته های عمومی ما در اواسط دهه ۱۹۸۰ بیانیه ای را نشان داد که تحمل ما در حال اجرا بود
[ترجمه گوگل]افزایش در فعالیت های ما و در خواست های عمومی ما در اواسط 1980s نشان داد که تحمل ما در حال اجرا است

12. There has been a tremendous upsurge in rural crime during the past 10 years.
[ترجمه ترگمان]طی ۱۰ سال گذشته، افزایش شدیدی در جرائم روستایی رخ داده است
[ترجمه گوگل]در 10 سال گذشته، جنایات روستایی به شدت افزایش یافته است

13. By 18 a brief postwar upsurge in trade had been and gone and in the same year they went bankrupt.
[ترجمه ترگمان]در سن ۱۸ سالگی صعود ناگهانی در تجارت آغاز شد و در همان سال ورشکست شدند
[ترجمه گوگل]در سال 18، یک افزایش کوتاه مدت پس از جنگ در تجارت، رفته و رفته و در همان سال ورشکسته شده است

14. It marked an upsurge in the family fortunes in every way.
[ترجمه ترگمان]به هر حال یک صعود ناگهانی در ثروت خانواده بود
[ترجمه گوگل]در هر صورت، این امر به پیشرفت خانواده کمک می کند

15. In the insurance market, there has been an upsurge in activity.
[ترجمه ترگمان]در بازار بیمه، افزایش فعالیت افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]در بازار بیمه، فعالیت در حال افزایش است

پیشنهاد کاربران

افزایش ناگهانی


کلمات دیگر: