به موقع خود، به هنگام خود، به نوبه ی خود، در موقع مقتضی، سرموعد، در هنگام شایسته
in due course
به موقع خود، به هنگام خود، به نوبه ی خود، در موقع مقتضی، سرموعد، در هنگام شایسته
انگلیسی به فارسی
به زودی
انگلیسی به انگلیسی
• in due time, when the time comes, when the occasion arises
جملات نمونه
1. You will receive notification of the results in due course.
[ترجمه ترگمان]شما اعلام نتایج را در مسیر خود دریافت خواهید کرد
[ترجمه گوگل]اطلاعیه ای از نتایج به موقع دریافت خواهید کرد
[ترجمه گوگل]اطلاعیه ای از نتایج به موقع دریافت خواهید کرد
2. In due course the baby was born.
[ترجمه ترگمان]در این دوره نوزاد به دنیا آمد
[ترجمه گوگل]به زودی نوزاد به دنیا آمد
[ترجمه گوگل]به زودی نوزاد به دنیا آمد
3. Applicants will be called for interview in due course.
[ترجمه ترگمان]متقاضیان باید در این دوره برای مصاحبه احضار شوند
[ترجمه گوگل]درخواست کنندگان برای مصاحبه به موقع دعوت می شوند
[ترجمه گوگل]درخواست کنندگان برای مصاحبه به موقع دعوت می شوند
4. Your request will be dealt with in due course.
[ترجمه ترگمان]درخواست شما با توجه به این موضوع مورد بررسی قرار خواهد گرفت
[ترجمه گوگل]درخواست شما به موقع مورد رسیدگی قرار خواهد گرفت
[ترجمه گوگل]درخواست شما به موقع مورد رسیدگی قرار خواهد گرفت
5. Further details will be announced in due course.
[ترجمه ترگمان]جزئیات بیشتر در این دوره اعلام خواهد شد
[ترجمه گوگل]جزئیات بیشتر به زودی اعلام خواهد شد
[ترجمه گوگل]جزئیات بیشتر به زودی اعلام خواهد شد
6. I shall answer your letter in due course.
[ترجمه ترگمان]با کمال میل به نامه ات جواب خواهم داد
[ترجمه گوگل]من به نامه شما به موقع پاسخ خواهم داد
[ترجمه گوگل]من به نامه شما به موقع پاسخ خواهم داد
7. In due course the numbers will be drastically reduced by natural mortalities, disease and predators being the chief causes.
[ترجمه ترگمان]در این درس، اعداد به شدت با مرگ و میر طبیعی، بیماری و شکارچیان که عامل اصلی هستند کاهش می یابد
[ترجمه گوگل]با توجه به این حقیقت، تعداد مرگ و میر طبیعی، بیماری و شکارچیان عامل اصلی می شود
[ترجمه گوگل]با توجه به این حقیقت، تعداد مرگ و میر طبیعی، بیماری و شکارچیان عامل اصلی می شود
8. In due course, she was charged with and convicted of obstruction of a police constable in the execution of his duty.
[ترجمه ترگمان]در این دوره، او متهم شد و متهم به ممانعت از یک پاسبان پلیس در اجرای وظیفه خود شد
[ترجمه گوگل]به زودی، او را به اتهام محاربه و محکوم کردن مجازات یک پلیس مخفی در اجرای وظیفه خود محکوم کرد
[ترجمه گوگل]به زودی، او را به اتهام محاربه و محکوم کردن مجازات یک پلیس مخفی در اجرای وظیفه خود محکوم کرد
9. In due course you should find ways to reward the achievements of those who have acted on your behalf.
[ترجمه ترگمان]البته شما باید راه هایی برای پاداش دادن به دستاوردهای کسانی پیدا کنید که از جانب شما عمل کرده اند
[ترجمه گوگل]به زودی شما باید راه هایی برای پاداش دستاوردهای کسانی که از طرف شما عمل کرده اند، پیدا کنید
[ترجمه گوگل]به زودی شما باید راه هایی برای پاداش دستاوردهای کسانی که از طرف شما عمل کرده اند، پیدا کنید
10. In due course, when economic circumstances permit, we would like to rebuild it.
[ترجمه ترگمان]در این دوره زمانی که شرایط اقتصادی اجازه می دهد، ما می خواهیم آن را بازسازی کنیم
[ترجمه گوگل]به زودی، زمانی که شرایط اقتصادی اجازه می دهد، ما می خواهیم آن را بازسازی کنیم
[ترجمه گوگل]به زودی، زمانی که شرایط اقتصادی اجازه می دهد، ما می خواهیم آن را بازسازی کنیم
11. In due course, these accounts found their way into print.
[ترجمه ترگمان]البته این حساب ها راه خود را به صورت چاپی پیدا کردند
[ترجمه گوگل]به زودی، این حساب ها راه خود را به چاپ رساندند
[ترجمه گوگل]به زودی، این حساب ها راه خود را به چاپ رساندند
12. In due course the council, Mr. Bookbinder and Mr. Oyston all brought actions for defamation in respect of those articles.
[ترجمه ترگمان]به طور قطع اعضای انجمن، آقای Bookbinder و آقای Oyston، همه کارها را به خاطر احترام به آن articles انجام دادند
[ترجمه گوگل]به موجب آن شورا، آقای Bookbinder و آقای اوستون همه اقدامات مربوط به تقلب را در رابطه با این مقررات دادند
[ترجمه گوگل]به موجب آن شورا، آقای Bookbinder و آقای اوستون همه اقدامات مربوط به تقلب را در رابطه با این مقررات دادند
13. Expect it on your doormat in due course.
[ترجمه ترگمان]در این درس منتظر باشید
[ترجمه گوگل]انتظار میرود که آن را در زمان مناسب خودتان ببندید
[ترجمه گوگل]انتظار میرود که آن را در زمان مناسب خودتان ببندید
14. The genetically modified saplings will in due course be infected with the virus to test their resistance.
[ترجمه ترگمان]نهال اصلاح شده ژنتیکی به دلیل آلوده شدن به این ویروس برای آزمایش مقاومت خود آلوده خواهد شد
[ترجمه گوگل]نهال اصلاح شده ژنتیکی در موعد مقرر است با ویروس برای تست مقاومت خود را آلوده
[ترجمه گوگل]نهال اصلاح شده ژنتیکی در موعد مقرر است با ویروس برای تست مقاومت خود را آلوده
پیشنهاد کاربران
به موقع - سَرِ موقع
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین Longman :
at some time in the future when it is the right time, but not before
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاینMerriam - Webster :
after a normal passage of time : in the expected or allotted time
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین Longman :
at some time in the future when it is the right time, but not before
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاینMerriam - Webster :
after a normal passage of time : in the expected or allotted time
به وقتش
سر موعد
سر موعد
به موقعش، به وقتش، زمان و موقعش که برسد، در موعد و وقت مقتضی، در زمان مناسب و به موقع.
کلمات دیگر: