افروخته شدن، مشتعل شدن، آتش گرفتن
catch fire
افروخته شدن، مشتعل شدن، آتش گرفتن
انگلیسی به فارسی
آتش بگیر
انگلیسی به انگلیسی
عبارت ( phrase )
• : تعریف: to start to burn.
• مشابه: kindle, light
• مشابه: kindle, light
- He lit a match and the paper caught fire.
[ترجمه ترگمان] کبریت روشن کرد و کاغذ آتش گرفت
[ترجمه گوگل] او بازی را روشن کرد و کاغذ آتش گرفت
[ترجمه گوگل] او بازی را روشن کرد و کاغذ آتش گرفت
• take fire, blaze, go up in flames
جملات نمونه
1. Paper is apt to catch fire.
[ترجمه ترگمان]کاغذ می خواهد آتش بگیرد
[ترجمه گوگل]مقاله مناسب برای گرفتن آتش است
[ترجمه گوگل]مقاله مناسب برای گرفتن آتش است
2. These thatched roofs frequently catch fire .
[ترجمه ترگمان]این سقف های گالی اغلب آتش می گیرد
[ترجمه گوگل]این سقف های سقفی اغلب آتش می گیرند
[ترجمه گوگل]این سقف های سقفی اغلب آتش می گیرند
3. The refugee camps are a tinderbox waiting to catch fire.
[ترجمه ترگمان]اردوگاه های پناهندگان در حال آماده باش هستند تا آتش بگیرند
[ترجمه گوگل]اردوگاه های پناهندگان یک جعبه تیراندازی در انتظار آتش گرفتن است
[ترجمه گوگل]اردوگاه های پناهندگان یک جعبه تیراندازی در انتظار آتش گرفتن است
4. His pants were about to catch fire.
[ترجمه ترگمان]شلوارش داشت آتش می گرفت
[ترجمه گوگل]شلوار او در حال گرفتن آتش است
[ترجمه گوگل]شلوار او در حال گرفتن آتش است
5. Nine times out of ten it will catch fire in your hands.
[ترجمه ترگمان]نه دفعه که از ده برابر می شود آتش در دسته ای تو شعله ور می شود
[ترجمه گوگل]نه بار از ده بار آن را در دستان شما بگیرد
[ترجمه گوگل]نه بار از ده بار آن را در دستان شما بگیرد
6. The cabin thatch would catch fire at any moment.
[ترجمه ترگمان]بام کلبه به هر حال آتش می گرفت
[ترجمه گوگل]ساحل کابین در هر لحظه ممکن است آتش بگیرد
[ترجمه گوگل]ساحل کابین در هر لحظه ممکن است آتش بگیرد
7. The whole thing could catch fire all over the front pages Crocus List and all.
[ترجمه ترگمان]همه چیز می توانست در تمام صفحات اول crocus و همه چیز آتش بگیرد
[ترجمه گوگل]همه چیز می تواند در سراسر صفحه اول کروکوس لیست و همه
[ترجمه گوگل]همه چیز می تواند در سراسر صفحه اول کروکوس لیست و همه
8. Some 60,000 catch fire every year, killing several hundred people and injuring over 000.
[ترجمه ترگمان]حدود ۶۰،۰۰۰ نفر هر سال آتش می گیرند و باعث کشته شدن صدها نفر و زخمی شدن بیش از ۱۰۰،۰۰۰ نفر می شوند
[ترجمه گوگل]حدود 60 هزار نفر هر ساله کشته می شوند، چند صد نفر را کشتند و بیش از 000 نفر را مجروح کردند
[ترجمه گوگل]حدود 60 هزار نفر هر ساله کشته می شوند، چند صد نفر را کشتند و بیش از 000 نفر را مجروح کردند
9. The car turned over, but luckily it didn't catch fire.
[ترجمه ترگمان]ماشین به طرف من برگشت، اما خوشبختانه آتش نگرفته بود
[ترجمه گوگل]ماشین تبدیل شد، اما خوشبختانه آن را فشردم
[ترجمه گوگل]ماشین تبدیل شد، اما خوشبختانه آن را فشردم
10. He saw a car crash then catch fire outside his house.
[ترجمه ترگمان]یک تصادف اتومبیل دید و بعد به بیرون از خانه اش آتش گرفت
[ترجمه گوگل]او یک تصادف ماشین را دید و سپس در خارج از خانه اش آتش گرفت
[ترجمه گوگل]او یک تصادف ماشین را دید و سپس در خارج از خانه اش آتش گرفت
11. For the first time the campaign began to catch fire.
[ترجمه ترگمان]برای اولین بار این مبارزه شروع به آتش گرفتن کرد
[ترجمه گوگل]برای اولین بار کمپین شروع به آتش زدن کرد
[ترجمه گوگل]برای اولین بار کمپین شروع به آتش زدن کرد
12. Cohen is an expert on how houses catch fire.
[ترجمه ترگمان]کوهن کارشناس این است که چگونه خانه ها آتش می گیرند
[ترجمه گوگل]کوهن متخصص در مورد نحوه آتش گرفتن خانه ها است
[ترجمه گوگل]کوهن متخصص در مورد نحوه آتش گرفتن خانه ها است
13. Makeshift cookers also catch fire easily, maiming and killing.
[ترجمه ترگمان]Makeshift نیز به راحتی مجروح، مجروح کردن و کشتن را دستگیر می کنند
[ترجمه گوگل]اجاق های دست ساز نیز به راحتی آتش زدن، شستن و قتل می کنند
[ترجمه گوگل]اجاق های دست ساز نیز به راحتی آتش زدن، شستن و قتل می کنند
14. The papers in the waste paper basket catch fire.
[ترجمه ترگمان]روزنامه ها در سبد کاغذ باطله آتش می گیرند
[ترجمه گوگل]مقالات در سبد ضایعات کاغذ آتش می گیرند
[ترجمه گوگل]مقالات در سبد ضایعات کاغذ آتش می گیرند
15. Those trees in the forest catch fire when lightning strikes them.
[ترجمه ترگمان]ان درختان در جنگل آتش می گیرند وقتی که رعد و برق به آن ها برخورد می کند
[ترجمه گوگل]این درختان در جنگل زمانی که رعد و برق به آنها حمله می کند آتش می گیرد
[ترجمه گوگل]این درختان در جنگل زمانی که رعد و برق به آنها حمله می کند آتش می گیرد
پیشنهاد کاربران
شروع بسوختن کردن - آتش گرفتن
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین MACMILLAN :
to start burning
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین Cambridge :
to start burning
to begin to burn
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین MACMILLAN :
to start burning
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین Cambridge :
to start burning
to begin to burn
شروع بسوخت کردن
to stard brighten with health and auspicious
برای استارت شروع روشن شدن ( درخشان کردن ) با سلامتی و فرخنده
to stard brighten with health and auspicious
برای استارت شروع روشن شدن ( درخشان کردن ) با سلامتی و فرخنده
گر گرفتن
مشتعل شدن،
آتش گرفتن
The lamp caught fire and set light to the curtains
آتش گرفتن
The lamp caught fire and set light to the curtains
اگر در یک رویدادی مثلا مثل رویداد ورزشی به کار برود به این معنی است که آن رویداد هیجان انگیز ، سرگرم کننده و لذت بخش می شود.
مثال :
Each team started slowly offensively before catching fire in the final seven minutes of the opening period.
هر تیم قبل از به هیجان در آوردن بازی در هفت دقیقه پایانی دوره آغازین بازی را به آرامی تهاجمی شروع کرد.
مثال :
Each team started slowly offensively before catching fire in the final seven minutes of the opening period.
هر تیم قبل از به هیجان در آوردن بازی در هفت دقیقه پایانی دوره آغازین بازی را به آرامی تهاجمی شروع کرد.
کلمات دیگر: