عبارت ( phrase )
• : تعریف: to spoil a plan or procedure; ruin something.
upset the apple cart
انگلیسی به انگلیسی
• confuse the order of events, cause chaos
پیشنهاد کاربران
idiom, informal
آرایان پور: کارها را خراب کردن، نقشه را برهم زدن
کیمبریج:
to completely spoil someone’s plans
لانگمن:
to cause trouble, especially by spoiling someone's plans
مثال:
Our specific role in the political milieu is to upset the apple cart, which is precisely what happened in Florida
آرایان پور: کارها را خراب کردن، نقشه را برهم زدن
کیمبریج:
to completely spoil someone’s plans
لانگمن:
to cause trouble, especially by spoiling someone's plans
مثال:
Our specific role in the political milieu is to upset the apple cart, which is precisely what happened in Florida
توضیح درباره اصطلاح upset the apple cart
در گذشته، میوه فروش ها سیب ها را روی گاری به صورت منظم و هرمی شکل می چیدند و وقتی یک نفر بدون توجه و با بی دقتی سیبی را برمیداشت کل سیب ها روی زمین می ریختند. برای همین وقتی کسی برنامه شخصی را بهم می زند و عملی بی فکرانه و با بی دقتی انجام می دهد می گویند گاری سیب را بهم زده است.
منبع: سایت بیاموز
در گذشته، میوه فروش ها سیب ها را روی گاری به صورت منظم و هرمی شکل می چیدند و وقتی یک نفر بدون توجه و با بی دقتی سیبی را برمیداشت کل سیب ها روی زمین می ریختند. برای همین وقتی کسی برنامه شخصی را بهم می زند و عملی بی فکرانه و با بی دقتی انجام می دهد می گویند گاری سیب را بهم زده است.
منبع: سایت بیاموز
کلمات دیگر: