erythematous
erythematous
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• (medicine) of or pertaining to erythema, of or pertaining to a reddening of the skin due to inflammation
جملات نمونه
1. Distorted or erythematous tympanic membranes suggest otitis media.
[ترجمه ترگمان]غشاهای Distorted یا erythematous tympanic به رسانه ها نشان می دهند
[ترجمه گوگل]غشاهای تمپان پراکنده یا اریتماتوزی، رسانه های اوتیت را نشان می دهند
[ترجمه گوگل]غشاهای تمپان پراکنده یا اریتماتوزی، رسانه های اوتیت را نشان می دهند
2. In either case, sunlight exposure accentuates this erythematous rash.
[ترجمه ترگمان]در هر دو حالت، نور خورشید بر این خارش پوست تاکید می کند
[ترجمه گوگل]در هر صورت، قرار گرفتن در معرض نور خورشید، این بثورات ارادی را افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]در هر صورت، قرار گرفتن در معرض نور خورشید، این بثورات ارادی را افزایش می دهد
3. The erythematous follicular papules and pustules were scattered mainly on the back (8 85%) and chest (5 41%), the number of the eruptions in males was more than in females significantly.
[ترجمه ترگمان]The follicular papules و pustules عمدتا در پشت (۸ % %)و سینه (۵ ۴۱ %)پراکنده بودند، تعداد فوران های در مردان بیشتر از زنان بود
[ترجمه گوگل]پاپولها و پوسچولهای فولیکول اریتماتوزی عمدتا بر روی پشت (85 8٪) و سینه (41 5٪) پراکنده بودند، تعداد فوران در مردان بیشتر از زنان بود
[ترجمه گوگل]پاپولها و پوسچولهای فولیکول اریتماتوزی عمدتا بر روی پشت (85 8٪) و سینه (41 5٪) پراکنده بودند، تعداد فوران در مردان بیشتر از زنان بود
4. The cervix in women with cervicitis is usually erythematous and friable, with a mucopurulent discharge.
[ترجمه ترگمان]رحم زن در زنان با cervicitis معمولا erythematous و friable است با تخلیه mucopurulent
[ترجمه گوگل]دهانه رحم در زنان مبتلا به سرویکس معمولا اریتماتوز و خفیف با تخریب تخریب مخاطی است
[ترجمه گوگل]دهانه رحم در زنان مبتلا به سرویکس معمولا اریتماتوز و خفیف با تخریب تخریب مخاطی است
5. Grouped vesicles on an erythematous base occurring unilaterally are indicative of herpes zoster. It is a common early or initial manifestation of HIV infection.
[ترجمه ترگمان]کیسه های جمعی روی یک پایه erythematous که به طور یک جانبه رخ می دهند، نشان دهنده تب خال تناسلی می باشد این یک تجلی عمومی یا اولیه از ابتلا به اچ آی وی است
[ترجمه گوگل]حاملگی گروهی در یک پایه اریتماتوز که یک طرفه اتفاق می افتد، نشان دهنده ی تبخال تبخال است این عارضه ابتدایی یا ابتدایی عفونت HIV است
[ترجمه گوگل]حاملگی گروهی در یک پایه اریتماتوز که یک طرفه اتفاق می افتد، نشان دهنده ی تبخال تبخال است این عارضه ابتدایی یا ابتدایی عفونت HIV است
6. Erythematous and pustular (inflammatory) lesions require treatment with an agent possessing antimicrobial properties to decrease colonization of Propionibacterium acnes.
[ترجمه ترگمان]ضایعات Erythematous و pustular (inflammatory)به درمان با یک عامل دارای خواص ضد میکروبی برای کاهش مهاجرت Propionibacterium acnes نیاز دارد
[ترجمه گوگل]ضایعات اریتماتوئیک و پوسچول (التهابی) نیاز به درمان با یک عامل دارای خواص ضد میکروبی برای کاهش استعمار Propionibacterium acnes دارد
[ترجمه گوگل]ضایعات اریتماتوئیک و پوسچول (التهابی) نیاز به درمان با یک عامل دارای خواص ضد میکروبی برای کاهش استعمار Propionibacterium acnes دارد
7. Herpes zoster ophthalmicus presents with an erythematous, macular rash around the eye of the affected dermatome and does not cross midline.
[ترجمه ترگمان] macular Herpes با with an،، presents around the the affected presents presents presents and and cross not not not does does does and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and and does does does does does does does does does does does does does does does does does does
[ترجمه گوگل]هرپس زوستر چشم را با یک خارش اریتماتو، ماکولا در اطراف چشم درماتوم آسیب دیده و از میان خطوط عبور نمی کند
[ترجمه گوگل]هرپس زوستر چشم را با یک خارش اریتماتو، ماکولا در اطراف چشم درماتوم آسیب دیده و از میان خطوط عبور نمی کند
8. Distorted or erythematous tympanic membranes suggest otitis media. Abdominal distention or masses suggest an intra-abdominal process causing pain.
[ترجمه ترگمان]غشاهای Distorted یا erythematous tympanic به رسانه ها نشان می دهند Abdominal distention یا توده ها یک فرآیند درون شکمی را پیشنهاد می کنند که باعث درد می شود
[ترجمه گوگل]غشاهای تمپان پراکنده یا اریتماتوزی، رسانه های اوتیت را نشان می دهند انسداد شکمی یا توده ها یک فرایند داخل شکمی را ایجاد می کند که باعث درد می شود
[ترجمه گوگل]غشاهای تمپان پراکنده یا اریتماتوزی، رسانه های اوتیت را نشان می دهند انسداد شکمی یا توده ها یک فرایند داخل شکمی را ایجاد می کند که باعث درد می شود
9. A skin biopsy taken from an erythematous macule on her left palm revealed an embolus within a vessel in the reticular dermis, Alcian blue staining was positive.
[ترجمه ترگمان]یک نمونه برداری از پوست erythematous که از کف دست چپش گرفته شده بود، از کف دست چپش، یک embolus را در یک کشتی، که رنگ های آبی Alcian بود آشکار کرد
[ترجمه گوگل]یک بیوپسی پوستی که از یک ماکول اریتماتوز بر روی کف دست چپ او گرفته شد، آمبولی را درون یک رگ در دمیر رتیکولر نشان داد، رنگ آبی آلسیان مثبت بود
[ترجمه گوگل]یک بیوپسی پوستی که از یک ماکول اریتماتوز بر روی کف دست چپ او گرفته شد، آمبولی را درون یک رگ در دمیر رتیکولر نشان داد، رنگ آبی آلسیان مثبت بود
10. This colonic mucosal surface is erythematous because of the enormous infestation by Trichuris organisms ( whipworms ).
[ترجمه ترگمان]این سطح mucosal به دلیل هجوم بسیار زیاد ارگانیسم های Trichuris (whipworms)erythematous است
[ترجمه گوگل]این سطح مخاطی کولون به دلیل آلودگی عظیم ارگانیسم های Trichuris (کرم های پنبه ای) اریتماتیک است
[ترجمه گوگل]این سطح مخاطی کولون به دلیل آلودگی عظیم ارگانیسم های Trichuris (کرم های پنبه ای) اریتماتیک است
11. Rows of vesicles over erythematous bases are the typical cutaneous lesions of the first stage of incontinentia pigmenti (IP).
[ترجمه ترگمان]ردیف هایی از کیسه های زباله در پایگاه های erythematous، ضایعات پوست معمولی اولین مرحله از incontinentia pigmenti (IP)هستند
[ترجمه گوگل]ریزش های حشیش بیش از حد اریتماتوز ضایعات پوستی معمولی مرحله اول زگیل تناسلی (IP) است
[ترجمه گوگل]ریزش های حشیش بیش از حد اریتماتوز ضایعات پوستی معمولی مرحله اول زگیل تناسلی (IP) است
12. He developed a pruritic erythematous maculopapular rash on his lower extremities.
[ترجمه ترگمان] اون یه \"pruritic\" و \"rash\" رو روی قسمت پایینی بدنش ایجاد کرد
[ترجمه گوگل]او یک راش قرمز مگالوپاپال خفیف را در اندامهای پایینش ایجاد کرد
[ترجمه گوگل]او یک راش قرمز مگالوپاپال خفیف را در اندامهای پایینش ایجاد کرد
13. The fluorescence of erythematous type and foliaceous type was most prominent in the superficial layer of epidermis.
[ترجمه ترگمان]The نوع erythematous و نوع foliaceous در لایه سطحی روپوست برجسته بودند
[ترجمه گوگل]فلوئورسانس نوع اریتماتوز و نوع پرتقال در لایه سطحی اپیدرمی برجسته تر بود
[ترجمه گوگل]فلوئورسانس نوع اریتماتوز و نوع پرتقال در لایه سطحی اپیدرمی برجسته تر بود
14. Orbital cellulitis typically presents with fever and an erythematous, swollen, tender eyelid with a recent history of sinusitis or upper respiratory tract infection.
[ترجمه ترگمان]cellulitis مداری به طور معمول همراه با تب و یک پلک های متورم و ترد با تاریخچه جدید سینوزیت یا عفونت دستگاه تنفسی فوقانی ارائه می شود
[ترجمه گوگل]سلولیت اوربیتال به طور معمول با تب و یک پلک اریتماتوز، متورم، پلکانی با سابقه اخیر سینوزیت یا عفونت دستگاه تنفسی فوقانی همراه است
[ترجمه گوگل]سلولیت اوربیتال به طور معمول با تب و یک پلک اریتماتوز، متورم، پلکانی با سابقه اخیر سینوزیت یا عفونت دستگاه تنفسی فوقانی همراه است
پیشنهاد کاربران
اریتماتو :تیره ای از شیزومیستها ( خانواده آنتروباکتریاسه ) از راسته اوباکتریالها می باشند بصورت میله های متحرکی هستند که احتیاج به ترکیبات ازتی دارند.
حالت سرخی پوست
کلمات دیگر: