کلمه جو
صفحه اصلی

go up in smoke

انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to end or disappear abruptly before a goal can be realized; fail to be carried out.

- Our plans went up in smoke when the stock market crashed.
[ترجمه Metis] وقتی بازار سهام سقوط کرد تمام نقشه هایمان نقش بر آب شد.
[ترجمه ترگمان] هنگامی که بازار سهام سقوط کرد طرح های ما با دود بالا رفت
[ترجمه گوگل] هنگامی که بازار سهام سقوط کرد، برنامه های ما دود شد

جملات نمونه

1. Because of the fire, hundreds of houses went up in smoke.
[ترجمه ترگمان]به خاطر آتش سوزی صدها خانه ها با دود بالا رفتند
[ترجمه گوگل]به علت آتش سوزی، صدها خانه در دود می چرخیدند

2. When he crashed his car all his travel plans went up in smoke.
[ترجمه ترگمان]وقتی ماشینش رو خراب کرد نقشه سفر هاش به دود تبدیل شد
[ترجمه گوگل]هنگامی که ماشین خود را سقوط کرد، تمام برنامه های مسافرتش دود شد

3. The whole house went up in smoke.
[ترجمه ترگمان]تمام خانه از دود بالا رفت
[ترجمه گوگل]کل خانه در دود شد

4. The whole house went up in smoke in less than an hour.
[ترجمه ترگمان]تمام خانه در کم تر از یک ساعت دود از آن بالا رفت
[ترجمه گوگل]کل خانه در کمتر از یک ساعت دود می کرد

5. Hopes of an early end to the dispute have gone up in smoke.
[ترجمه ترگمان]امید رسیدن به پایان جنگ با دود از بین رفت
[ترجمه گوگل]امید به پایان یافتن زود هنگام اختلاف در دود است

6. Their dreams went up in smoke after the collapse of their travel agency.
[ترجمه ترگمان]رویاهای آن ها پس از فروپاشی آژانس مسافرتی آن ها به دود تبدیل شد
[ترجمه گوگل]رویاهای آنها پس از فروپاشی آژانس مسافرتی دود می کنند

7. When the business went bankrupt, twenty years of hard work went up in smoke.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که این کار ورشکست شد، بیست سال کار سخت در اثر دود بالا رفت
[ترجمه گوگل]وقتی کسب و کار ورشکسته شد، بیست سال کار سخت دود شد

8. The barn went up in smoke .
[ترجمه ترگمان]انبار دود شد
[ترجمه گوگل]انبار دود شد

9. More than 900 years of British history went up in smoke in the Great Fire of Windsor.
[ترجمه ترگمان]بیش از ۹۰۰ سال تاریخ انگلستان در آتش بزرگ ویندزور اثر دود کرد
[ترجمه گوگل]بیش از 900 سال از تاریخ بریتانیا در آتش سوزی بزرگ وینسور دود کرد

10. The whole factory went up in smoke.
[ترجمه ترگمان]تمام کارخانه دود برمی خاست
[ترجمه گوگل]کل کارخانه دود شد

11. Three hundred tons of freshly harvested hay and straw went up in smoke.
[ترجمه ترگمان]سیصد تن از یونجه و کاه تازه در دود فرو رفت
[ترجمه گوگل]سه صد تن از یونجه و کاه تازه برداشت شده در دود

12. Its mosque went up in smoke.
[ترجمه ترگمان]مسجد آن با دود بالا رفت
[ترجمه گوگل]مسجد آن در دود است

13. Before she could throw the water into the wastepaper basket, the reports had gone up in smoke.
[ترجمه ترگمان]پیش از آن که بتواند آب را در سبد کاغذ باطله بیندازد، گزارش ها از دود ناپدید شده بود
[ترجمه گوگل]پیش از آنکه بتواند آب را به سبد کاغذی پرتاب کند، گزارش ها دود را بالا بردند

14. Our real estate market will go up in smoke if its speed was too fast.
[ترجمه ترگمان]بازار معاملات املاک ما به سرعت از بین می رود اگر سرعت زیادی داشته باشد
[ترجمه گوگل]بازار املاک و مستغلات در صورتی که سرعت آن خیلی سریع باشد دود می شود

پیشنهاد کاربران

یک عبارت غیر رسمی به معنی:
بر باد رفتن
دود هوا شدن
به ( سر ) انجام نرسیدن
به نتیجه نرسیدن یا نتیجه ندادن


آتش گرفتن
سوختن
به ( سر ) انجام نرسیدن
به نتیجه نرسیدن یا نتیجه ندادن

نقش بر آب شدن


کلمات دیگر: