معمولی، پیش پا افتاده، بی ارج، مبتذل، دفترچه ی مشق (که سابقا برای آموزش خوشنویسی به کار می رفت)، دفتر سرمشق دار، دفتر سرمشقدار معمولی، مبتذل copybook maxims ضربالمثلهای پیشپا افتاده، دفترمشق ,دفتری که درن رونوشت اسنادیامحاسبات رانگاه میدارند
copybook
معمولی، پیش پا افتاده، بی ارج، مبتذل، دفترچه ی مشق (که سابقا برای آموزش خوشنویسی به کار می رفت)، دفتر سرمشق دار، دفتر سرمشقدار معمولی، مبتذل copybook maxims ضربالمثلهای پیشپا افتاده، دفترمشق ,دفتری که درن رونوشت اسنادیامحاسبات رانگاه میدارند
انگلیسی به فارسی
دفترچهی مشق (که در گذشته برای آموزش خوشنویسی بهکار میرفت)، دفتر سرمشقدار
معمولی، پیشپاافتاده، بیارج، مبتذل
کتابچه
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• (1) تعریف: a book of examples of handwriting, formerly used as models for young students to imitate.
• (2) تعریف: a book containing copies.
صفت ( adjective )
• : تعریف: unimaginative or trite.
- a copybook metaphor
[ترجمه ترگمان] یک استعاره ناقص
[ترجمه گوگل] یک استعاره کتابچه
[ترجمه گوگل] یک استعاره کتابچه
• book of writing exercises
a copybook action is done perfectly according to established rules.
if you blot your copybook, you spoil your good reputation by doing something wrong.
a copybook action is done perfectly according to established rules.
if you blot your copybook, you spoil your good reputation by doing something wrong.
جملات نمونه
1. copybook maxims
ضرب المثل های پیش پا افتاده
2. She blotted her copybook when she arrived late for work.
[ترجمه ترگمان]وقتی برای کار دیر به خانه رسید، او her را پاک کرد
[ترجمه گوگل]هنگامی که او برای کار دشوار وارد شد، کتابنامه او را ضبط کرد
[ترجمه گوگل]هنگامی که او برای کار دشوار وارد شد، کتابنامه او را ضبط کرد
3. I really blotted my copybook by missing the meeting.
[ترجمه ترگمان]من واقعا copybook رو با نادیده گرفتن جلسه از دست دادم
[ترجمه گوگل]من واقعا از دست دادن این جلسه کتابفروشی خود را از بین بردم
[ترجمه گوگل]من واقعا از دست دادن این جلسه کتابفروشی خود را از بین بردم
4. Yuri gave a copybook display.
[ترجمه ترگمان]یوری نمایش copybook داد
[ترجمه گوگل]یوری یک نمایشگر کتاب را داد
[ترجمه گوگل]یوری یک نمایشگر کتاب را داد
5. Alec blotted his copybook — got sent home for bad behaviour.
[ترجمه ترگمان]الک copybook را پاک کرد و به خاطر رفتار بد به خانه فرستاده شد
[ترجمه گوگل]آلک کتابنامه خود را ضبط کرد - برای رفتار بد برای خانه فرستاده شد
[ترجمه گوگل]آلک کتابنامه خود را ضبط کرد - برای رفتار بد برای خانه فرستاده شد
6. It was a copybook operation by the police.
[ترجمه ترگمان]این یک عملیات copybook توسط پلیس بود
[ترجمه گوگل]این عملیات توسط یک پلیس انجام شد
[ترجمه گوگل]این عملیات توسط یک پلیس انجام شد
7. May I have a copybook for Su Yang? Sure. Here you are.
[ترجمه ترگمان]ممکنه من یه \"copybook\" برای \"سو یانگ\" داشته باشم؟ حتما بفرمایین
[ترجمه گوگل]ممکن است یک کتاب برای سو یانگ داشته باشم؟ مطمئن بفرمایید
[ترجمه گوگل]ممکن است یک کتاب برای سو یانگ داشته باشم؟ مطمئن بفرمایید
8. Yes. She says, " May I have a copybook for Su Yang ? "
[ترجمه ترگمان]بله او می گوید: \"می تونم یک copybook برای سو یانگ داشته باشم؟\"
[ترجمه گوگل]بله او می گوید: 'می توانم کتابی برای سو یانگ داشته باشم؟ '
[ترجمه گوگل]بله او می گوید: 'می توانم کتابی برای سو یانگ داشته باشم؟ '
9. He made a huge blot on his copybook.
[ترجمه ترگمان]لکه بزرگی بر چهره اش نقش بست
[ترجمه گوگل]او در دفترچه ی کتاب خود یک بطری بزرگ ساخت
[ترجمه گوگل]او در دفترچه ی کتاب خود یک بطری بزرگ ساخت
10. I used the chinese copybook when I was a child.
[ترجمه ترگمان]وقتی بچه بودم از the چینی استفاده کردم
[ترجمه گوگل]وقتی بچه بودم از کتاب چینی استفاده میکردم
[ترجمه گوگل]وقتی بچه بودم از کتاب چینی استفاده میکردم
11. May I have a copybook? Yes. This copybook is for you.
[ترجمه ترگمان]میشه یه \"copybook\" داشته باشم؟ آ ره این copybook برای توئه
[ترجمه گوگل]می توانم کتاب بخوانم؟ بله این کتاب برای شما مناسب است
[ترجمه گوگل]می توانم کتاب بخوانم؟ بله این کتاب برای شما مناسب است
12. Write the new words in your copybook.
[ترجمه ترگمان]کلمات جدید را در copybook بنویسید
[ترجمه گوگل]کلمات جدید را در کتابچه خود بنویسید
[ترجمه گوگل]کلمات جدید را در کتابچه خود بنویسید
13. You are doing this only to blot your copybook.
[ترجمه ترگمان]تو این کار را فقط برای محو کردن copybook می کنی
[ترجمه گوگل]شما فقط این کار را انجام می دهید تا کتاب های خود را ببندید
[ترجمه گوگل]شما فقط این کار را انجام می دهید تا کتاب های خود را ببندید
14. It was one of my father's own copybook exercises.
[ترجمه ترگمان]این یکی از تمرین های مخصوص پدرم بود
[ترجمه گوگل]این یکی از تمرینات کتابفروشی پدر من بود
[ترجمه گوگل]این یکی از تمرینات کتابفروشی پدر من بود
15. This is your copybook, Yang Ling.
[ترجمه ترگمان] این \"copybook\" - ه، \"یانگ لینگ\"
[ترجمه گوگل]این کتاب الکترونیکی شما، یانگ لیانگ است
[ترجمه گوگل]این کتاب الکترونیکی شما، یانگ لیانگ است
copybook maxims
ضربالمثلهای پیشپاافتاده
پیشنهاد کاربران
نوعی دفترچه ی شخصی که دانش آموزان از آن برای مرور لغات استفاده میکنند.
در واقع این نوع دفترچه نوعی فرهنگ لغت میباشد که دانش آموزان با سلیقه ی خودشان لغات را انتخاب کرده و به ترتیب حروف الفبا در دفترچه یادداشت میکنند تا بعدها بتوانند به راحتی لغات مد نظرشان را مرور کنند.
در واقع این نوع دفترچه نوعی فرهنگ لغت میباشد که دانش آموزان با سلیقه ی خودشان لغات را انتخاب کرده و به ترتیب حروف الفبا در دفترچه یادداشت میکنند تا بعدها بتوانند به راحتی لغات مد نظرشان را مرور کنند.
کلمات دیگر: