کلمه جو
صفحه اصلی

go together


1- به هم خوردن (رنگ یا لباس) 2- (پسر و دختر) فقط با هم بیرون رفتن

انگلیسی به فارسی

هماهنگ یا متناسب بودن


مترادف و متضاد

Harmonize or be compatible


جملات نمونه

1. This skirt and this blouse go together well.
[ترجمه شورحبیل] این دامن و این بلوز به خوبی با هم ترکیب می شوند
[ترجمه ترگمان]این دامن و این لباس خوب پیش هم می ره
[ترجمه گوگل]این دامن و این پیراهن با هم خوب می آیند

2. Muck and money go together.
[ترجمه ترگمان]گرد و خاک و پول جمع می شن
[ترجمه گوگل]مگ و پول با هم هماهنگ می شوند

3. These people go together all right.
[ترجمه ترگمان]این آدما با هم میرن
[ترجمه گوگل]این افراد با هم هماهنگ می شوند

4. Gossiping and lying go together.
[ترجمه ترگمان] gossiping \"و\" lying \"با هم میریم\"
[ترجمه گوگل]شایعه سازی و دروغ گفتن با هم

5. Disease and poverty often go together.
[ترجمه ترگمان]بیماری و فقر اغلب با هم پیش می روند
[ترجمه گوگل]بیماری و فقر اغلب با یکدیگر همراه می شوند

6. I can see that some colours go together and some don't.
[ترجمه ترگمان]می بینم که بعضی از رنگ ها دور هم جمع می شوند و بعضی دیگر هم نیستند
[ترجمه گوگل]من می بینم که بعضی از رنگ ها با یکدیگر همخوانی دارند و برخی دیگر نمی بینند

7. Such conditions always seem to go together.
[ترجمه ترگمان]چنین شرایطی همیشه به نظر می رسند
[ترجمه گوگل]همیشه به نظر می رسد چنین شرایطی با یکدیگر هماهنگ می شوند

8. It doesn't matter much whether we go together or separately.
[ترجمه ترگمان]فرقی نمی کند که با هم برویم یا جدا
[ترجمه گوگل]مهم نیست که آیا ما با هم یا جداگانه می رویم

9. I thought maybe we could go together.
[ترجمه ترگمان]فکر کردم شاید بتونیم با هم بریم
[ترجمه گوگل]فکر کردم شاید ما بتوانیم با هم کنار بیاییم

10. Brain size and cleverness do not go together.
[ترجمه ترگمان]اندازه مغز و هوش با هم حرکت نمی کنند
[ترجمه گوگل]اندازه ذهن و هوش و ذکاوت با یکدیگر همخوانی ندارند

11. Wealth and happiness do not always go together.
[ترجمه ترگمان]ثروت و خوشبختی همیشه با هم نمی روند
[ترجمه گوگل]ثروت و شادی همیشه با هم نیستند

12. We'd arranged to go together but Luis cried off at the last moment.
[ترجمه ترگمان]ما ترتیبی دادیم که با هم برویم اما لویی آخر گریه کرد
[ترجمه گوگل]ما ترتیب دادیم که با هم کنار بیاییم اما لوئیس در آخرین لحظه گریه کرد

13. I'm afraid your hat and dress don't go together.
[ترجمه ترگمان]من از کلاه و لباس تو می ترسم
[ترجمه گوگل]من می ترسم کلاه و لباس تو با هم نباشی

14. Alcohol abuse and eating disorders often go together.
[ترجمه ترگمان]مصرف الکل و اختلالات خوردن اغلب با هم اتفاق می افتد
[ترجمه گوگل]سوء مصرف الکل و اختلالات خوردن اغلب با یکدیگر همراه می شوند

پیشنهاد کاربران

باهم وجود داشتن - باهم ارتباط داشتن
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین Longman :
if two things go together, they exist together or are connected in some way

اون ها با هم جورن ( همیشه با هم در ارتباط هستند )
These people go together all right

دور هم جمع شدن ، در جمع

به هم آمدن


کلمات دیگر: