کابینه ضبط
filing cabinet
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• cabinet with drawers designed to hold file folders (used for document storage)
a filing cabinet is a piece of office furniture with deep drawers in which files are kept.
a filing cabinet is a piece of office furniture with deep drawers in which files are kept.
جملات نمونه
1. He carefully locked away the records in a filing cabinet.
[ترجمه ترگمان]او صفحه های بایگانی را با دقت قفل کرد
[ترجمه گوگل]او به دقت پرونده ها را در یک کابینه پرونده قفل کرد
[ترجمه گوگل]او به دقت پرونده ها را در یک کابینه پرونده قفل کرد
2. He locked the confidential documents in his filing cabinet.
[ترجمه ترگمان]اسناد محرمانه را در کابینت filing قفل کرد
[ترجمه گوگل]او اسناد محرمانه را در کابینه پرونده اش قفل کرد
[ترجمه گوگل]او اسناد محرمانه را در کابینه پرونده اش قفل کرد
3. The thief had disturbed the documents in her filing cabinet, but nothing had been taken.
[ترجمه ترگمان]دزد اسناد را در کابینت بایگانی کرده بود، اما چیزی دزدیده نشده بود
[ترجمه گوگل]دزد اسناد را در کابینه پرونده اش تحمیل کرده بود، اما هیچ اتفاقی نیافتاده بود
[ترجمه گوگل]دزد اسناد را در کابینه پرونده اش تحمیل کرده بود، اما هیچ اتفاقی نیافتاده بود
4. Past reports are kept in the filing cabinet in my office.
[ترجمه ترگمان]گزارش های پیشین در بایگانی بایگانی در دفتر من نگهداری می شوند
[ترجمه گوگل]گزارش های گذشته در کابینه پرونده در دفتر من نگهداری می شود
[ترجمه گوگل]گزارش های گذشته در کابینه پرونده در دفتر من نگهداری می شود
5. The filing cabinet was full to bursting.
[ترجمه ترگمان]قفسه بایگانی پر از انفجار بود
[ترجمه گوگل]کابینت پرینت کامل بود
[ترجمه گوگل]کابینت پرینت کامل بود
6. She went to the filing cabinet and took out a file.
[ترجمه ترگمان]او به طرف قفسه بایگانی رفت و یک فایل را بیرون آورد
[ترجمه گوگل]او به کابینه پرونده رفت و فایل را گرفت
[ترجمه گوگل]او به کابینه پرونده رفت و فایل را گرفت
7. I discovered my husband rifling through the filing cabinet.
[ترجمه ترگمان]متوجه شدم که شوهرم داره تو قفسه پرونده ها می بینه
[ترجمه گوگل]من شوهرم را از طریق کابینه پرونده رانده شدم
[ترجمه گوگل]من شوهرم را از طریق کابینه پرونده رانده شدم
8. Maybe I have a filing cabinet stuffed under the mat.
[ترجمه ترگمان]شاید من یه کابینت دارم که زیر پادری قایم شده
[ترجمه گوگل]شاید من یک کابینت پرینت دارم که در زیر تشک قرار دارد
[ترجمه گوگل]شاید من یک کابینت پرینت دارم که در زیر تشک قرار دارد
9. Crashing and echoing, the filing cabinet toppled end-over-end down the stairs as the thing heaved itself through the door aperture.
[ترجمه ترگمان]قفسه بایگانی که از بالای پله ها به پایین واژگون شده بود، از پله ها پایین افتاد
[ترجمه گوگل]سقوط و تکرار، کابینه ضبط به پایان رسید بیش از حد پایین از پله ها به عنوان چیزی که خود را از طریق درب دیافراگم خود را پرتاب کرد
[ترجمه گوگل]سقوط و تکرار، کابینه ضبط به پایان رسید بیش از حد پایین از پله ها به عنوان چیزی که خود را از طریق درب دیافراگم خود را پرتاب کرد
10. The Chief of Immigration then locked his filing cabinet and announced that Nina and I were wanted upstairs in another office.
[ترجمه ترگمان]سپس رئیس مهاجرت کابینه را قفل کرد و اعلام کرد که نینا و من در طبقه بالا در دفتر کار دیگری تحت تعقیب هستند
[ترجمه گوگل]رئیس مهاجرت سپس کابینه پرونده اش را قفل کرد و اعلام کرد که نینا و من در طبقه دیگری به طبقه بالا می روند
[ترجمه گوگل]رئیس مهاجرت سپس کابینه پرونده اش را قفل کرد و اعلام کرد که نینا و من در طبقه دیگری به طبقه بالا می روند
11. Shelley closed the filing cabinet and the desk, and wondered whether he had forgotten her.
[ترجمه ترگمان]شلی قفسه بایگانی و میز را بست و از خود پرسید که آیا او را فراموش کرده است یا نه
[ترجمه گوگل]شلی کابینت و میز اداری را بسته و تعجب می کند که آیا او را فراموش کرده اید
[ترجمه گوگل]شلی کابینت و میز اداری را بسته و تعجب می کند که آیا او را فراموش کرده اید
12. He rifled through a filing cabinet in search of the memo.
[ترجمه ترگمان]از قفسه بیرون رفت و در جستجوی یادداشت را جستجو کرد
[ترجمه گوگل]او از طریق یک کابینه پرونده در جستجوی این یادداشت کشته شد
[ترجمه گوگل]او از طریق یک کابینه پرونده در جستجوی این یادداشت کشته شد
13. The clerk, standing beside the filing cabinet, began to tremble.
[ترجمه ترگمان]منشی که کنار قفسه بایگانی ایستاده بود شروع به لرزیدن کرد
[ترجمه گوگل]کارمند، که در کنار کابینت پرونده ایستاده بود، شروع به لرزیدن کرد
[ترجمه گوگل]کارمند، که در کنار کابینت پرونده ایستاده بود، شروع به لرزیدن کرد
14. They fell down the back of a filing cabinet.
[ترجمه ترگمان]آن ها از پشت یک کمد بایگانی پایین افتادند
[ترجمه گوگل]آنها در پشت یک کابینه پرونده کشته شدند
[ترجمه گوگل]آنها در پشت یک کابینه پرونده کشته شدند
15. It is rather like an empty filing cabinet waiting for the files to go in.
[ترجمه ترگمان]بیشتر شبیه یک کمد بایگانی خالی است که منتظر این پرونده است تا وارد شوند
[ترجمه گوگل]این به جای یک کابینه ضبط خالی است که انتظار می رود فایلها در آن قرار بگیرند
[ترجمه گوگل]این به جای یک کابینه ضبط خالی است که انتظار می رود فایلها در آن قرار بگیرند
پیشنهاد کاربران
فایل کشویی، کشوی نگه داری اسناد
قفسه بایگانی
کلمات دیگر: