پیچ خورده، حلقه کردن
curled
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• curly, having curls
دیکشنری تخصصی
[نساجی] فردار - مجعد (الیاف مجعد مثل فنر معمولی با این تفاوت که حلقه های آن یک در میان کوچکتر است )
جملات نمونه
1. he saw the cat curled up asleep on the bed
او دید که گربه روی تخت چنبر زده و به خواب رفته است.
2. her white hands were curled around the cup
دستان سفیدش دور فنجان حلقه شده بودند.
3. my hair is naturally curled
موی من طبیعتا فرفری است.
4. the snake lashed and curled
مار تند حرکت کرد و چمبر زد.
5. it was cold and we had curled ourselves up under the blanket
هوا سرد بود و ما زیر پتو خود را قلمبه کرده بودیم.
6. the corners of the old letter had curled up
گوشه ی نامه ی قدیمی لوله شده بود.
7. The cat curled into a ball and went to sleep.
[ترجمه ترگمان]گربه روی یک توپ جمع شد و به خواب رفت
[ترجمه گوگل]گربه به توپ زد و به خواب رفت
[ترجمه گوگل]گربه به توپ زد و به خواب رفت
8. The child curled upon the sofa.
[ترجمه ترگمان]کودک روی نیمکت خم شده بود
[ترجمه گوگل]کودک روی صندلی پیچید
[ترجمه گوگل]کودک روی صندلی پیچید
9. The dying leaves became brown and curled up.
[ترجمه ترگمان]برگ های در حال مرگ قهوه ای شدند و جمع شدند
[ترجمه گوگل]برگ های مرطوب قهوه ای شدید و پیچ خورده بودند
[ترجمه گوگل]برگ های مرطوب قهوه ای شدید و پیچ خورده بودند
10. Carla, curled up on the sofa, was smoking a cigarette and stroking her cat.
[ترجمه ترگمان]کارلا، روی نیمکت کزکرده بود و سیگار می کشید و گربه خود را نوازش می کرد
[ترجمه گوگل]کارلا، روی صندلی پیچ خورده بود، سیگار کشید و سگ را گرم کرد
[ترجمه گوگل]کارلا، روی صندلی پیچ خورده بود، سیگار کشید و سگ را گرم کرد
11. The pages of the dictionary had curled up from constant use.
[ترجمه ترگمان]صفحات فرهنگ لغت را با استفاده مداوم جمع کرده بودند
[ترجمه گوگل]صفحات فرهنگ لغت از استفاده ثابت استفاده شده است
[ترجمه گوگل]صفحات فرهنگ لغت از استفاده ثابت استفاده شده است
12. The little kittens and their mother were all curled up asleep in the same basket.
[ترجمه ترگمان]گربه کوچک و مادرشان همگی در یک سبد خوابیده بودند
[ترجمه گوگل]بچه گربه ها و مادرشان همه در یک سبد خوابیدند
[ترجمه گوگل]بچه گربه ها و مادرشان همه در یک سبد خوابیدند
13. The boys are curled asleep in the small bedroom upstairs.
[ترجمه ترگمان]بچه ها در اتاق خواب کوچک طبقه بالا به خواب رفته اند
[ترجمه گوگل]پسرها در اتاق خواب کوچک در طبقه بالا خوابیده اند
[ترجمه گوگل]پسرها در اتاق خواب کوچک در طبقه بالا خوابیده اند
14. The rose leaves have curled because of an attack by grubs.
[ترجمه ترگمان]برگ های رز به خاطر حمله by جمع شده اند
[ترجمه گوگل]برگ های گل رز به علت حمله ای از گراب ها بوجود آمده اند
[ترجمه گوگل]برگ های گل رز به علت حمله ای از گراب ها بوجود آمده اند
15. They were curled up snugly in bed.
[ترجمه ترگمان]آن ها در رختخواب خود را جمع و جور کرده بودند
[ترجمه گوگل]آنها در رختخواب به آرامی پیچ خورده بودند
[ترجمه گوگل]آنها در رختخواب به آرامی پیچ خورده بودند
پیشنهاد کاربران
پیچ خرده جمع شده
مجعد، فردار، در هم پیچیده
کلمات دیگر: