کلمه جو
صفحه اصلی

realia


وسایل تعلیم و اثبات دروس کلاسی

انگلیسی به فارسی

وسایل تعلیم و اثبات دروس کلاسی


واقعیت


انگلیسی به انگلیسی

• objects or activities used by teachers to demonstrate real life (particularly of peoples studied), objects that educators use to help students understand other cultures and real life circumstances; real things, things that are real (philosophy)

جملات نمونه

1. Making transmission projection experimental realia of Ohmmeter is convenient for teaching Ohm-meter measurement principle with the aid of projector.
[ترجمه ترگمان]ایجاد طرح انتقال طرح انتقال (Ohmmeter)برای آموزش اصول اندازه گیری اهم سنج با کمک پروژکتور، مناسب است
[ترجمه گوگل]آزمایش پروجکشن پروژکتور آزمایش واقعی از Ohmmeter برای تدریس اصول اندازه گیری اهم متر با استفاده از پروژکتور مناسب است

2. President Hu presented New-Century Chinese-English Dictionary and realia to the Institute.
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور هو فرهنگ چینی - انگلیسی قرن جدید و realia را به موسسه ارایه داد
[ترجمه گوگل]پرزیدنت هو دایره فرهنگ چینی و انگلیسی را به موسسه ارائه داد

3. The fabrication of the realia not only ensures the quality of teaching, but maximizes the effectiveness of teaching.
[ترجمه ترگمان]ساخت of نه تنها کیفیت تدریس را تضمین می کند بلکه اثربخشی آموزش را به حداکثر می رساند
[ترجمه گوگل]ساخت واقعیت نه تنها کیفیت تدریس را تضمین می کند، بلکه مؤثرتر از آموزش نیز می کند

4. Assist Foreign Trainer in preparing lessons, realia, print materials, technology and supplemental materials prior to the start of each class.
[ترجمه ترگمان]در آماده سازی درس های، realia، مواد چاپی، فن آوری و مواد مکمل پیش از شروع هر کلاس، مربی خارجی کمک کنید
[ترجمه گوگل]کمک به مربی خارجی در آماده سازی درس، واقعی، مواد چاپی، فن آوری و مواد مکمل قبل از شروع هر کلاس

5. Objective To design and fabricate realia circuit for rotary anode startup experiment. It is convenient demonstrate the experiment and experimental data.
[ترجمه ترگمان]هدف طراحی و ساخت مدار realia برای آغاز آزمایش آند ثابت کردن آزمایش و داده های تجربی مناسب است
[ترجمه گوگل]هدف طراحی و ساخت مدار Realia برای آزمایش راه اندازی آنود روتور این آزمایش و داده های تجربی مناسب است

6. This quality handbook is used for the control of designing, producing and service in motor realia.
[ترجمه ترگمان]این راهنمای کیفیت برای کنترل طراحی، تولید و خدمات در realia موتور مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]این دفترچه کیفیت برای کنترل طراحی، تولید و خدمات در موتور Realia استفاده می شود

7. This article introduces the teaching experience of using common realia and learning tools to do physics demonstration experiment.
[ترجمه ترگمان]این مقاله تجربه آموزشی استفاده از ابزارهای یادگیری و یادگیری مشترک برای انجام آزمایش فیزیک را معرفی می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله تجربیات تدریس استفاده از ابزارهای معمول و ابزار یادگیری را برای انجام آزمایش تجربی فیزیکی معرفی می کند

8. Teachers should focus on creative lesson plans that are diverse and use a wide range realia.
[ترجمه ترگمان]معلمان باید بر روی برنامه های درسی خلاق تمرکز کنند که متنوع هستند و از طیف وسیعی از realia استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]معلمان باید بر روی طرح های خلاق درس تمرکز کنند که متنوع هستند و از طیف گسترده ای از واقعیت ها استفاده می کنند

9. Give commands and ask a pupil to act them out by using realia.
[ترجمه ترگمان]دستوراتی بدهید و از یک شاگرد بخواهید تا با استفاده از realia به آن ها عمل کند
[ترجمه گوگل]دستورات را بدهید و از دانش آموز بخواهید که با استفاده از realia آنها را اجرا کند

10. This article introduces the exploitation design thoughts and the structure functions of the realia of the new mathematics system.
[ترجمه ترگمان]این مقاله، اندیشه های طراحی بهره برداری و کارکرده ای ساختاری سیستم ریاضی جدید را معرفی می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله به معرفی افکار طراحی استثمار و عملکردهای ساختاری واقعیت سیستم جدید ریاضیات می پردازد

11. This article researches the meanings, functions and methods of developing self-made realia action and introduces successful experience.
[ترجمه ترگمان]این مقاله در مورد معانی، عملکردها و روش های در حال توسعه realia عمل می کند و تجربه موفق را معرفی می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله به بررسی معانی، عملکردها و روش های توسعه اقدامات واقعی خود و تجربیات موفق می پردازد

پیشنهاد کاربران

وسایل کمک آموزشی
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین MacMillan :
objects and other materials from daily life used in teaching


کلمات دیگر: