کلمه جو
صفحه اصلی

immunological

انگلیسی به فارسی

ایمونولوژیک


انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to immunology, pertaining to the study of the immune system (biology)

جملات نمونه

1. Immunological abnormalities are generally accepted to be involved in the pathogenesis of ulcerative colitis.
[ترجمه ترگمان]اختلالات کروموزومی به طور کلی پذیرفته می شوند که در بیماری زایی باکتری ها دخیل هستند
[ترجمه گوگل]ناهنجاری های ایمونولوژیک معمولا در پاتوژنز کولیت زخمی دخیل هستند

2. Secondly, cigarette smoking might produce a local immunological defect.
[ترجمه ترگمان]دوم، سیگار کشیدن سیگار ممکن است یک نقص immunological محلی ایجاد کند
[ترجمه گوگل]دوم اینکه سیگار کشیدن ممکن است نقص ایمنی را ایجاد کند

3. Practically all the news from research into the immunological impacts of chronic alcohol use is negative.
[ترجمه ترگمان]عملا تمام اخبار مربوط به تحقیقات در مورد اثرات منفی استفاده از الکل مزمن منفی است
[ترجمه گوگل]تقریبا تمام اخبار مربوط به تحقیقات به اثرات ایمنی مصرف الکل مزمن منفی است

4. Such agents could initiate an immunological process that becomes self perpetuating long after living organisms have disappeared.
[ترجمه ترگمان]چنین agents می توانند یک فرآیند immunological را آغاز کنند که پس از ناپدید شدن ارگانیسم های زنده، تداوم بقای خود را حفظ می کند
[ترجمه گوگل]چنین عوامل ممکن است یک فرایند ایمنولوژیک را آغاز کنند که خود را در طولانی مدت پس از آنکه موجودات زنده ناپدید شدند، به وجود می آورند

5. Objective: To investigate immunological mechanism of corneal melting, perforation and ophthalmitis after alkali burn.
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی مکانیسم immunological of، melting، perforation و ophthalmitis بعد از سوختگی قلیایی
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی مکانیسم ایمونولوژیک ذوب قرنیه، سوراخ شدن و چشم درد بعد از سوختگی قلیایی

6. Conclusion Thymosin can protect mice from immunological liver injury.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری Thymosin می تواند از موش در مقابل آسیب کبد (immunological)محافظت کند
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری تیموزین می تواند موش ها را از آسیب های کبدی ایمنی محافظت کند

7. JRA mechanism may be related to immunological regulation of DC cell cycle and apoptosis, as well as immunological amplification mechanism mediated by DC.
[ترجمه ترگمان]مکانیزم JRA ممکن است مربوط به تنظیم immunological چرخه سلولی DC و آپوپتوز، و همچنین مکانیزم تقویت immunological شده توسط DC باشد
[ترجمه گوگل]مکانیزم JRA ممکن است مربوط به تنظیم ایمونولوژیک سلول سلولی DC و آپوپتوز و همچنین مکانیسم تقویت ایمنی است که بوسیله DC انجام می شود

8. Immunological studies of Metarhizium strains from different places and hosts were made by using immunoelectrophoresis and agglutination reaction.
[ترجمه ترگمان]مطالعات Immunological of Metarhizium از مکان های مختلف و میزبان ها با استفاده از واکنش immunoelectrophoresis و agglutination ساخته شدند
[ترجمه گوگل]مطالعات ایمونولوژیک سویه های متارزیوم از مکان ها و میزبان های مختلف با استفاده از ایمونوالکتروفورز و واکنش آگلوتیناسیون ساخته شد

9. Objective To observe the immunological effect of intramuscular cholera vaccine.
[ترجمه ترگمان]هدف از این کار مشاهده تاثیر immunological در واکسن cholera است
[ترجمه گوگل]هدف بررسی تاثیر ایمونولوژیک واکسن کلسترول عضلانی

10. Methods:Clinical and immunological analysis was performed in 86 cases with JRA.
[ترجمه ترگمان]روش ها: آنالیز بالینی و immunological در ۸۶ مورد با JRA انجام شد
[ترجمه گوگل]روش ها: در 86 مورد با JRA، آنالیز بالینی و ایمونولوژیک انجام شد

11. Objective To analyze the immunological reaction of the antiserum of recombinant secreted protein from Ancylostoma caninum with antigens of various species hookworms at different developmental stages.
[ترجمه ترگمان]هدف تجزیه و تحلیل واکنش immunological the و پروتئین نوترکیب شده از Ancylostoma caninum با آنتی ژن انواع مختلف مختلف در مراحل مختلف رشد
[ترجمه گوگل]هدف: برای تجزیه و تحلیل واکنش ایمونولوژیک آنتی سزارین پروتئین ترشح شده نوترکیب از Ancylostoma caninum با آنتی ژن های کرم های مختلف مختلف در مراحل مختلف رشد

12. These transgenic mice are also of use in more classical immunological studies.
[ترجمه ترگمان]این موش ها ژن پیوندی نیز در مطالعات immunological کلاسیک بیشتر مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]این موش های ترانس ژنیک همچنین در مطالعات ایمونولوژی کلاسیک استفاده می شود

13. The strongly increased incidence among drug users who seroconverted is probably due to the temporary immunological depression associated with seroconversion.
[ترجمه ترگمان]افزایش شدید شیوع ابتلا به مصرف کنندگان مواد مخدر که احتمالا ناشی از افسردگی (immunological)موقتی است که با seroconversion مرتبط است
[ترجمه گوگل]افزایش شدید بیماری در میان مصرف کنندگان مواد مخدر که سلولهای سرطانی را تشکیل می دهند احتمالا به علت افسردگی موقت ایمونولوژیک مرتبط با سرکوب است

14. They call for more research on the physiological and immunological changes caused by eating disorders, especially bulimia.
[ترجمه ترگمان]آن ها خواستار تحقیقات بیشتر در مورد تغییرات فیزیولوژیکی و immunological ناشی از اختلالات خوردن، به خصوص bulimia می شوند
[ترجمه گوگل]آنها خواستار تحقیق بیشتر در مورد تغییرات فیزیولوژیکی و ایمنی بدن ناشی از اختلالات خوردن، به ویژه بولیمیا هستند

15. Such people may indeed be giving themselves some small margin of immunological protection.
[ترجمه ترگمان]چنین افرادی ممکن است در واقع به خود حاشیه کوچکی از حفاظت از immunological داشته باشند
[ترجمه گوگل]چنین افرادی ممکن است در حقیقت خود را به برخی از حاشیه های کوچک حفاظت ایمنی

پیشنهاد کاربران

ایمنی شناختی


کلمات دیگر: