خوش لباس، شیک، خوش پوش، خوش سلیقه، متداول، لباس دوست
dressy
خوش لباس، شیک، خوش پوش، خوش سلیقه، متداول، لباس دوست
انگلیسی به فارسی
لباس پوشیدن
خودساز، متداول، لباسدوست
انگلیسی به انگلیسی
• dressed up, elegant, stylish, fancy
dressy clothes are elegant clothes which you wear on formal occasions; an informal word.
dressy clothes are elegant clothes which you wear on formal occasions; an informal word.
مترادف و متضاد
Antonyms: casual, dowdy, inelegant, informal, unstylish
formal, fashionable
Synonyms: chic, classy, dressed to kill, dressed to the nines, dressed up, elaborate, elegant, fancy, in high feather, looking sharp, ornate, ritzy, smart, stylish
جملات نمونه
1. Her outfit was smart but not too dressy.
[ترجمه ترگمان]لباس او هوشمندانه بود، اما خیلی شیک نبود
[ترجمه گوگل]لباس او هوشمندانه بود اما بیش از حد لباس پوشیدنی نبود
[ترجمه گوگل]لباس او هوشمندانه بود اما بیش از حد لباس پوشیدنی نبود
2. I need something a bit more dressy for the wedding.
[ترجمه سید ساینا هاشمی] من برای عروسی به چیزی نیاز دارم که کمی شیک و مجلسی تر باشد
[ترجمه ترگمان]واسه عروسی یه چیزی لازم دارم[ترجمه گوگل]من برای چیزی عجیب و غریب برای عروسی نیاز دارم
3. They're a very dressy couple.
[ترجمه ساینا هاشمی] اونها یک زوج بسیار شیک پوش هستند
[ترجمه ترگمان]اونا یه زوج خیلی شیک هستن[ترجمه گوگل]آنها یک زن و شوهر بسیار لباس پوشیدن هستند
4. All this is far superior to the dressy emptiness of the last star-studded Haymarket revival.
[ترجمه ترگمان]همه این ها بسیار برتر از آن است که مراسم احیای Haymarket هی آخرین ستاره در آن جشن گرفته شود
[ترجمه گوگل]همه اینها به مراتب بیشتر از بقیه ی لباس پر از آخرین احیای Haymarket ستاره ای است
[ترجمه گوگل]همه اینها به مراتب بیشتر از بقیه ی لباس پر از آخرین احیای Haymarket ستاره ای است
5. But they can keep the dressy culottes and pantsuits as long as they are part of a coordinated outfit.
[ترجمه ترگمان]اما آن ها می توانند the و pantsuits را تا زمانی که بخشی از یک سازمان هماهنگ هستند، نگه دارند
[ترجمه گوگل]اما آنها می توانند لباس های شلوار و لباس های شلوار را حفظ کنند تا زمانی که بخشی از لباس های هماهنگ شده باشند
[ترجمه گوگل]اما آنها می توانند لباس های شلوار و لباس های شلوار را حفظ کنند تا زمانی که بخشی از لباس های هماهنگ شده باشند
6. A corduroy suit is a contradiction: suits are dressy; corduroy is not.
[ترجمه ترگمان]کت و شلوار مخمل کبریتی یک تناقض است: لباس مناسب و مجلل است؛ مخمل کبریتی پوشیده نیست
[ترجمه گوگل]کت و شلوار مخملی تناقض است: لباس پوشیدنی؛ مخمل نخی نیست
[ترجمه گوگل]کت و شلوار مخملی تناقض است: لباس پوشیدنی؛ مخمل نخی نیست
7. He's a dressy fellow himself.
[ترجمه ترگمان]خودش یک شیک پوشه
[ترجمه گوگل]او یک همسایه لباس شخصی است
[ترجمه گوگل]او یک همسایه لباس شخصی است
8. SHe has been more dressy since you come on the carpet.
[ترجمه ترگمان]از وقتی که شما روی فرش بیایید، SHe بیشتر از آن لباس می پوشید
[ترجمه گوگل]از زمانیکه در قالین آمده اید، شیک تر است
[ترجمه گوگل]از زمانیکه در قالین آمده اید، شیک تر است
9. Dry - clean dressy jeans. This will keep the rinse darker and fresher - looking.
[ترجمه ترگمان]کفش های کتانی تمیز و تمیز این کار، آب را تیره تر و تمیزتر نگه می دارد
[ترجمه گوگل]خشک - شلوار جین لباس شیک این باعث می شود که شستشو تیره تر و تازه تر - به دنبال
[ترجمه گوگل]خشک - شلوار جین لباس شیک این باعث می شود که شستشو تیره تر و تازه تر - به دنبال
10. From casual to dressy there is a romper for everyone. Do you wear rompers?
[ترجمه ترگمان]از عادی به بعد لباس زنونه برای همه هست تو rompers می پوشی؟
[ترجمه گوگل]از گاه به گاه به لباس پوشیدن برای همه کمربند وجود دارد آیا شما کمربند را می پوشیدید؟
[ترجمه گوگل]از گاه به گاه به لباس پوشیدن برای همه کمربند وجود دارد آیا شما کمربند را می پوشیدید؟
11. Wise men pass a dressy lass.
[ترجمه ترگمان]مرده ای عاقل از یک دختر جلف می گذرند
[ترجمه گوگل]مردمان عاقل، یک مرد پرحاشیه را می گذرانند
[ترجمه گوگل]مردمان عاقل، یک مرد پرحاشیه را می گذرانند
12. dry-clean dressy jeans. This will keep the rinse darker and fresher - looking.
[ترجمه ترگمان]شلوار جین تمیز و پاکیزه این کار، آب را تیره تر و تمیزتر نگه می دارد
[ترجمه گوگل]شلوار جین لباس خشک و تمیز این باعث می شود که شستشو تیره تر و تازه تر - به دنبال
[ترجمه گوگل]شلوار جین لباس خشک و تمیز این باعث می شود که شستشو تیره تر و تازه تر - به دنبال
13. Could you help me pick up a dressy dress?
[ترجمه ترگمان]میشه کم کم کنی یه لباس معمولی بردارم؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید به من کمک کنید تا یک لباس سرسبز را انتخاب کنید؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید به من کمک کنید تا یک لباس سرسبز را انتخاب کنید؟
14. Dressy shorts, too, are still in.
[ترجمه ترگمان]شورت Dressy هم هنوز اینجاست
[ترجمه گوگل]شلوارهای شلوار هم هنوز در آن هستند
[ترجمه گوگل]شلوارهای شلوار هم هنوز در آن هستند
15. The latter's genial nature and dressy appearance pleased him.
[ترجمه ترگمان]طبیعت مهربان و مطبوع او او را خوشحال کرد
[ترجمه گوگل]طبیعت نوازنده دومی و ظاهر شیکش او را خوشحال کردند
[ترجمه گوگل]طبیعت نوازنده دومی و ظاهر شیکش او را خوشحال کردند
پیشنهاد کاربران
( برای لباس ) رسمی
خوش لباس
dressy
She tends to wear quite dressy clothes for work
She tends to wear quite dressy clothes for work
لباس شیک, باکلاس و گرانقیمت
Expensive, stylish, elegant and fancy clothes
Expensive, stylish, elegant and fancy clothes
به لباس هایی گفته میشود که برای موقعیت های رسمی مناسب هستند.
کلمات دیگر: