کلمه جو
صفحه اصلی

shalom


(عبری) سلام، شالوم

انگلیسی به فارسی

(عبری) سلام، شالوم


شالوم


انگلیسی به انگلیسی

حرف ندا ( interjection )
• : تعریف: peace (Hebrew); used among Jews as a greeting and farewell.

• male first name; family name (hebrew)
(hebrew) peace (used as a greeting or farewell)

جملات نمونه

1. Of all the gatekeepers of the title, Mr. Shalom may have been the most notorious tactician.
[ترجمه ترگمان]از همه the عنوان، آقای اوی! ممکن است مهم ترین tactician معروف باشد
[ترجمه گوگل]آقای شالوم از همه دروازه بان های این عنوان ممکن است تاکتیک تند و تیزترین باشد

2. Israeli Foreign Minister Silvan Shalom repeated that call during a joint news conference with Mr. Gul.
[ترجمه ترگمان]وزیر امور خارجه اسرائیل سیلوان شالوم این درخواست را در طی یک کنفرانس خبری مشترک با آقای گل تکرار کرد
[ترجمه گوگل]سیلوان شالوم، وزیر امور خارجه اسرائیل، در یک کنفرانس خبری مشترک با آقای گل گفت وگو کرد

3. I say "Shalom", sometimes, when joking around with friends and people.
[ترجمه بهروز مددی] بعضی وقت ها که با دوستان و اطرافیان خودم شوخی می‎کنم، از اصطلاح "شما عشقید" استفاده می‎کنم.
[ترجمه ترگمان]من می گویم \"شالوم\" گاهی اوقات با دوستان و مردم شوخی می کند
[ترجمه گوگل]من گاهی اوقات �شالوم� می گویم وقتی با دوستان و مردم عجله می کنید

4. Shalom Shalom, good evening, have a good day!
[ترجمه ترگمان]! سلام علیکم! سلام علیکم! روز خوبی داشته باشید
[ترجمه گوگل]شالوم شالوم، شب بخیر، روز خوبی داشته باشی

5. Software Description : About Shalom, This saver includes various religious pictures and text.
[ترجمه ترگمان]توصیف نرم افزار: درباره شالوم، این محافظ، شامل تصاویر مذهبی مختلف و متن است
[ترجمه گوگل]توضیحات نرم افزار درباره Shalom، این محافظ شامل تصاویر و متن مذهبی مختلف است

6. Israeli Vice-Prime Minister Silvan Shalom told Israeli radio that the trip would focus on two main issues.
[ترجمه ترگمان]معاون نخست وزیر اسرائیل سیلوان شالوم به رادیو اسرائیل گفت که این سفر بر دو مساله اصلی متمرکز خواهد بود
[ترجمه گوگل]سیلوان شالوم معاون نخست وزیر اسرائیل به رادیو اسرائیل گفت که این سفر بر دو موضوع اصلی تمرکز خواهد کرد

7. Mr. Shalom says he's afraid to say it, so he won't, but then he does: We've become cruel.
[ترجمه ترگمان]اقای Shalom می گوید که از گفتنش می ترسد، بنابراین این کار را نخواهد کرد، اما این کار را می کند: ما ظالم خواهیم شد
[ترجمه گوگل]آقای شالوم می گوید که می ترسد این را بگوید، پس او نمی خواهد، اما پس از آن، ما بی رحمانه شدیم

8. When meeting with Shalom, Li indicated China-Israel relations and bilateral economic and trade cooperation are both moving toward a positive direction.
[ترجمه ترگمان]پس از ملاقات با شالوم، لی نشان داد که روابط چین و اسرائیل و هم کاری های اقتصادی و اقتصادی دو جانبه به سمت یک جهت مثبت حرکت می کنند
[ترجمه گوگل]لی با روابط چین و اسرائیل با همکاری شالوم، همکاری اقتصادی و تجارت دوجانبه را به سمت یک جهت مثبت حرکت داد

9. Pray that God supernaturally visits everyone living in the land with His Shalom.
[ترجمه ترگمان]به درگاه خدا دعا کنید که خداوند هر کسی را که در این سرزمین به سر می برد ملاقات کند
[ترجمه گوگل]دعا کنید که خداوند به طور غریزی با شالوم خود به همه کسانی که در این سرزمین زندگی می کنند بازدید می کند

پیشنهاد کاربران

تو مکالمات عامیانه بیشتر به معنی "عشقی" بکار می رود.
البته در انگلیسی بریتانیایی این مورد رو بیشتر می‎بینیم.


کلمات دیگر: