کلمه جو
صفحه اصلی

in low spirits

انگلیسی به فارسی

در روحیه کم


انگلیسی به انگلیسی

• unhappy, in a bad mood

جملات نمونه

1. She is in low spirits.
[ترجمه ترگمان]حالش خوب است
[ترجمه گوگل]او در روحیه کم است

2. Finding her in low spirits, they had persuaded her to join them for lunch.
[ترجمه ترگمان]وقتی او را به حال خود دید، او را متقاعد کرده بودند که برای ناهار به آن ها ملحق شود
[ترجمه گوگل]پیدا کردن او را در ارواح کم، آنها را متقاعد کرده بود که برای ناهار به آنها بپیوندند

3. He seemed in low spirits.
[ترجمه ترگمان]به نظر سرحال می آمد
[ترجمه گوگل]او در روحیه کم به نظر می رسید

4. When in low spirits, seek gainful employment.
[ترجمه ترگمان]، وقتی که ارواح خبیث دنبال کار \"gainful\" میگردن
[ترجمه گوگل]هنگامی که در ارواح کم، به دنبال اشتغال مشاغل

5. They were in low spirits.
[ترجمه ترگمان]شاد و سرحال بودند
[ترجمه گوگل]آنها در روحیه کم بودند

6. They came back defeated and were in low spirits.
[ترجمه ترگمان]آن ها دوباره شکست خوردند و شاد و سرحال به نظر می رسیدند
[ترجمه گوگل]آنها دوباره شکست خوردند و در روحیه کم قرار داشتند

7. All the weather glasses in the shop are in low spirits, and the rain already shines upon the cocked hat of the wooden Midshipman.
[ترجمه ترگمان]تمام لیوان های آب و هوا خیلی پایین است و باران بر کلاه لبه چوبی of می درخشد
[ترجمه گوگل]تمام عینک های هوا در مغازه در ارواح کم است، و باران در حال حاضر بر روی کلاه خنجانی از Midshipman چوبی درخشش است

8. When we in difficulties or in low spirits, it won't turn its back.
[ترجمه ترگمان]وقتی با مشکلات روبه رو می شویم، یا با روحیه پایین، دیگر بر نمی گردد
[ترجمه گوگل]هنگامی که ما در مشکلات و یا در ارواح پایین، آن را به عقب خود را ندارد

9. Should we laugh or be in low spirits when looking you in the mirror in the morning.
[ترجمه ترگمان]باید بخندیم یا شاد باشیم وقتی که صبح تو آینه به تو نگاه می کنم
[ترجمه گوگل]در صورتی که در آینه به دنبال شما هستیم، ما باید خنده دار باشیم یا در روح کم قرار بگیریم

10. He'd play the violin when he was in low spirits.
[ترجمه ترگمان]وقتی که او سرحال بود ویل ون را می نواخت
[ترجمه گوگل]وی در حالی که در ارواح پایین بود، ویولن را بازی می کرد

11. I sat on the bunk in low spirits and dozed a little.
[ترجمه ترگمان]روی تخت نشستم و کمی چرت زدم
[ترجمه گوگل]من در روحیه کم کم نشسته بودم

12. He would sIt'still for several hours when in low spirits.
[ترجمه ترگمان]هنوز چند ساعتی بود که روحیه اش خوب شده بود
[ترجمه گوگل]او چندین ساعت در صلح و آرامش به سر می برد

13. He is sort of, er, in low spirits.
[ترجمه ترگمان]او حالش خیلی خوب است
[ترجمه گوگل]او مرتب و مرتب است، در ارواح کم

14. He is in low spirits because of his illness.
[ترجمه ترگمان]او به خاطر بیماری او در حال ضعف است
[ترجمه گوگل]او به علت بیماری خود در ارواح کم است

15. It'seemed that Chinese players in low spirits during the competition.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که بازیکنان چینی در طول مسابقه روحیه پایینی دارند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که بازیکنان چینی در رشته های کم در طول مسابقه

پیشنهاد کاربران

بی روحیه

- غمگین
- مایوس
- ناراحت


کلمات دیگر: