بازسازی
restock
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
• : تعریف: combined form of stock.
• مشابه: replenish
• مشابه: replenish
• resupply, provide supplies again; store away again
when you restock, you buy a lot of food or other goods to replace things that you have used or sold.
to restock a park, lake, or woodlands means to put an additional number of animals or fish in it, or to plant more trees in it because there are very few left.
when you restock, you buy a lot of food or other goods to replace things that you have used or sold.
to restock a park, lake, or woodlands means to put an additional number of animals or fish in it, or to plant more trees in it because there are very few left.
جملات نمونه
1. I have to restock the freezer.
[ترجمه ترگمان]باید the رو جبران کنم
[ترجمه گوگل]من باید فریزر را بازسازی کنم
[ترجمه گوگل]من باید فریزر را بازسازی کنم
2. Work began at once to restock the fishery and restore the lodge and collapsed cottages on the estate.
[ترجمه ترگمان]کار به این ترتیب شروع شد تا صنعت صید ماهی را جبران کند و کلبه کلبه ها و کلبه های ویران را در ملک تعمیر کند
[ترجمه گوگل]کار یک بار برای باز شدن ماهیگیری و بازگرداندن تخت خواب و سقوط کلبه در املاک شروع شد
[ترجمه گوگل]کار یک بار برای باز شدن ماهیگیری و بازگرداندن تخت خواب و سقوط کلبه در املاک شروع شد
3. Joe also did his best to restock the larder, though food prices were even higher than in Miyako.
[ترجمه ترگمان]جو هم بهترین کار خود را کرد تا گنجه را پر کند، اگرچه قیمت غذا هم بالاتر از in بود
[ترجمه گوگل]جو همچنین بهترین کار خود را برای بازگرداندن چاقو کرد، هرچند قیمت های مواد غذایی حتی در Miyako حتی بالاتر بود
[ترجمه گوگل]جو همچنین بهترین کار خود را برای بازگرداندن چاقو کرد، هرچند قیمت های مواد غذایی حتی در Miyako حتی بالاتر بود
4. The task now is to restock the species and, of course, only the whales can do that.
[ترجمه ترگمان]اکنون وظیفه جبران کردن گونه ها است و البته فقط وال ها می توانند این کار را انجام دهند
[ترجمه گوگل]اکنون این کار این است که گونه ها را دوباره بچرخانیم و البته تنها نهنگ ها می توانند این کار را انجام دهند
[ترجمه گوگل]اکنون این کار این است که گونه ها را دوباره بچرخانیم و البته تنها نهنگ ها می توانند این کار را انجام دهند
5. And if you restock the shelves, they will steal it again.
[ترجمه ترگمان]و اگه تو قفسه رو پر کنی دوباره می will
[ترجمه گوگل]و اگر قفسه ها را باز کنید، آنها دوباره آن را سرقت خواهند کرد
[ترجمه گوگل]و اگر قفسه ها را باز کنید، آنها دوباره آن را سرقت خواهند کرد
6. When the item sells the suppliers can restock it.
[ترجمه ترگمان]زمانی که آیتم به فروشنده فروخته می شود، می تواند آن را جبران کند
[ترجمه گوگل]هنگامی که مورد فروشندگان عرضه می شود می تواند آن را بازگرداند
[ترجمه گوگل]هنگامی که مورد فروشندگان عرضه می شود می تواند آن را بازگرداند
7. You can repair the torn sails and restock the ship and supply fresh navigation charts.
[ترجمه ترگمان]می توانید بادبان های پاره پاره شده را تعمیر و آن را پر کنید و نقشه های دریائی جدید را فراهم کنید
[ترجمه گوگل]شما می توانید بادبان های پاره شده را تعمیر کنید و کشتی را بازسازی کنید و نمودار های ناوبری جدیدی را ارائه دهید
[ترجمه گوگل]شما می توانید بادبان های پاره شده را تعمیر کنید و کشتی را بازسازی کنید و نمودار های ناوبری جدیدی را ارائه دهید
8. As confidence strengthens businesses will restock, which should further fill the sails of the economy in the current quarter.
[ترجمه ترگمان]همان طور که اعتماد به نفس، تجارت را تقویت می کند، که باید بیشتر بادبان های یک اقتصاد را در یک چهارم کنونی پر کند
[ترجمه گوگل]به عنوان اعتماد به نفس، کسب و کار ها را تقویت می کند، بازسازی می شود که بیشتر در سال های جاری، بادبان های اقتصاد را پر می کند
[ترجمه گوگل]به عنوان اعتماد به نفس، کسب و کار ها را تقویت می کند، بازسازی می شود که بیشتر در سال های جاری، بادبان های اقتصاد را پر می کند
9. These boxed kits are supplied to the dealers who restock it as the individual strings are sold.
[ترجمه ترگمان]این کیت های (boxed)به فروشندگان عرضه می شوند که آن را به صورتی که رشته های فردی فروخته می شوند، انباشته می کنند
[ترجمه گوگل]این کیت های جعبه به نمایندگی ها عرضه می شود که آن را به عنوان رشته های فردی فروخته می شود
[ترجمه گوگل]این کیت های جعبه به نمایندگی ها عرضه می شود که آن را به عنوان رشته های فردی فروخته می شود
10. It would be an idea to test the pond water for ammonia and nitrite when you restock with fish.
[ترجمه ترگمان]این یک ایده برای تست آب استخر برای آمونیاک و نیتریت است وقتی که با ماهی پر می شود
[ترجمه گوگل]این یک ایده است که آب بادی برای آمونیاک و نیتریت را آزمایش کنید وقتی که ماهی را با ماهی باز کنید
[ترجمه گوگل]این یک ایده است که آب بادی برای آمونیاک و نیتریت را آزمایش کنید وقتی که ماهی را با ماهی باز کنید
11. He and his mother journey to Houston periodically for checkups and to restock his medicine.
[ترجمه ترگمان]او و مادرش به طور دوره ای برای معاینه مجدد به هوستون می رفتند و دارو او را تامین می کردند
[ترجمه گوگل]او و مادرش به طور دوره ای برای بررسی و سفر به هوستون سفر می کنند و داروهای خود را بازسازی می کنند
[ترجمه گوگل]او و مادرش به طور دوره ای برای بررسی و سفر به هوستون سفر می کنند و داروهای خود را بازسازی می کنند
12. For the rejected material, the supplier should take back the nonconformance within 10 days. Associate with the buyer about the restock issue. Otherwise, we will handle it as the scrap.
[ترجمه ترگمان]برای مواد رد شده، تامین کننده باید ظرف مدت ۱۰ روز the را پس بگیرد با خریدار در رابطه با مساله restock در غیر این صورت، آن را به عنوان تکه کاغذ در نظر می گیریم
[ترجمه گوگل]برای مواد رد شده، تامین کننده باید ظرف 10 روز ناپیوستگی را بازگرداند با خریدار مشغول به همکاری در مورد مسئله بازسازی باشید در غیر این صورت، ما آن را به عنوان قراضه اداره می کنیم
[ترجمه گوگل]برای مواد رد شده، تامین کننده باید ظرف 10 روز ناپیوستگی را بازگرداند با خریدار مشغول به همکاری در مورد مسئله بازسازی باشید در غیر این صورت، ما آن را به عنوان قراضه اداره می کنیم
13. Meet with appropriate departments to discuss current material inventories and establish restock levels or just - in - time strategies.
[ترجمه ترگمان]با بخش های مناسب ملاقات کنید تا درباره فهرست های مواد جاری بحث و تبادل نظر کرده و سطوح restock و یا استراتژی های صرفا زمانی ایجاد کنید
[ترجمه گوگل]ملاقات با بخش های مناسب برای بحث در مورد موجودی مواد موجود و ایجاد سطوح restock یا فقط - در زمان استراتژی
[ترجمه گوگل]ملاقات با بخش های مناسب برای بحث در مورد موجودی مواد موجود و ایجاد سطوح restock یا فقط - در زمان استراتژی
پیشنهاد کاربران
تامین کالا ( جهت فروش ) برای مغازه - دوباره جنس آوردن برای مغازه ( بجای اجناسی که فروش رفته اند )
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین Cambridge :
to replace goods that have been sold or used with a new supply of them
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین Cambridge :
to replace goods that have been sold or used with a new supply of them
تجدید قوا
دوباره پر کردن، دوباره تدارکات فراهم کردن، دوباره به تجهیزات لازم و ضروری مجهز شدن
شارژ مجدد انبار
کلمات دیگر: