در نزدیکی کرانه، نزدیک به ساحل
off the coast
در نزدیکی کرانه، نزدیک به ساحل
پیشنهاد کاربران
in the sea but near a land , out in the water
در نزدیکی ساحل/سواحل
در ( نزدیکی ) کرانه
مثال از دیکشنزی آکسفرد:
Several types of endangered sea turtles live in the waters off the Angolan coast
ترجمه اینجانب: چندین گونه از لاکپشت های دریایی در خطر انقراض در نزدیکی سواحل آنگولا زندگی می کنند.
در ( نزدیکی ) کرانه
مثال از دیکشنزی آکسفرد:
Several types of endangered sea turtles live in the waters off the Angolan coast
ترجمه اینجانب: چندین گونه از لاکپشت های دریایی در خطر انقراض در نزدیکی سواحل آنگولا زندگی می کنند.
You’d studied the maui dolphin off the coast of new zealand .
در نزدیکی ساحل
در نزدیکی ساحل
کلمات دیگر: