1. our products have a distinctive national individuality
فرآورده های ما دارای یک ویژگی منحصر به فرد ملی است.
2. gradually the child becomes aware of his individuality
کم کم کودک به شخصیت خود پی می برد.
3. Each song has its own individuality.
[ترجمه ترگمان]هر ترانه فردیت خود را دارد
[ترجمه گوگل]هر آهنگ دارای ویژگی خاص خودش است
4. The small items of handcrafted furniture give individuality to the room.
[ترجمه ترگمان]اشیا کوچک اسباب و اثاث ماشینی منحصر به فرد اتاق می شود
[ترجمه گوگل]اقلام کوچک از مبلمان دست ساز منحصر به فرد به اتاق
5. Self-expression and individuality are the greatest weapons against tyranny.
[ترجمه ترگمان]فردیت و فردیت، بزرگ ترین سلاح در برابر استبداد است
[ترجمه گوگل]خود بیان و فردیت بزرگترین سلاح ضد استبداد هستند
6. She expresses her individuality through her clothes.
[ترجمه ترگمان]فردیت خود را از میان لباس هایش توجیه می کند
[ترجمه گوگل]او از طریق لباس هایش شخصیت خود را بیان می کند
7. The plot is credible but the characters lack individuality.
[ترجمه ترگمان]این طرح معتبر است، اما شخصیت های فاقد شخصیت هستند
[ترجمه گوگل]این طرح معتبر است، اما شخصیتها فاقد شخصیت هستند
8. Individuality is a valued and inherent part of the British character.
[ترجمه ترگمان]Individuality یک بخش ارزشمند و ذاتی شخصیت بریتانیایی است
[ترجمه گوگل]فردیت بخش ارزشمند و ذاتی شخصیت بریتانیایی است
9. This book will help you recognize your individuality.
[ترجمه ترگمان]این کتاب به شما کمک می کند فردیت خود را تشخیص دهید
[ترجمه گوگل]این کتاب به شما کمک خواهد کرد که فردیت خود را تشخیص دهید
10. We like our staff to show their individuality rather than wear a uniform.
[ترجمه ترگمان]ما دوست داریم کارکنان ما به جای اینکه یونیفرم بپوشند، فردیت خود را نشان دهند
[ترجمه گوگل]ما کارکنانمان را دوست داریم تا شخصیت خود را عوض کنیم تا یک لباس را پوشانیم
11. The state often presents a threat to individuality.
[ترجمه ترگمان]دولت اغلب تهدیدی برای فردیت احساس می کند
[ترجمه گوگل]دولت اغلب به فردیت تهدید می کند
12. We should respect individuality.
[ترجمه ترگمان]ما باید به فردیت احترام بگذاریم
[ترجمه گوگل]ما باید فردیت را احیا کنیم
13. His work retained a pronounced individuality and originality that has yet to be properly acknowledged.
[ترجمه ترگمان]کار او شخصیت و اصالت خاصی را حفظ کرد که هنوز به درستی تایید نشده است
[ترجمه گوگل]کار او حفظ یک فردیت و اصالت واضح است که تا به حال به درستی تایید نشده است
14. In the process, it loses individuality.
[ترجمه ترگمان]در این فرآیند، فردیت خود را از دست می دهد
[ترجمه گوگل]در این فرآیند فردیت فرد را از دست می دهد