کلمه جو
صفحه اصلی

shut out


معنی : باختن، پوان نیاوردن
معانی دیگر : (صدا یا منظره و غیره) سد کردن، جلوگیری کردن، راه ندادن، (ورزش) امتیاز ندادن، ورزش پوان نیاوردن، (ورزش) چند به هیچ از تیم مقابل یا حریف بردن

انگلیسی به فارسی

(ورزش) پوان نیاوردن، باختن


بسته شدن، باختن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: an act or instance of keeping from entering or gaining access; a shutting out.

(2) تعریف: the condition of being shut out, esp. from a workplace during a labor dispute; lockout.

(3) تعریف: a game in which one side is prevented from scoring, as in baseball.
مشابه: massacre

• prevent from entering; distance, conceal from -
exclusion, act of preventing entry; lockout caused by a labor dispute; instance of preventing the other team from scoring (sports); game in which one team does not score any points (sports)

مترادف و متضاد

exclude


باختن (فعل)
lose, shut out

پوان نیاوردن (اسم)
shutout

Synonyms: bar, beleaguer, block out, blockade, close, conceal, cover, debar, discontinue, evict, fence off, hide, keep out, lock out, mask, obstruct, ostracize, refuse, screen, seclude, shroud, shut off, veil


exclude; screen


Synonyms: bar, beleaguer, blockade, block out, close, conceal, cover, debar, discontinue, evict, fence off, hide, keep out, lock out, mask, obstruct, ostracize, refuse, seclude, shroud, veil


Antonyms: include, welcome


جملات نمونه

1. "Who shuts love out, in turn shall be shut out from love.
[ترجمه ترگمان]\" چه کسی عشق را خاموش می کند، به نوبه خود از عشق خاموش خواهد شد
[ترجمه گوگل]'چه کسی خاموش می شود عشق، به نوبه خود باید از عشق بسته شود

2. Anna felt shut out of the conversation.
[ترجمه ترگمان]آنا از این گفتگو منصرف شد
[ترجمه گوگل]آنا احساس تعجب کرد از گفتگو

3. I was shut out for being five minutes late.
[ترجمه ترگمان] واسه ۵ دقیقه دیر کردم
[ترجمه گوگل]من پنج دقیقه دیر شدم تعطیل بودم

4. She finds it impossible to shut out the memory of the accident.
[ترجمه محسن راد] او متوجه شد که از یاد بردن خاطره تصادف غیر ممکن است.
[ترجمه ترگمان]پیدا کردن خاطره تصادف غیرممکن است
[ترجمه گوگل]او می بیند که حافظه ی حادثه را خاموش نمی کند

5. It seemed to me that I was being shut out of the dialogue and that's something I just don't cotton to.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که من از مکالمه خارج شده بودم و این چیزی است که من از آن استفاده نمی کنم
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که من از گفت و گو محروم شدم و چیزی که من فقط به آن پنبه ندارم

6. I was set to shut out anyone else who came knocking.
[ترجمه ترگمان]من تصمیم گرفته بودم کسی دیگه ای رو که بیاد در بزنه خفه کنم
[ترجمه گوگل]من تصمیم گرفتم هر کس دیگری را که ضربه زده بود خاموش کنم

7. He closed his eyes and tried to shut out the world.
[ترجمه ترگمان]چشمانش را بست و سعی کرد دنیا را خاموش کند
[ترجمه گوگل]او چشمانش را بست و تلاش کرد جهان را خاموش کند

8. Colorado shut out Kansas City 3-0.
[ترجمه ترگمان]کلرادو کانزاس سیتی را ۳ بر ۰ خاموش کرد
[ترجمه گوگل]کلرادو کانزاس سیتی 3-0 را خاموش کرد

9. She learned to shut out her angry feelings.
[ترجمه ترگمان]یاد گرفت که احساسات خشم آلود او را خاموش کند
[ترجمه گوگل]او آموخت که احساسات عصبی اش را خاموش کند

10. We shut out the opposing team and won by 3 to 0.
[ترجمه ترگمان]ما تیم مخالف را خاموش کردیم و ۳ تا ۰ برنده شدیم
[ترجمه گوگل]ما تیم مخالف را خاموش می کنیم و 3 تا 0 بردیم

11. The shutters were closed to shut out the daylight.
[ترجمه ترگمان]کرکره ها بسته بود تا روشنایی روز را خاموش کند
[ترجمه گوگل]پنجره ها بسته شده بودند تا نور روز را خاموش کنند

12. These trees shut out the view.
[ترجمه الهام] این درختان جلوی دید را میگیرند
[ترجمه ترگمان]این درخت ها جلوی دید را گرفتند
[ترجمه گوگل]این درختان این دیدگاه را از بین می برد

13. Close the door and shut out that draft!
[ترجمه ترگمان]در رو ببند و اون طرح رو خاموش کن
[ترجمه گوگل]درب را بستن و این پیش نویس را خاموش کنید!

14. I shut out the memory which was too painful to dwell on.
[ترجمه ترگمان]خاطره آن را خاموش کردم که بیش از آن دردناک بود که بتوانم به آن فکر کنم
[ترجمه گوگل]من حافظه ای را که برای دراز کشیدن بیش از حد دردناک بود را تعطیل کردم

15. I felt I was being shut out from all the family's affairs.
[ترجمه ترگمان]احساس کردم که از همه امور خانوادگی دور شده ام
[ترجمه گوگل]احساس کردم که از تمام امور خانواده محروم شدم

16. Maddux pitched eight shutout innings and could have gone nine or 10 more.
[ترجمه ترگمان]Maddux در دور ضربه زنی خود ۸ ران به ثمر رساند و می توانست ۹ یا ۱۰ بار دیگر برود
[ترجمه گوگل]Maddux تقریبا هشت رول زدن را انجام داد و می توانست 9 یا 10 رد شود

17. But a pitching staff can get a shutout even if it walks 10 and throws another 10 wild pitches.
[ترجمه ترگمان]اما حتی اگر ۱۰ نفر از آن ها عبور کرده و ۱۰ زمین وحشی دیگر پرتاب کند، یک چوب گلف می تواند حتی یک shutout هم به دست آورد
[ترجمه گوگل]اما کارکنان کماندار می توانند حتی اگر ده ها راهپیمایی کنند و ده زمین وحشی دیگر را پرتاب کنند، می توانند از بین بروند

18. Comeback trail: Phil Hughes worked three shutout innings and fanned six along the way for Double-A Trenton on Friday night.
[ترجمه ترگمان]رد Comeback: فیل هیوز در سه دور زدن کار کرد و شش نفر را در طول راه برای یک Trenton Double در شب جمعه پخش کرد
[ترجمه گوگل]دنباله دار بازیگر Phil Hughes سه زوج خیلی زود انجام داد و در ششمین دوره مسابقات دو شبانه روزی تارانت را شش نفره کرد

19. An added indignity was the complete shutout of "True Grit" from Golden Globe nominations — a measure of a movie's advance buzz, if nothing else.
[ترجمه ترگمان]یک بی حرمتی اضافه شده عبارت کامل از \"Grit حقیقی\" از نامزدی گلدن گلوب است - یک معیار شایعه پیشروی فیلم، اگر چیز دیگری نباشد
[ترجمه گوگل]هراس اضافی ختم کامل از 'True Grit' از نامزدهای گلدن گلوب بود - اندازه گیری یک فیلم پیشگویی فیلم، اگر هیچ چیز دیگری

20. How to pay wages during shutdown and shutout of an enterprise?
[ترجمه ترگمان]چگونه در هنگام تعطیلی و تعطیل کردن یک شرکت دستمزدها را پرداخت کنیم؟
[ترجمه گوگل]نحوه پرداخت دستمزدها در هنگام خاموش شدن و خاموش کردن یک شرکت؟

21. He did not allow a hit in four shutout innings, notching eight strikeouts and walking one.
[ترجمه ترگمان]او اجازه نداد که در چهار دور ضربه زنی به یک ضربه بزند و هشت strikeouts را پاره کند و یکی را راه بیاندازد
[ترجمه گوگل]او اجازه نداد تا در چهار بازی فینال به ضربات پنالتی برسد، هشت ضربه کرنش زدن و راه رفتن یکی را داد

22. Last Friday, Wang responded with eight shutout innings against the A's .
[ترجمه ترگمان]جمعه گذشته، وانگ با هشت ران shutout در مقابل تیم A واکنش نشان داد
[ترجمه گوگل]جمعه گذشته، وانگ با هشت ضرب و شتم در مقابل A پاسخ داد

23. A shutout Kara OK The development of Tibet leads the economy and brings some fashion outside, but Tibetan can not sing pop music so that the Ok bar is shutout.
[ترجمه ترگمان]توسعه تبت بسیار خوب توسعه تبت را هدایت می کند و کمی خارج از آن مد می کند، اما تبتی نمی تواند موسیقی پاپ را بخواند، به طوری که نوار بسیار خوب shutout است
[ترجمه گوگل]یکی از کاراته کرا OK توسعه تبت باعث اقتصاد است و بعضی از مدل ها را خارج می کند، اما تبت نمی تواند موسیقی پاپ را بخواند تا نوار Ok خاموش شود

24. Which national team will have the most shutout games during the tournament?
[ترجمه ترگمان]کدام تیم ملی بیش ترین بازی ها را در طی این مسابقات خواهد داشت؟
[ترجمه گوگل]کدام تیم ملی بیشترین امتیازات را در طول مسابقات داشته است؟

25. Once again Nike faces the Adidas official-sponsor shutout approach, and once again Nike opts for a digital offense. Only this time, its marketers take a very different approach.
[ترجمه ترگمان]نایک یک بار دیگر با رویکرد shutout حامی مالی Adidas روبرو شد و یک بار دیگر نایک برای جرم دیجیتال انتخاب کرد فقط این بار، بازاریابان آن رویکرد بسیار متفاوتی اتخاذ می کنند
[ترجمه گوگل]یک بار دیگر نایک با رویکرد پنهان رسمی رسمی آدیداس مواجه می شود و بار دیگر نایک یک جرم دیجیتالی را انتخاب می کند فقط این بار، بازاریابان خود را یک رویکرد بسیار متفاوت است

26. Igawa responded splendidly, producing six-plus shutout innings, earning the decision in a 3-1 victory over the Red Sox.
[ترجمه ترگمان]Igawa به خوبی واکنش نشان داد و ۶ امتیاز کسب کرد و این تصمیم را در پیروزی ۳ بر ۱ بر تیم Red به دست آورد
[ترجمه گوگل]منچستر یونایتد با تساوی بدون گل به پایان رسید و نتیجه را 3-1 پیروز شد

27. In the season opener, they held the Giants to 65 yards during a 35-0 Dallas shutout.
[ترجمه ترگمان]در فصل اول، آن ها تیم Giants را به ۶۵ یارد طی یک مسابقه ۳۵ - ۰ دالاس shutout نگه داشتند
[ترجمه گوگل]در فصل نینجا، آنها غول ها را به 65 متر در طول یک ضربات 35-0 در دالاس برگزار کردند

28. The Saints, coming off a bye week after the two shutouts, had not scored since Oct.
[ترجمه ترگمان]قدیسان که هفته پس از دو shutouts از اکتبر به پایان می رسیدند، از اکتبر تا به حال به ثمر نرسیده بودند
[ترجمه گوگل]Saints، که هفته ای دوازده بعد از دو وقفه می افتد، از اکتبر تاکنون گل نزده است

29. To their credit, the Niners were not elated by the shutout.
[ترجمه ترگمان]به نظر آن ها، خانواده niners از the به هیجان نیامده بودند
[ترجمه گوگل]به اعتبار آنها، نینرها توسط خلع سلاح تحسین برانگیز نبودند

30. This time Wang finished it, sitting down the Devil Rays in order to cap a 6-0 complete-game victory. It's win No. 12 for Wang and his first career shutout .
[ترجمه ترگمان]این بار وانگ آن را به پایان رساند، در برابر اشعه شیطان نشست تا پیروزی ۶ - ۰ بازی را به پایان برساند این تیم برنده شماره ۱۲ برای وانگ و اولین حرفه خود شد
[ترجمه گوگل]این بار وانگ آن را به پایان رساند، نشستن رادان شیطان را به منظور جلوگیری از پیروزی 6-0 بازی کامل این پیروزی شماره 12 برای وانگ و نخستین شغلش است

پیشنهاد کاربران

گم شو


پس زدن

فوتبال ) مترادف کلین شیت، دروازه بسته، در طول دیدار یا مسابقه، هیچ گلی دریافت نکردن، دروازه را بسته نگه داشتن!

بدون از دست دادن امتیاز

یک معنی هم داره به کسی که حرفی که واقعا باور داره وى میزنه بدون ترس از قضاوت دیگران

Franklin, You are shotout yo ! For saying that about her.

"مانع شدن چیزی یا کسی از ورود به جایی"
مثال: ( پرده هایی که مانع از ورود نور خورشید می شوند ) curtains that shut out the sunlight

دوری کردن.


کلمات دیگر: