جذاب
appealingly
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• pleadingly; enticingly, attractively
جملات نمونه
1. The dog looked up at her appealingly.
[ترجمه ترگمان]سگ ملتمسانه به او نگاه کرد
[ترجمه گوگل]سگ با جذابیتش نگاه کرد
[ترجمه گوگل]سگ با جذابیتش نگاه کرد
2. She looked appealingly at Ben.
[ترجمه اسماعيل مومن] به بن نگاهی ملتمسانه انداخت
[ترجمه ترگمان]با نگاهی ملتمسانه به بن نگاه کرد[ترجمه گوگل]او به نظر جذاب در بن نگاه کرد
3. Altman takes an elegant, appealingly unemphatic look at the world of ballet.
[ترجمه ترگمان]آلتمن یک نگاه زیبا و ملتمسانه به دنیای باله می اندازد
[ترجمه گوگل]آلتمن یک نگاه ظریف و جذاب به موسیقی دنیای باله می کند
[ترجمه گوگل]آلتمن یک نگاه ظریف و جذاب به موسیقی دنیای باله می کند
4. Besides the buzz, his appealingly unique name generated further interest.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر سر وز وز، نام خاص و منحصر به فرد او توجه بیشتری را به خود جلب کرد
[ترجمه گوگل]علاوه بر وزوز، نام جذاب و منحصر به فردش موجب علاقه بیشتر شد
[ترجمه گوگل]علاوه بر وزوز، نام جذاب و منحصر به فردش موجب علاقه بیشتر شد
5. Russell is appealingly brash until a bogus subplot forces him to suggest borderline psychosis.
[ترجمه ترگمان]راسل سعی می کرد تا زمانی که subplot قلابی او را وادار به پیشنهاد جنون در این جنون کرده بود، او را آرام کند
[ترجمه گوگل]راسل تا زمانی که یک زیردستان فریبنده او را مجبور به پیشنهاد روانشناسی مرزی کند، جذاب است
[ترجمه گوگل]راسل تا زمانی که یک زیردستان فریبنده او را مجبور به پیشنهاد روانشناسی مرزی کند، جذاب است
6. She stroked Scarlett's arm appealingly and Scarlett stared at her.
[ترجمه ترگمان]اسکارلت با مهربانی بازوی اسکارلت را نوازش کرد و اسکارلت به او خیره شد
[ترجمه گوگل]اسکارلت دستمالی کرد و به اسکارلت خیره شد
[ترجمه گوگل]اسکارلت دستمالی کرد و به اسکارلت خیره شد
7. An old farm mower rusting appealingly in an overgrown field.
[ترجمه ترگمان]یک ماشین کهنه و قدیمی که با التماس و التماس به زمین پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]یک مزرعه قدیمی مزرعه زنگ زده در یک زمینه رشد یافته جذاب است
[ترجمه گوگل]یک مزرعه قدیمی مزرعه زنگ زده در یک زمینه رشد یافته جذاب است
8. The dog looked up at appealingly.
[ترجمه ترگمان]سگ ملتمسانه به بالا نگاه کرد
[ترجمه گوگل]سگ با جذابیت نگاه کرد
[ترجمه گوگل]سگ با جذابیت نگاه کرد
9. Dena looked appealingly at Blair, hoping to hear a contrary opinion.
[ترجمه ترگمان]دنا با اشتیاق به بلر نگاه کرد و امیدوار بود عقیده مخالف را بشنود
[ترجمه گوگل]دنا با جذابیت در بلر رو به رو شد، امید به شنیدن نظر متضاد
[ترجمه گوگل]دنا با جذابیت در بلر رو به رو شد، امید به شنیدن نظر متضاد
10. The table was set appealingly.
[ترجمه ترگمان]میز را ملتمسانه آماده کرده بودند
[ترجمه گوگل]جدول بسیار جذاب بود
[ترجمه گوگل]جدول بسیار جذاب بود
11. She, too, could act appealingly.
[ترجمه ترگمان]او نیز می توانست با مهربانی رفتار کند
[ترجمه گوگل]او همچنین می تواند جذاب عمل کند
[ترجمه گوگل]او همچنین می تواند جذاب عمل کند
12. There are hints of blackberry and herbs, and an appealingly soft texture.
[ترجمه ترگمان]نشانه هایی حاکی از توت و گیاه و نوعی بافت نرم و لطیف وجود دارد
[ترجمه گوگل]نکات از توت سیاه و گیاهان و بافت نرم جذاب وجود دارد
[ترجمه گوگل]نکات از توت سیاه و گیاهان و بافت نرم جذاب وجود دارد
13. The earliest annuals to be domesticated emmer wheat and wild barley, did have appealingly large seeds.
[ترجمه ترگمان]اولین annuals که برای رام کردن گندم و جو وحشی پرورش داده شد، دانه های درشت appealingly داشتند
[ترجمه گوگل]نخستین سال های سالیانه که می توان از گندم امیر و جو وحشی برخوردار بود، دانه های جذاب زیادی داشت
[ترجمه گوگل]نخستین سال های سالیانه که می توان از گندم امیر و جو وحشی برخوردار بود، دانه های جذاب زیادی داشت
14. She put her two little hands together and pressed them appealingly.
[ترجمه ترگمان]دو دست کوچک خود را به هم فشرد و ملتمسانه آن ها را فشرد
[ترجمه گوگل]او دو دست خود را کنار گذاشت و آنها را جذاب کرد
[ترجمه گوگل]او دو دست خود را کنار گذاشت و آنها را جذاب کرد
پیشنهاد کاربران
in a way that is attractive or interesting
in a way that shows you want someone to help or protect you
in a way that shows you want someone to help or protect you
متوسل جویانه
یاری خواهانه
یاری خواهانه
کلمات دیگر: