دست دادن و به توافق رسیدن، دست دادن و معامله را بستن
shake hands with somebody to show that you have made an agreement, a deal, etc
I can't believe he broke his promise to me after we shook on it and everything!
ترجمه ی اینجانب: نمی توانم باور کنم که او بعد از اینکه دست دادیم و به توافق رسیدیم زیر قولش زد.
I agree to the terms of this deal, so let's shake on it.
ترجمه ی اینجانب: من با شرایط این معامله موافقت می کنم پس اجازه دهید به خاطر این توافق دست بدهیم.
That was the deal and we shook on it.
ترجمه ی اینجانب: معامله همان بود و آن را بستیم.
shake hands with somebody to show that you have made an agreement, a deal, etc
I can't believe he broke his promise to me after we shook on it and everything!
ترجمه ی اینجانب: نمی توانم باور کنم که او بعد از اینکه دست دادیم و به توافق رسیدیم زیر قولش زد.
I agree to the terms of this deal, so let's shake on it.
ترجمه ی اینجانب: من با شرایط این معامله موافقت می کنم پس اجازه دهید به خاطر این توافق دست بدهیم.
That was the deal and we shook on it.
ترجمه ی اینجانب: معامله همان بود و آن را بستیم.