کلمه جو
صفحه اصلی

hors d'oeuvre


معنی : پیش غذا، پیش خوراک
معانی دیگر : (فرانسه) پیش خوراک، اغذیه اشتهااوری که قبل از غذا صرف میشود، پیش خوراک پیش غذا

انگلیسی به فارسی

پیش غذا، اغذیه اشتها آوری که قبل از غذا صرف می‌شود، پیش خوراک


اسباب بازی، پیش غذا، پیش خوراک


انگلیسی به انگلیسی

• light food served as an appetizer before a meal

مترادف و متضاد

پیش غذا (اسم)
appetizer, hors d'oeuvre

پیش خوراک (اسم)
hors d'oeuvre

appetizer


Synonyms: antepast, antipasto, aperitif, canapé, crostato, crudités, finger food, finger sandwich, foretaste, nibbles, sample, snack, starter, tidbit, whet


جملات نمونه

1. Soft drinks and hors d'oeuvres will be served during the reception and a cash bar will be available.
[ترجمه ترگمان]در طول پذیرایی از نوشیدنی های نرم و hors پذیرایی خواهد شد و یک نوار نقدی در دسترس خواهد بود
[ترجمه گوگل]نوشیدنی های نوشیدنی و نوشیدنی ها در هنگام پذیرش خدمت ارائه می شود و یک نوار نقدی در دسترس خواهد بود

2. The hors d'oeuvre is seasonal vegetables.
[ترجمه ترگمان]شاهکار hors سبزیجات فصلی است
[ترجمه گوگل]اسب شاخدار سبزیجات فصلی است

3. Your hors d'oeuvre, sir.
[ترجمه ترگمان]hors، oeuvre
[ترجمه گوگل]شغل شما، آقا

4. I'll start with some hors d'oeuvre.
[ترجمه ترگمان]من با کمی hors کار می کنم
[ترجمه گوگل]من با بعضی از کارهای هنری شروع می کنم

5. Please bring us hors d'oeuvre.
[ترجمه ترگمان]لطفا us رو بیار
[ترجمه گوگل]لطفا ما را دعوت کنید

6. Some people believed that most impossible holds an hors d'oeuvre concert.
[ترجمه ترگمان]برخی از مردم بر این باور بودند که most کنسرت نمایش hors را در خود جای داده است
[ترجمه گوگل]بعضی از مردم معتقد بودند که اکثرا غیرممکن، یک کنسرت شبیه سازی می کنند

7. I think I'll skip hors d'oeuvre and have roast duck.
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم که I را پاک کنم و اردک کباب کنم
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم من اسباب بازی را فراموش کرده ام و اردک کباب را می خورم

پیشنهاد کاربران

پیش غذا - اَردَور
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین Longman :
food that is served in small amounts before the main part of the meal
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین Merriam - Webster :
any of various savory foods usually served as appetizers


کلمات دیگر: