پرش با نیزه، (ورزش) پرش با نیزه، بانیزه پریدن
pole vault
پرش با نیزه، (ورزش) پرش با نیزه، بانیزه پریدن
انگلیسی به فارسی
پرش با نیزه
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a field event in which the participants perform high vaults with the aid of a long flexible pole that propels them over a crossbar.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: pole-vaults, pole-vaulting, pole-vaulted
مشتقات: pole-vaulter (n.)
حالات: pole-vaults, pole-vaulting, pole-vaulted
مشتقات: pole-vaulter (n.)
• : تعریف: to vault over a high crossbar with the aid of a pole; perform a pole vault.
• athletic event where one leaps for height by vaulting over a bar with the aid of a long pole
a pole vault is a very high jump which athletes make over a high bar, using a long, flexible pole to help lift themselves up.
a pole vault is a very high jump which athletes make over a high bar, using a long, flexible pole to help lift themselves up.
جملات نمونه
1. She won silver in the pole vault for Australia.
[ترجمه ترگمان] اون توی گاوصندوق قطب برای استرالیا نقره برنده شد
[ترجمه گوگل]او در استرالیا با طلا نقره ای به دست آورد
[ترجمه گوگل]او در استرالیا با طلا نقره ای به دست آورد
2. Edwards cleared 18 feet in the pole vault.
[ترجمه ترگمان]ادواردز ۱۸ قدم در گاوصندوق رو باز کرد
[ترجمه گوگل]ادواردز 18 پا را در حیاط خلوت پاک کرد
[ترجمه گوگل]ادواردز 18 پا را در حیاط خلوت پاک کرد
3. When he went to the pole vault, he had a little added adrenalin that put his steps off.
[ترجمه ترگمان]وقتی به دخمه pole رفت، صدای adrenalin به گوشش رسید که از پله ها پایین رفت
[ترجمه گوگل]هنگامی که او به طاق نورد رفت، او کمی اضافه آدرنالین که مراحل خود را خاموش
[ترجمه گوگل]هنگامی که او به طاق نورد رفت، او کمی اضافه آدرنالین که مراحل خود را خاموش
4. A : We have three poles for pole vault.
[ترجمه ترگمان]الف)ما سه تا تیر برای vault قطب داریم
[ترجمه گوگل]A ما دارای سه قطب برای غلاف قطب است
[ترجمه گوگل]A ما دارای سه قطب برای غلاف قطب است
5. Our school won first place for the pole vault.
[ترجمه ترگمان] مدرسه ما اولین جایی برای مقبره pole
[ترجمه گوگل]مدرسه ما جایگاه اول را برای غول پیکر به دست آورد
[ترجمه گوگل]مدرسه ما جایگاه اول را برای غول پیکر به دست آورد
6. Because of space limitation, generally only jump, jump, pole vault, and shot put are held indoors.
[ترجمه ترگمان]به دلیل محدودیت فضا، به طور کلی تنها پرش، پرش، گنبد قطب، و تیر اندازی در داخل خانه نگه داری می شوند
[ترجمه گوگل]به دلیل محدودیت فضا، به طور کلی تنها پرش، پرش، غلاف قطب، و شات قرار داده شده در داخل نگه داشته شده است
[ترجمه گوگل]به دلیل محدودیت فضا، به طور کلی تنها پرش، پرش، غلاف قطب، و شات قرار داده شده در داخل نگه داشته شده است
7. In the past, most sports biomechanics studies pole vault almost exclusively focused on the vaulter.
[ترجمه ترگمان]در گذشته، اکثر مطالعات sports vault به طور انحصاری بر روی vaulter متمرکز شده اند
[ترجمه گوگل]در گذشته، اکثر ورزشهای بیومکانیک، طاقت فرسایشی را مطالعه میکردند که تقریبا به طور انحصاری بر روی دروازهبان متمرکز بود
[ترجمه گوگل]در گذشته، اکثر ورزشهای بیومکانیک، طاقت فرسایشی را مطالعه میکردند که تقریبا به طور انحصاری بر روی دروازهبان متمرکز بود
8. The women's pole vault and hammer throw debuted at the Sydney 2000 Games.
[ترجمه ترگمان]پرتاب وزنه و پرتاب چکش زنان در بازی های سیدنی ۲۰۰۰ آغاز شد
[ترجمه گوگل]طناب پله زنان و پرتاب چکش در سال 2000 بازی های سیدنی آغاز شد
[ترجمه گوگل]طناب پله زنان و پرتاب چکش در سال 2000 بازی های سیدنی آغاز شد
9. Your rifle won a pole vault event.
[ترجمه ترگمان] تفنگ تو یه حادثه بزرگ رو برنده شد
[ترجمه گوگل]اسلحه شما یک رویداد غواصی قطبی را به دست آورد
[ترجمه گوگل]اسلحه شما یک رویداد غواصی قطبی را به دست آورد
10. Pole Vault is a competitive event in the Olympic Games.
[ترجمه ترگمان]یخچال لهستانی یک رویداد رقابتی در بازی های المپیک است
[ترجمه گوگل]خرک قطب رویداد رقابتی در بازی های المپیک است
[ترجمه گوگل]خرک قطب رویداد رقابتی در بازی های المپیک است
11. Zhao Yingyinghave participated in the women's pole vault final first started.
[ترجمه ترگمان]Zhao Yingyinghave در اولین بار در مقبره گل زنان شرکت کرد
[ترجمه گوگل]ژائو یینگینگهاو در اولویت اول نهایی پلاتین زنان شرکت کرد
[ترجمه گوگل]ژائو یینگینگهاو در اولویت اول نهایی پلاتین زنان شرکت کرد
12. He was the winner of the Pole Vault in the previous Olympic Games.
[ترجمه ترگمان]او برنده پرش قطب در بازی های المپیک گذشته بود
[ترجمه گوگل]او در بازی های المپیک قبلی برنده سپاه قطب بود
[ترجمه گوگل]او در بازی های المپیک قبلی برنده سپاه قطب بود
13. The pole vault is one the most complicated events in track and field.
[ترجمه ترگمان]خزانه قطب یکی از مهم ترین حوادث در زمینه و زمینه است
[ترجمه گوگل]غول پله یکی از پیچیده ترین رویدادهای در مسیر و میدان است
[ترجمه گوگل]غول پله یکی از پیچیده ترین رویدادهای در مسیر و میدان است
14. In 1908 he won an Olympic gold medal in the pole vault.
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۰۸ او مدال طلای المپیک را در گنبد قطب به دست آورد
[ترجمه گوگل]در سال 1908، مدال المپیک طلای خود را به دست آورد
[ترجمه گوگل]در سال 1908، مدال المپیک طلای خود را به دست آورد
پیشنهاد کاربران
پرش با نیزه
با نیزه پریدن
با نیزه پریدن
پرش با نیزه از رشته های دو میدانی
کلمات دیگر: