کلمه جو
صفحه اصلی

destined for


1- عازم، رهسپار، به مقصد، 2- مقدر شده برای

انگلیسی به انگلیسی

• bound for, intended for

پیشنهاد کاربران

destined for failure
محکوم به شکست


کلمات دیگر: